اختصاصی طرفداری | در شبی که با درگذشت «دیوید لینچ»، یکی از کارگردانان بزرگ سوررئالیست دنیای سینما با شاهکارهایی چون Elephant Man، Blue Velvet و Mulholland Drive در دنیای عجیب و غریب و متفاوت او غوطه میخوردم، در سرزمین فوتبال، پسری جوان به نام آماد دیالو در دنیای سورئال خود طی ۱۰ دقیقه قیام یکتنهای داشت تا اولدترافورد و شیاطین تاریخ آن را میخکوب کند.
نمایشی منحصربهفرد که تمامی بحثهای تکنیکی و تاکتیکی و سبک و سیاق و سیستم و نوع بازی را از پنجره به بیرون پرتاب میکرد. خاطرم هست با برادر بزرگترم همیشه در این مورد بحثهای مفصلی داشتیم. بازیکنان پرقریحه، مستعد و استثنایی خارج از تمامی اصول بازی و طرحها و نقشههای آن، بهتنهایی همهچیز را در دست بگیرند و ناباورانه مسیر و جریان و نتیجه بازی را تغییر دهند.
شکی نیست و این آخرین نمونه آن است.
این را هم به یاد دارم، حمید در این باب بحثی درباره دیهگو مارادونای یکتا در تلویزیون داشت که خیلی مورد عتاب قرار گرفت. او معتقد بود بهطور مثال در جام جهانی 1986، بزرگمرد آرژانتینی ورای تمامی طرح و سیستم و نقشههای مربی تیم، بهتنهایی و بدون توجه به آنچه که روی آن تصمیم گرفته شده، تعیینکننده، کارساز و در مراحلی معجزهآسا چون جادوگری عمل کرده است که هیچگونه ربطی به تاکتیک و طرح و بحثهای مشابه آن نداشت.
عمیقاً به این معتقدم، و با تمامی احترامی که برای مربیان بزرگ قائلم، گاهی شرایط و روند بازی به شکلی پیش میرود که همه عاجز از تغییر آن هستند و در اینجاست که یک بازیکن باقریحه و هوشمند و مستعد عنان همهچیز را بهتنهایی به دست میگیرد و در جایی که تمامی تیم و مربی آن عاجز و درمانده، واماندهاند، قیام میکند و سرنوشت را تغییر میدهد.
آنچه که شب گذشته شاهد آن بودیم حکایت مشابهای بود. نمایش پسری جوان که ناباورانه از هیچ، همهچیز ساخت و از دقیقه ۸۲ تا ۹۴ هتتریک حیرتانگیزی به دست آورد و تیم خود را در شبی بسیار بد از مخمصه آزاد کرد. تحسینآمیز بود و سوررئال!
امیرحسین صدر
۱۷ ژانویه ۲۰۲۵
آماد دیالو غالباً مرد فراموششدهای در زمان سرمربی سابق، اریک تنهاخ بود؛ استعدادی که به نظر میرسید اولدترافورد را ترک خواهد کرد.
اما ارتقای سریع آماد دیالو به یکی از مردان اصلی منچستریونایتد با این نمایش فردی فوقالعاده کاملاً تأیید و تثبیت شد؛ پسری با گلهایی بهموقع و نجاتبخش. اگر بازیکن جوانی خواهان امضای قرارداد بلندمدتی است، شکی نیست چنین نمایش خارقالعادهای کار را سهلتر خواهد کرد.
یک هتتریک دیدنی برای تثبیت خود بهعنوان قهرمان جدید هواداران، و یک هتتریک تماشایی که از انفجار نقاط ضعف جدی تیم و روبن آموریم، مربی تیم، جلوگیری کرد. قبل از مداخله غیرقابلباور آماد، به نظر میرسید ساوتهمپتون در مسیر یک پیروزی کاملاً شایسته قرار دارد.
نقشه یونایتد بر این موضوع متمرکز بود؛ آیا آنها میتوانند مبارزات جنگجویانه خارج از خانه را به شکلی به اجراهای شیک و مجلسی در اولدترافورد تبدیل کنند؟ پاسخ منفی است؛ نه! اصلاً، چنین خواستهای به گذشته و خاطرهای تبدیل شده است.
منصفانه است که بگوییم برای مدتی طولانی، «قدیسهای» پایین جدول، بهویژه کمالالدین سولمانا، تمام شو را در اولدترافورد به دست داشتند و این فرصت مناسبی بود تا شاید آنها را به مبارزه بقا بازگرداند. آنها بهطور معمول شانس خود را از دست میدهند و این نبرد نماد ناکامی ساوتهمپتون بود. از بخت بد، آماد دیالو نقشه دیگری در سر میپروراند.
این مایه ناراحتی و کمی شرمساری است. ساوتهمپتون قادر به ایجاد بازی هجومی بسیار مناسبی است و این شکست فقط به ناامیدی فوقالعاده قابلمشاهده ایوان یوریچ، سرمربی قدیسها، افزود.
عصبانیت او زمانی افزایش یافت که داور یک چالش ناشیانه لیساندرو مارتینز روی سلیمانا که میتوانست برای ساوتهمپتون یک پنالتی داشته باشد، نادیده گرفت.
ساوتهمپتون تاوان فرصتسوزیها و شانسهای از دسترفته خود را پرداخت، درحالیکه آنتونی، وینگر برزیلی یونایتد، یکی از بدترین و خجالتآورترین شانسهای ممکنه را که احتمالاً در طول فصول میبینید، در دهانه دروازه از دست داد. دوران نکبتبار او در یونایتد هم با این صحنه بهخوبی خلاصه میشود.
اما این لحظه باعث برانگیختن عطش تیم میزبان شد و عنصر احتیاط را به بازیکنان جسور ساوتهمپتون تزریق کرد. آنها برای خستگی اجتنابناپذیر مجبور شدند تغییر جزئی در نگرش و روش خود داشته باشند، اشتباه بزرگی بود. درحالیکه آماد با شلیک گل تساویبخش پاداش پایداری خود را گرفت.
و بلافاصله پس از آن، او با یک پاس دیدنی و هوشمندانه کریستین اریکسن، به روی پا و سرضرب، گل دوم را به تور نشاند. و سپس بعد از دفاع مصیبتبار حریف، گل هتتریک فوقالعاده خود را تکمیل کرد. البته بعد از آن هتتریک ۱۲ دقیقهای، آماد بهترین بازیکن مسابقه انتخاب شد. و درحالیکه در اواسط ژانویه هستیم، باید مطمئن باشد عنوان بهترین بازیکن فصل یونایتد متعلق به او خواهد بود.
این سخنان آماد دیالو در برنامه مسابقه پنجشنبهشب منچستریونایتد چاپ شده بود:
هر بار که در زمین بازی هستم، میخواهم برای این باشگاه بجنگم.
و خدا را شکر برای هواداران یونایتد، دیالو حقیقتاً جنگید. جایی که برای بیش از ۸۰ دقیقه در اولدترافورد، یونایتد تیم دوم و مغلوب میدان بود؛ آن هم در برابر تیمی که هنوز هم از نظر آماری بدترین تیم تاریخ لیگ برتر است.
یونایتد در چند قدمی چهارمین شکست متوالی در لیگ برتر، برابر با یک رکورد ناخواسته که از سال ۱۹۳۰ پابرجاست، روبرو بودند؛ ششمین شکست در هشت بازی زیر نظر سرمربی جدید روبن آموریم، که فقط با عذاب و زجری جانکاه به زمین و مبارزه یکطرفه نگاه میکرد.
سپس پسرک جنگجوی جوان بهموقع به داد یونایتد و آموریم رسید و همه مشکلات و آبروریزی دوباره را بر دوش گرفت.
کوچولوی ساحل عاجی در این فصل با اهداف بزرگ مقابل منچسترسیتی و لیورپول، حضور خود را زیر نظر آموریم اعلام کرده بود اما این اصلاً چیز دیگری بود. در شرایطی که یونایتد در شرایط سخت و ناگواری قرار داشت، او بهعنوان منجی ظاهر شد.
این یکی از آن شبهایی بود که به سختی میشد بیان کرد آیا ساوتهمپتون در شبی خوب از پس یونایتد برآمد یا یونایتد آنقدر بد بود که بدترین تیم لیگ برتر، خوب جلوه میکرد.
به لطف دیالو، آنها توانستند نتایج و عملکردهای دلگرمکننده اخیر خود را در امارات و آنفیلد تا حدی تقویت کنند و حال و هوای اولدترافورد را بار دیگر بهطور کلی عوض کنند. اما سوالات زیادی در مورد ذهنیت بازیکنان بدون تغییر به جای مانده است. چطور با آرسنال و لیورپول پا به پای مبارزه کردند، اما در چهار بازی خانگی متوالی در برابر ناتینگهام فارست، بورنموث و نیوکاسل شکست خوردند؟
اگر بازیکنان یونایتد در مورد انتظارات سرمربی خود تردید داشتند، آموریم حق داشت در یادداشت برنامه بازی با صراحت به این موضوع اشاره کند:
از نظر مبارزه از دلوجان و عطش، ما منچستریونایتد واقعی را در دو بازی اخیر دیدیم. در ماه گذشته ما به استادیومهای اتحاد، آنفیلد و امارات، سه تا از سختترین مکانها برای بازی در این کشور رفتیم و از یکایک آنها نتایج مثبتی گرفتیم. انجام این کار مستلزم کیفیت و شخصیت است، اما اکنون در هر بازی، بدون در نظر گرفتن حریفان، باید آن را نشان دهیم.
اما خبری از مبارزه، قلب و عطش جنگاوری نبود؛ آن هم در برابر ساوتهمپتون، که با شش امتیاز و تفاضل گل منهای ۳۲ با بدترین رکورد پس از ۲۰ بازی در تاریخ لیگ برتر به اولدترافورد رسیده بود. آنها فقط ۱۲ گل به ثمر رساندهاند که کمترین گل در پنج لیگ برتر فوتبال انگلیس است. ساوتهمپتون طی بازی اعتمادبهنفس زیادی به دست آورد و بطور حتم اگر دیالویی در کار نبود، مستحق تحفهای ناچیز از این نبرد بود.
آوای تمسخرآمیز هواداران آنها پس از به ثمر رساندن گل، نشان از عشق تراژیکی داشت که آدم را به خنده وامیداشت:
"We've scored a goal, we've scored a goal"
"ما یک گل زدیم، ما یک گل زدیم."
درحالیکه آنها میرفتند تا با حداکثر امتیاز ممکن منچستر را ترک کنند، آشکارا، اختلاف و فاصله دو تیم نیز در این شعار هواداران ساوتهمپتون پنهان بود.
رمزدیل، دروازهبان ساوتهمپتون، توپهای زیادی را مهار کرد. تک به تک او مقابل فرناندز عالی بود، اما او و ساوتهمپتون برای متوقف کردن نمایش و شوی تکنفره دیرهنگام دیالو درماندهتر از همیشه کاملاً از پای درآمدند.
ما، هواداران یونایتد، و آموریم و خود آماد دیالو این شب سوررئال را فراموش نمیکنیم. در شبی که دیوید لینچ، سوررئالیست نابغه سینما، از میان ما رفت، سوررئالیست آفریقایی در دنیای فوتبال رسماً متولد شد؛ این نام را به خاطر بسپارید: آماد دیالو.
صفحات ورزشی مطبوعات بریتانیا در ستایش از آماد دیالو