حمیدرضا صدر
نویسنده و تحلیلگر فوتبال....
پیش درآمد
جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۴۹ ساعت پنج بعد از ظهر. نزدیک به سی هزار نفر سکوهای امجدیه را در ساعات پیش از ظهر پر کرده و جایی برای سوزن انداختن باقی نگذاشتهاند. زانو به زانو و شانه به شانه انتظار کشیده و هوای سرد بهاری را به هیچ گرفتهاند. انتظار کشیده و با بیحوصلگی دیدار ردهبندی بین هامنت من از لبنان و مدان اندونزی را تماشا کردهاند. دیدار کسالتباری که بدون رد و بدل شدن گل تا آستانه وقت اضافی پیش رفته، ولی لبنانیها سرانجام یک دقیقه به پایان تک گل دیدار را زدهاند تا سوت آغاز دیدار نهایی سومین دوره جام باشگاههای آسیا به صدا درآید.
اسرائیلیها طی دو دوره پیشین که رقابتها در بانکوک برگزار شده قهرمان شدهاند. هاپوئل در ۱۹۶۷ قهرمان شده و مکابی در ۱۹۶۹ ولی فینال ۱۹۷۰ طعم دیگری پیدا کرده. این نخستینباری است که دیدارها دور از شرق آسیا برگزار میشود، در تهران، در امجدیه، در همان ورزشگاهی که تیم ملی ایران دو سال پیش با پیروزی برابر اسرائیل قهرمان آسیا شده بود. حالا تاریخ با ترکیب دیگری نمایندگان دو تیم برتر غرب آسیا را برابر هم قرار داده است؛ تاج و هاپوئل....
پیش از فینال
دو تیم طی ده روز از دل نبردهای هفت تیم در دو گروه راهی دیدار نهایی شدهاند. تاج به رهبری زدراکف رایکف راهی میدان شده. رایکف پس از کسب نتایج نومیدکننده در تیم ملی جوانان و تیم ملی ایران، رهبری آبیپوشها را در دست گرفته و نشانههای دگرگونی در تاج را به نمایش گذاشته است. تاجیها در مرحله گروهی، هامنت من لبنان و سلانگور مالزی را با دو پیروزی ۰-۳ پشت سر گذاشتهاند. آنها از سه بازیکن کمکی مدد گرفتهاند: محمود خوردبین بازیکن بیست و یک ساله پرسپولیس، فریدون معینی از پیکان و همینطور غلام وفاخواه مهاجم عقاب. آنها در نیمهنهایی با گلهای جواد قراب و غلامحسن مظلومی ۰-۲ حریف اندونزیایی را شکست دادند. اپوئل در مرحله گروهی بنگال غربی هند، پلیس تایلند و مدان اندونزی را به زانو درآورده و با امتناع حریف لبنانی بدون انجام دیداری در نیمهنهایی راهی فینال شده… نبرد دو تیم رویارویی بهترین خط دفاع (تاج بدون گل خورده) و بهترین خط حمله (هاپوئل با یازده گل طی سه دیدار) است....
در میدان
همه پای تلویزیونها نشستهاند، همه گوش به رادیوها سپردهاند. حال و هوای نبرد دو سال پیش ایران – اسرائیل دوباره همه را فرا گرفته. شاهپور غلامرضا برادر شاه با عنوان رئیس عالیه کمیته ملی المپیک در جایگاه ویژه نشسته. بازیکنان وارد شدهاند و چاترچی داور کوچکاندام و سیهچرده هندی سوت را زده و نبرد آغاز شده.
ناصر حجازی درون دروازه ایستاده. همان سنگربان جوانی که تاکنون دوبار پیراهن ملی پوشیده و تا اینجا حتی یکبار هم تسلیم نشده. مهدی لواسانی و اکبر کارگرجم در غیاب پرویز قلیچخانی ترکیب دو مدافع میانی را شکل دادهاند. منصور پورحیدری و مسعود معینی دو مدافع کناری شدهاند. فریدون معینی، کاپیتان علی جباری و کارو حق وردیان در میانه میدان قرار گرفتهاند که جباری به مدد قریحه والا و شوتهای سرکشش اجازه نفوذ و پیوستن به خط حمله را دارد. غلامحسین مظلومی که دو بار در تیم ملی به میدان رفته مهاجم نوک حمله است و غلام وفاخواه معروف به «مرد جامها» – که کمی پیشتر با پیراهن پیکان قهرمان جام دوستی شده – و جواد قراب نوزدهساله در دو گوش قرار گرفتهاند.
بازی که شروع شد، بازیکنان هاپوئل قدرتشان را به رخ کشیدند. آنها هم قدرت جسمی بالایی داشتند، هم سریع بودند و هم شوتزن. تاجیها برغم هیجان و خروش روی سکوها در پیله دفاعی فرو رفتند. حجازی با ضربدیدگی دست و پنجه نرم میکرد و پس از زدن سه آمپول راهی میدان شد. مدافعان تاج به یارگیری روی آوردند: پورحیدری برابر بوربا گوش چپ سریع و خوش قریحه هاپوئل قرار گرفت، کارگرجم با فایگن درگیر شد و مسعود معینی با مورکوویچ. یارگیری آبیپوشها جریان بازی را کند کرد، ولی به مردان هاپوئل هم اجازه درخشش نداد.
بازی محافظهکارانه دو تیم ادامه پیدا کرد و در نیمه اول گلی رد و بدل نشد. تاجیها در نیمه دوم تدریجا از لاکشان درآمدند. علی جباری در دقیقه ۵۲ یک تنه به سوی دروازه هجوم برد و برژانواریه، سنگربان هاپوئل را مجبور به ترک دروازهاش کرد و سپس توپ را برای مظلومی فرستاد. مظلومی توپ را به وفاخواه سپرده و «مرد جامها» توپ را شلیک کرد، ولی دیوید پریمو توپ را از روی خط برگرداند. داور هندی فریاد تماشاگران و ادعای گذر توپ از خط را نادیده گرفت و بازی ادامه پیدا کرد. فریاد کرکننده هنوز تمام نشده که وفاخواه توپ را دوباره شلیک کرد که این بار در میانه راه به دست پریمو خورد، ولی داور هندی اعتقادی به اعلام ضربه پنالتی نداشت....دقیقه ۷۰ فرا رسید و آب سردی بر امجدیه پاشیده شده بود. هاپوئلیها همه را مات کرده بودند. خزوم به جلو تاخت و لواسانی چارهای جز نواختن توپ به بیرون از میدان نداشت. بی بوناتان ضربه کرنر را زد و توپ را راهی محوطه جریمه تاج کرد و یخسگل خازوم مرد میانی جناح چپ هاپوئل از راه رسید و با سر دروازه حجازی را باز کرد. باز کرد و دروازه تاج برای نخستینبار در رقابتها فروریخت. فرو ریخت و سکوت سکوها را فرا گرفت. ناگهان سرمای بهاری همه را به لرزه انداخت، ناگهان زمزمهی شکست امجدیه را فرا گرفت....
شاهکار رایکف
یک نفر در دل آن سکوت و آن سرما دست به کار شد، همان کسی که مرعوب آن گل نشده بود و به تغییر بزرگ روی آورد. رایکف مربی یوگسلاو تاج قریحه تاکتیکیاش را به رخ کشید. او کاپیتان جباری را بیرون کشید و گوش خوش تکنیکش، مهدی حاجمحمد را روانه میدان کرد. حاج محمد در گوش چپ جای گرفت، قراب به گوش راست رفت و وفاخواه راهی نوک حمله شد و کنار مظلومی قرار گرفت. سیستم ۳-۳-۴ تاج بدل شده به ۴-۲-۴ تاج تیمی سراپا تهاجمی شده بود.
همهچیز عوض شد. همه چیز زیر و رو شد. حاج محمد با نفوذهای پیاپی و دریبلهایش مردان هاپوئل را به بند کشید. مردان قوی پنجه هاپوئل برابر پسر کوچکاندام سرگیجه گرفته بودند. نتیجه کار بلافاصله به گلی مشابه گل هاپوئلیها انجامید. حاج محمد ضربه کرنری که خودش بدست آورده بود را نواخت و توپ را در دقیقه ۸۳ راهی محوطه جریمه کرد. وفاخواه از راه رسید و با سر دروازه برژانواریه سنگربان بلندبالا را باز کرد. نتیجه مساوی شد: تاج ۱ - هاپوئل ۱
ورق برگشت و تاجیها در سایه تشویق طرفداران به پرواز درآمدند و حملههایشان را ادامه دادند. وفاخواه سه دقیقه به پایان توپ را با پاس ظریف حاجمحمد در آستانه دروازه هاپوئل، گرفت تا کار را تمام کند، ولی توپ را به بیرون کوبید و آه همه را درآورد. سرنوشت بازی به وقت اضافی کشیده شد.
حملههای پسران رایکف در وقت اضافی ادامه پیدا کرد. مردان هاپوئل هنوز از سرگیجه گل تساویبخش درنیامده بودند که توپ در نخستین دقیقه وقت اضافی در نهایت حیرت درون دروازهشان جای گرفت. خطایی روی وفاخواه صورت گرفت، پورحیدری توپ را ارسال کرده و مسعود معینی بسان شهابی از راه رسید و توپ را درون دروازه جای داد. یکی از تاریخیترین گلهای به ثمر رسیده در آن میدان به نام او، یک مدافع کناری ثبت شد: تاج ۲ - هاپوئل ۱
هاپوئل بیست و نه دقیقه برای تغییر نتیجه فرصت داشت، ولی خشم و عصبانیت بازیکنانش اجازه نداد از قابلیتهایشان بهره ببرند. خشونت آنها چنان شعلهور شده بود که به مصدومیت کالدرون انجامید. در سوی دیگر رایکف به ترکیب تیم دست نزد و در وقت اضافی به تعویض دیگری روی نیاورد. سرانجام سوت پایان را کشیدند. اشک و خنده امجدیه را فرا گرفت. مسعود معینی به آغوش رایکف دوید. گوینده امجدیه خبر بخشودگی عزیز اصلی دروازهبان پرسپولیس که طی دیدار با تاج به گوش داور سیلی زده بود را داد، همینطور خبر بخشودگی علی سلطانی و کرم نیرلو بازیکنان محروم راه آهن را. همان زمان مردم به خیابانها ریختند. بوق و فریاد. پایکوبی و آواز. پخش شیرینی. نقل و نبات. بادکنکهای رنگی آویزان به اتومبیلها.....تاج پس از صد و بیست دقیقه نبرد، 🏅قهرمان آسیا🏅 شد و نخستین قهرمانی یک باشگاه ایرانی در آسیا را به ارمغان آورد. ۲۱ فروردین ۱۳۴۹ یکی از بخشهای طلایی فوتبال ایران شد… ایران و استقلال ۲۱ سال برای قهرمانی بعدی در آسیا انتظار خواهند کشید، تا 91-1990 در داکا(بنگلادش).... ⭐️👑⭐️