طرفداری - اخراج مربی پس از پیروزی تیم، چیزی نیست که همیشه ببینیم. در واقع مارکو جامپائولو می تواند احساس کند در مورد زمان اخراجش بدشانس بوده زیرا روسونری در بازی بعدی میزبان لچه است و او می توانست پیروز شود و دو پیروزی متوالی کسب کند. این باعث می شد جامپائولو کمی وقت بخرد تا روی ایده هایش در تیم بیشتر کار کند. هر چند نمی توان گفت اخراج او از میلان کار قطعا نادرستی بود زیرا روسونری در بیشتر دقایق 7 بازی ابتدایی فصل کاملا سر در گم و بی برنامه نشان می داد.
با این حال، اخراج جامپائولو کار آسانتری بود. از سوی دیگر، پیدا کردن گزینه مناسب برای این برهه از فصل سخت بود و با توجه به اینکه آنها باید سریع تصمیم گیری می کردند، به مربیای اعتماد کردند که کارنامه درخشانی ندارد و البته دستمزد کمی می گیرد. مربی سابق لاتزیو، اینتر و فیورنتینا هرگز گزینه محبوبی بین هواداران میلان نبود و دلیلش تنها سابقه حضور او در اینتر نیست. دلیلش این است که پیولی در سال های اخیر همواره نتایج متوسطی کسب کرده است.
مربی 53 ساله ایتالیایی در 7 بازی آخرش در اینتر، 5 شکست و دو تساوی کسب کرد و پیروزی های او در فیورنتینا تنها 36 درصد بود. این بدترین آمار پیروزی های فیورنتینا از زمان دلیو روسی بود؛ یعنی تقریبا یک دهه قبل. بنابراین پیولی چطور می تواند مرد مناسب نیمکت میلان باشد؟
پیولی به ندرت در آوردن تاکتیک های خلاقانه، درخشش داشته است. او به شدت در این زمینه خوب است که همه چیز را ساده جلو ببرد و این شاید چیزی باشد که میلان در حال حاضر به آن نیاز دارد.
برخلاف جامپائولو که به نظر می رسید زیادی درگیر استفاده از سیستم 4-3-1-2 است که در سمپدوریا برای او جواب داده بود، پیولی لزوما به سیستم خاصی پایبند نیست و ترجیح می دهد سیستم تیمش را بر اساس نوع بازیکنانش انتخاب کند. در واقع این مهم ترین تفاوت بین جامپائولو و پیولی است زیرا جامپائولو به سختی تلاش کرد تا بازیکنان خاصی را بای ایده های خاص خود تطبیق دهد. از همان ابتدای فصل واضح بود که در مقابل اودینزه، به جز دروازه بان و مدافعان، تنها کریستوف پیونتک در پست تخصصی خود بازی کرد.
فابیو بورینی هافبک میانی نیست. سامو کاستیخو مهاج نیست. سوسو ترکوارتیستا نیست و هاکان چالهان اوعلو قطعا و قطعا رجیستا نیست. این برای همه واضح بود.روسونری 1-0 از گورخرها شکست خورد و کمتر مشکلی برای آنها درست کرد اما جامپائولو از این شکست درس نگرفت. تجربه او ادامه داشت و مشخص بود بازیکنانی دیگر مانند لوکاس پاکتا دچار مشکل شده اند زیرا در پست یا نقش غیرتخصصی بازی می کنند.
بنابراین، اولین قدم استفانو پیولی باید این باشد که همه چیز دوباره ساده و عادی شود. او باید هر کس را در پست تخصصی اش به میدان بفرستد.
ترکیب نفرات کنونی میلان نشان می دهد 4-3-3 بهترین گزینه ممکن است و جای تعجب نیست که بر پایه اخبار از تمرینات روسونری، پیولی در تلاش است تا با همین سیستم، هویت تیمش را پیدا کند.
این شرایط برای میلان کنونی بی نقص خواهد بود. سوسو می تواند در وینگر راست بازی کند، آنته ربیچ باید بالاخره شانس بازی از ابتدا را پیدا کند و در وینگر چپ به میدان برود و چالهان اوعلو یا حتی جک بوناونتورا می توانند در روزهای مصدومیت ربیچ، در آن پست بازی کنند. رافائل لیائو و کریستوف پیونتک برای حضور در نوک حمله با هم رقابت خواهند کرد و در حال حاضر به نظر می رسد لیائو فرم بهتری دارد. مشکلات پیونتک در مقابل دروازه و از دست دادن موقعیت های مهم بازی یعنی حداقل به طور موقت، او باید نیمکت نشین شود. لیائو در فرم بهتری قرار دارد.
انتخاب های جامپائولو در خط هافبک هم به نظر بی اثر بود زیرا بن ناصر و کسیه به شدت از فرم ایده آل خود دور بودند و این در عملکرد آنها تاثیر می گذارد. به نظر می رسد جام ملت های افریقا روی شرایط بدنی هر دوی آنها تاثیر منفی داشته و پیولی باید در این برهه از فصل در مورد آنها احتیاط بیشتری کند.
قرار دادن مناسب ترین بازیکن در بهترین پست ممکن به جای اصرار در استفاده از یک سیستم خاص و قرار دادن اجباری بازیکنان در آن سیستم، می تواند کلید موفقیت پیولی باشد و البته اصلا کار پیچیده و سختی به نظر نمی رسد اما جامپائولو در انجام این کار شکست خورد.
پیولی، محصول جذاب و تزئین شده کارخانه نیست اما به اندازه کافی تجربه دارد تا اشتباهات جامپائولو را تکرار نکند. میلانِ کنونی برای کسب اسکودتو به اندازه کافی خوب نیست اما قطعا در سطح کسب سهمیه لیگ قهرمانان است. برای رسیدن به آن و رساندن تیم به فرم مطلوب، استفانو پیولی نیاز به ابداع و اختراع ندارد. او فقط باید به اصول بچسبد.