انگار فوتبال دیگه جایگاهی در زندگی مردم نداشت
دیگه کسی تموم فکروذکرش فوتبال آخر هفته نبود دیگه کسی حاضر نبودحتی شده کارگری کند تا یک بلیط بتواند بگیرد
انگار مردم داشتن به چیزهای مهمتری فکر میکردن
مالکان فوتبال بفکر یه بهانه بودن تا دوباره به صنعت خودشان جان دوباره ای بدهند
پس فکر کردن ک پرطرفدارترین تیم ها روبروی هم قرار گیرند البته با چاشنی دشمنی خاص
یه بهانه محکم لازم داشتن برای این بازی تا قربانی شود و کری ها و دعوا ها و شرط بندی ها آغاز شود تا دوباره نگاه مردم را بدزدند و همه چیز را فراموش کنن و دوباره پول هایشان را با اطمینان خاطر هرچه تمام تر دوباره در کیسه مالکان سرازیر کنن تا جایی ک حتی مالکان هم برسر آن ها منت نهند
پایان بازی و همه چیز مساوی شد
مالکان و تمام زیر مجموعه دو تیم با یک دوش آبگرم و سرازیر شدن به رخت خوابی که انگار با اسکناس دوخته شده بود و خوشحال
ولی یه عده انطرف تر حتی بعد بازی درباره مساءل داوری یا تیمی ک مستحق برد بود یا گل سالم یا مردود ووو صحبت میکنن ولی حقیقت....
نمیتوان گفت مردم احمق بودن
آن ها عاشق فوتبال بودن
اما مالکان برای رسیدن به خواسته ها و بقایشان همه چیز را بازی میدهند و ذهنی ک مسموم میسازند نسبت به چیزی ک یک روز میپرستیدنش
و این بازی کثیف ادامه دارد...