امیرنقل است از شیخ اسکل الدین ستین آبادی
که روزی تخم هایش را در دست گرف، ناگهان مردی در ولایتش که دست با کاغد بود به سمت شیخ ستین آمد و گفت اینجا رو امضا کن
شیخ ستین گفتندی :عَ؟
آن مرد گف ما در بارسلونا بتو یازده گاو تازه میدهیم
شیخ ستین گف عَـــــ
ناگهان به محض ورود گف اینا که گاو نیستن؟؟
بارتمیو که قرارد رو امضا کرده بدید بدو گف اینا گاو تکامل یافته هستن 😂😂😂😂😂