Silent reflections start to shout
بازتابهای ساکت شروع به فریاد میکنند
shadows live their own lives
سایهها زندگی خودشان را دارند
they move across and go beyond
در میان حرکت میکنند و فراتر میروند
onward the slow oblivion
رو به جلو تا فراموشی آهسته...
Northern winds won't bring relief
نسیمهای شمالی هرگز تسکین نخواهند آورد
western deserts don't let breathe
صحراهای غربی اجازه تنفس نمیدهند
eastern stars no longer lead
ستارگان شرقی دیگر راهنمایی نمیکنند
Southern swamps in mourning bleed
مردابهای جنوبی در سوگ خون میریزند
Permanent pleasures are denied
لذتهای دائمی تکذیب شدهاند
Useless treasures — not a reason to fight
گنجینههای بلااستفاده دلیلی برای جنگ نیستند
Unbearable burdens tore you apart
مسئولیتهای تحمل ناپذیر تو را میخراشد
Unpleasantly down and never upward
به طور ناخوشایندی زمین میخوری و دیگر اوج نمیگیری
Triple suns produce less light
خورشیدهای سهگانه نور کمتری تولید میکنند
their warmth cannot ignite
گرمایشان نمیتواند مشتعل کند
melted minds coexist
ذهنهای ذوبشده همزیست
in one body they resist
در یک بدن مقاومت میکنند
Never apart
هرگز جدا نبودیم
Never united
و هرگز متحد نبودیم
Always ignored
همواره نادیده گرفته شده
Forever oppressed
همواره سرکوب شده
Never apart
هرگز جدا نبودیم
Never united
هرگز متحد نبودیم
Always ignored
همواره ناديده گرفته شده
Forsaken and stressed
مترود و تحت فشار
Dissected into three, they breathe
شکافته شده به سه قسمت، و آنها نفس میکشند
And like a tree
و مثل یک درخت
There is one root, and independent branches
تنها یک ریشه وجود دارد، و شاخههای مستقل
They live their lives despite all tensions
آنها زندگی خودشان را میکنند با وجود تمام تنشها و مشکلات
Like three dimensions, they exist
مانند بعدهای سهگانه وجود دارند
Under the thinnest domes
زیر نازکترین گنبدها
The multiverse is their execution
اعدام آنها چندوجهی است
The global cataclysm destroyed the worlds
تحولات ناگهانی جهان دنیاها را نابود میسازده
And it will never be forgotten
و این هرگز فراموش نخواهد شد
Despite the treatment
علیرغم درمان
Our hero is condemned
نجاتدهنده ما محکوم به مرگ است
Turn apart, he never knows
جدا از هم، او به هیچ وجه نمیداند
What world is real
چه جهانی حقیقی است
But is there a real world?
اما آیا جهان حقیقی وجود دارد؟
How can we understand?
چگونه میتوانیم متوجه شویم؟
The cell is split into three
سلول به سه شکافته است
The triple self in agony
سه خود در اندوه
Is lost and never rests
گمگشته و هرگز آسوده نمیشوند
The same are muscles, bones, and skin
همینطور عضلات، استخوانها و پوست
It never knows that it has been
که نمیدانند
Forgotten and always crashed
همواره فراموش شده و خُردشده بودهاند
In the dimension with no borders
در بُعدی بدون مرز
It doesn’t see the normal order
هیچ سفارش معمولی مشاهده نمیکند
Of things around and deep within
از چيزهای اطراف و اعماق درون
Input conditions were not light
ورودی اوضاع که نوری نبود
With social laws as burdens
با قوانین اجتماع به عنوان مسئولیت
Which are blindly
که به طرز کورکنندهای
Disfiguring the newborn mind
ذهنهای تازه متولد شده را ناامید میکنند...
@NottiBianche