طرفداری- اگر حیوانی را رها کنند تا گرسنگی بکشد، در حالیکه افراد اطرافش مشغول خوردن غذاهای چرب باشند، نمی توان حیوان را به خاطر گاز گرفتن دستی که وارد قفسش می شود، سرزنش کرد، حتی اگر آن دست زمانی به او غذا داده باشد. فرناندو مورینتس این مثال را خیلی خوب درک می کند.
با وجود گذراندن پنج سال شگفت انگیز در خط حمله شلوغ رئال مادرید – که اکثر آنها در کنار رائول به عنوان عنصر بزرگتر این زوج همراه بود و با درخشش های خود دو قهرمانی لالیگا و سه قهرمانی اروپایی را به ارمغان آوردند – در تابستان سال 2002 مورینتس دیگر لذتی از حضور در مادرید نمی برد.
مهاجم اهل کاسرس اسپانیا بعد از اینکه در سال 1997 با مبلغ 6 میلیون یورو از ساراگوسا به پایتخت آمد، خود را طی چند فصل ثابت کرده بود اما کمی که از هزاره جدید گذشته بود، رفتار های باشگاه نیز برای مورینتس ناخوشایند به نظر می رسید. طبق سیاست کهکشانی ها، رئال مادرید با تمام توان برای خرید رونالدو از اینتر اقدام کرد و تقریباً 8 برابر مبلغ خرید مورینتس را برای مهاجم برزیلی پرداخت کردند و طبیعتاً رونالدو به سرعت جای مهاجم اسپانیایی را غصب کرد.
در ماه های بعدی، مورینتس خود را نیمکت نشین می دید، و شایعات انتقال جنجالی به رقیب دیرینه در صفحه اصلی رسانه های کشور رو به افزایش بود؛ اما این شایعات آمدند و رفتند و هیچ انتقالی به بارسلونا صورت نگرفت، و مورینتس در مادرید ماند و قول داد که برای جایگاهش بجنگد. در طول فصل، در حالیکه ستاره جدیدی در شهر ظهور کرده بود، مورینتس مجبور شد نقش نیمکت نشین را تحمل کند و یک یار تعویضی بود که به ندرت قبل از دقیقه 80 به بازی فرستاده می شد، بنابراین او به فکر فرار افتاد.
ناامیدانه به دنبال تیمی که آنجا بتواند از کسب دقایق بازی کافی مطمئن باشد، درخواست جدایی داد. در 27 سالگی، مهاجم اسپانیایی آرزو می کرد که ای کاش بهترین روز های کارنامه اش را در حاشیه و روی نیمکت سپری نمی کرد. مسئولان رئال مادرید موافقت کردند تا او به خواسته اش برسد اما تأکید کردند که هر انتقالی باید موقت و به تیمی خارج از اسپانیا باشد. مذاکرات تقریباً طولانی مدتی با شالکه برای انتقال به این تیم صورت گرفت، اما سرانجام در آخرین روز نقل و انتقالات به دلیل توافق با موناکو برای انتقال قرضی، گزینه فوتبال آلمان منتفی شد.
![رئال مادرید-کهکشانی ها-رائول-رونالدو-دیوید بکام](https://ts5.tarafdari.com/users/user7163/2020/04/14/gettyimages-51740214-1400x991.jpg)
در حالیکه مورینتس خود را آماده ترک متروپولیس طلایی و تاریخی مادرید به مقصد سواحل لاجوردی موناکو می کرد و پیراهن سفید فرشته ای اش را با نیمه قرمز رنگ شیطانی تزئین می کرد، به نظر می رسید یک خوی شیطانی هم پیدا کرده تا بعداً حضور مختصرش در شهر ساحلی فرانسه را بر پایه آن تعریف کند.
گرچه طی دوران حضورش در پایتخت اسپانیا خیلی ها را با سخت کوشی فروتنانه، عاشق و شیفته خود کرده بود، بعضی از مادریدیستا ها هیچوقت با مورینتس گرم نگرفتند. جاستین شرمن، نویسنده هوادار رئال مادرید می گوید: "بخشی از هواداران این باشگاه مورینتس را 'مورو' خطاب می کنند، که یک کلمه محاوره ای به معنی 'شخصی از یک کشور مسلمان، یا به عبارت ساده تر، 'یک بیگانه' است." این واقعیت که مورینتس در یک شهر عجیب و قدیمی اسپانیایی در فاصله سه ساعتی از غرب مادرید، به دنیا آمده بود هم در این لقب بی تأثیر نیست. برای بعضی ها، مورو همیشه یک غریبه و بیگانه خواهد بود.
به محض ورود به موناکو، به نظر می رسید که در میان هواداران تیم، دیگر خبری از اختلاف نظر در مورد مهاجم اسپانیایی نیست. او به سرعت جانشین شبانی نوندا، مهاجم مصدوم تیم شد و هوادارانی که در آخرین روز های تابستان مصدومیتی را که باعث دوری مهاجم آماده آفریقاییشان شده بود، نفرین می کردند، به سرعت از غم و اندوه بیرون آمدند و شروع به تشویق مورینتس که جای خالی را پر کرده بود، کردند.
در ابتدا، به نظر می رسید این معامله جزو نقل و انتقالات تاریخ نادر و خاص فوتبال شناخته شود: انتقالی که به اندازه یکسان برای همه طرفین قرارداد مناسب است. در مادرید، باشگاه و هواداران در هیجان بازی های رونالدو غرق شده بودند و در کل به سختی متوجه جای خالی مورینتس می شدند؛ مورینتس به یک تیم خارجی منتقل شده بود که هنوز هم می توانست به خوبی او را در موقعیت رقابت برای عناوین قهرمانی داخلی و اروپایی قرار دهد؛ در حالیکه موناکو هم مهاجمی کارآمد و باتجربه را به دست آورده بود که امیدوار بودند در تحقق اهداف فصل به آنها کمک کند. چه چیزی بهتر از این؟ با اینحال اگر 9 ماه جلو بروید، دیگر لبخند رضایت یکسانی روی لب های طرفین نخواهید دید!
مورینتس زندگی در جنوب فرانسه را درست همانطور که چند سال پیش در کشور خود سپری کرده بود، شروع کرد و جشن و شادی و لبخند جای روز های تلخ چند وقت اخیر را گرفت اما با وجود اینکه تعداد گل هایش در لیگ 1 فرانسه دو برابر آخرین فصل حضورش در لالیگا شده بود (10)، به نظر می رسید فرناندو بهترین عملکردش را برای لیگ قهرمانان اروپا ذخیره کرده است.
با ثبت 4 گل در 5 بازی مرحله گروهی، شامل گلزنی رفت و برگشت مقابل پی اس وی آیندهوون و ثبت دو گل خانگی مقابل آاِک آتن، مورینتس به موناکو کمک کرد تا از این گروه سخت و پیچیده با 11 امتیاز بالاتر از دپورتیوو لاکرونیا و پی اس وی 10 امتیازی صعود کنند. در مرحله بعد، موناکو با قرعه مناسب لوکوموتیو مسکو پاداش سختی های مرحله گروهی را گرفت. در پایتخت روسیه، آنها 2-1 مغلوب حریف شدند اما تک گل ارزشمند مورینتس در خارج از خانه، به آنها کمک کرد تا دو هفته بعد با پیروزی 1-0 خانگی راهی مرحله بعد شوند.
موناکو به پیش روی در لیگ قهرمانان اروپا ادامه داد و با اعتماد به نفس راهی مرحله یک چهارم نهایی شد، اما خیلی زود سرما را روی صورت خود حس کردند. خورشید طلوع کرده پشت یک ابر غول پیکر پنهان شد و مورینتس بهتر از هرکس این سایه عظیم را می شناخت. رئال مادرید بین موناکو و مرحله نیمه نهایی قرار گرفته بود. بین مورینتس و یک افتخار بزرگ اروپایی باشگاه سابق مالکش قرار داشت.
![رئال مادرید-رائول-فرناندو مورینتس](https://ts5.tarafdari.com/users/user7163/2020/04/14/raul-and-morientes.jpg)
در روز های قبل از بازی، اطمینان از صعود به دور بعد بین هواداران رئال مادرید مشهود بود. آنها از خطر مورینتس آگاه بودند اما فکر می کردند او به تنهایی نمی تواند تیمش را نجات دهد؛ به اعتقاد آنها او حتی نتوانسته بود جایگاهش در ترکیب رئال مادرید را حفظ کند.
در 24 مارس 2004، رئال مادرید در برنابئو 4 گل وارد دروازه موناکو کرد تا در همان بازی رفت هواداران را نسبت به صعود خوشبین تر کند و حالا خرده گرفتن از اطمینان خاطر هواداران مادریدی سخت تر شده بود. موناکو دو گل در زمین حریف به ثمر رسانده بود و زننده یکی از این گل ها مورینتس با ضربه سری محکم بود، اما در پایان بازی خنده بر لب های بازیکنان رئال مادرید بود، چون تصور می کردند کنترل این مرحله در اختیار آنهاست. موناکو در صورتی که قصد ادامه ماجراجویی در لیگ قهرمانان را داشت، باید شکست 4-2 خارج از خانه را جبران می کرد.
در 6 آوریل، تیم رئال مادرید برای تمام کردن کار به موناکو سفر کرد، و عصر همان روز در بندر Stade Louis II، دو طرف چشم در چشم هم قفل می کنند تا همه سؤالاتی که طی دو هفته گذشته مطرح شده بود را پاسخ دهند. بعد از گذشته نیم ساعت اول بازی که دو تیم با هم دست و پنجه نرم کردند، رائول در دقیقه '36 دروازه حریف را باز کرد. هواداران رئال مادرید که به موناکو سفر کرده بودند، با خوشحالی بالا و پایین می پریدند و ستاره های خود را با اطمینان خاطر از صعود تشویق می کردند. حالا نتیجه در مجموع 5-2 بود و فقط یک کاپیتولاسیون می توانست تیم آنها را متوقف کند.
در وقت های تلف شده نیمه اول، با پاس مورینتس، لودویک ژولی، کاپیتان تیم موناکو گل تساوی را با یک ضربه والی به ثمر رساند تا دو تیم با تساوی به رختکن بروند. آنها هنوز یک کوه بزرگ پیش روی خود می دیدند، اما گل زودهنگامی که در دقیقه '48 نیمه دوم به ثمر رساندند، آنها را به صعود از این کوه امیدوار کرد. گل را مورینتس به ثمر رساند. روی سر آلوارو مخیا بلند شد و با ضربه سری دیگر دروازه کاسیاس را باز کرد و حالا موناکو برای صعود فقط به یک گل نیاز داشت.
کمتر از 30 دقیقه به پایان بازی مانده بود، در حالیکه به نظر می رسید شوت هوگو ایبارا از گوشه محوطه با اختلاف به بیرون خواهد رفت، دخالت زیبای ژولی با پشت پا توپ را به قعر دروازه مادریدی ها فرستاد. در ادامه رائول چند موقعیت خوبی گلزنی را از دست داد و دو بار هم توپ به تیر دروازه کاسیاس برخورد کرد اما موناکو طی دو بازی 5 بار دروازه کاسیاس را باز کرده بود. گل زودهنگام مادریدی ها باعث شد تا آنها خیال کنند کار موناکو تمام شده، اما دو گلی که در بازی رفت توسط اسکیلاچی و مورینتس به ثمر رسیده بود، افتخار را تکمیل کرد.
![رئال مادرید-موناکو-لیگ قهرمانان اروپا 2003/04](https://ts5.tarafdari.com/users/user7163/2020/04/14/capture-decran-2019-04-02-a-111750.png)
وقتی آقای کولینا سوت پایان بازی را به صدا در آورد، نتیجه نهایی دو بازی رفت و برگشت 5-5 مساوی بود اما بازیکنان رئال مادرید به خاطر گل زده کمتر در خانه حریف، غمگین، تنها و سرافکنده مانده بودند و به دست یکی از خودی ها از گردونه رقابت ها کنار رفتند. در عین حال، موناکو همراه با مورینتس قدم بزرگ دیگری به سمت فینال آلمان برداشته بود.
لباس های مشکی رئال مادرید برای دیدار برگشت، در پایان بازی به خوبی فضای یک تشیع جنازه و غمی بزرگ را برای همگان تداعی کرد. در عوض، شاید پیراهن های سفید و قرمز موناکو به نوعی نشان از یک آتش و رستاخیر بزرگ داشت.
در هفته های بعد، موناکو در مسیر امیدوارکننده اش به سمت یک افتخار بزرگ اروپایی، مانعی دیگر را از پیش رو برداشت و به لطف پیروزی 3-1 و تساوی 2-2 در دو بازی رفت و برگشت مرحله نیمه نهایی، چلسی را از گردونه رقابت ها حذف کرد. باز هم در هر دو بازی رفت و برگشت، فرناندو مورینتس گلزنی کرد، تا تعداد گل های خود در این تورنمنت را به 9 گل در 11 مسابقه برساند و آقای گل تورنمنت شود.
متأسفانه، موناکو در فینال مقابل تیم جلا زده پورتو قرار گرفت که با ظهور قدرتی به نام ژوزه مورینیو همراه بود و این تیم بدون اینکه کاری از پیش ببرد با نتیجه 3-0 مغلوب تیم پرتغالی شد. دوران حضور قرضی فراموش نشدنی مورینتس در موناکو با تاجگذاری اروپا که برای او آرزویی بسیار عزیز بود همراه نشد اما در همین ماجراجویی کوتاه مدت، او دل هواداران را در جنوب فرانسه به دست آورده بود و همین کافی به نظر می رسید.
فصل بعد، مورینتس به مادرید برگشت تا مورد استقبال هوادارانی قرار بگیرد که اختلاف نظر و احساسات میان آنها هنوز هم وجود داشت. برخی تشنه خون او بودند، و قلب آنها از گل های خائنی که باعث حذف و سقوط رئال مادرید شد و متعقاباً به خوشحالی پرداخت، شکسته بود. برخی دیگر درک می کردند که جدایی تصمیم او نبوده و او با خرید رونالدو و توسط فلورنتینو پرز، رئیس باشگاه، به سمت درهای خروجی هدایت شده بود و یار قدیمی آنها فقط کاری که یک مهاجم خوب برای تیمش انجام می دهد را انجام داده است.
بااینحال، همه می دانستند که زمان مورینتس در مادرید تمام شده است. مدت کوتاهی پس از بازگشت، دوباره موعد ترک پایتخت اسپانیا به مقصد سواحل خارجی رسیده بود اما این پایان راه مورینتس و رئال مادرید بود. او آرزو می کرد که ای کاش هیچوقت از رئال مادرید جدا نمی شد، باشگاهی که او در آن برای خود اسم و رسمی ساخت و دوستی مثل رائول را کنارش داشت که زوجی فراموش نشدنی ساخته بودند. اما وقتی توسط مدیران باشگاه کنار گذاشته شد، چاره ای جز ادامه کاری که برای آن ساخته شده بود نداشت، حتی اگر به معنای گلزنی در مقابل تیم محبوبش باشد.
![لیورپول-سوپرکاپ اروپا](https://ts5.tarafdari.com/users/user7163/2020/04/14/1208441.jpg)
فرناندو مورینتس بعد ها باز هم به لیگ فرانسه برگشت، اما در آخرین سال دوران بازی خود پیراهن مارسی را به تن کرد و همراه با این تیم قهرمانی در لیگ 1 فرانسه را هم در فصل 2009/10 تجربه کرد.
گذشته از همه این ها، اگر حیوانی را رها کنند تا گرسنگی بکشد، در حالیکه افراد اطرافش مشغول خوردن غذاهای چرب باشند، نمی توان حیوان را به خاطر گاز گرفتن دستی که وارد قفسش می شود، سرزنش کرد، حتی اگر آن دست زمانی به او غذا داده باشد. فرناندو مورینتس این مثال را خیلی خوب درک می کند.
- به قلم Will Sharp برای وبسایت Thesefootballtimes