مطلب ارسالی کاربران
پادشاهی در زمستان به نگهبان گفت:
پادشاهی در زمستان به نگهبان گفت:
سردت نیست؟ گفت: عادت دارم
گفت: میگویم برات لباس گرم بیاورند.
و فراموش کرد،
صبح جنازه نگهبان را دیدند، روی دیوار نوشته بود:
به سرما عادت داشتم، اما وعده لباس گرمت مرا از پای درآورد...!
مواظب وعده هایمان باشیم...