تابستون سال قبل وقتی که زمان انتخابی تیم نوجوانان شهرستانمون بود منم مثل بقیه رفتم و بخاطر عشقم به فوتبال و رویاهایی که داشتم رفتم زمین چمن.مشخص شد چه روزایی باید میرفتیم سر تمرین.اولین روزی که رفتم خیلی استرس داشتم و میترسیدم بازیم خوب نبود و واسه همین اعتماد به نفسم به شدت پایین بود.
بعد از گرم کردن مربی تیم از همه بازیکنا پستشونو پرسید منم چون قبلش جایی بازی نکرده بودم و بازیم خوب نبود از روی ترس گفتم دفاع وسط درحالی که دفاعم اصلا خوب نبود و فیزیکشم نداشتم.
اولین جلسه تمرین که بازی درون تیمی انجام دادیم من به شدت بد بودم و بی اعتماد به نفس.
همین روند ادامه پیدا کرد تا 3هفته و من استرس و اضطراب و ترس از توپ و ترس از انتقاد مربی یا هم تیمی که سرم داد بزنه همش باعث شده بود اعتماد به نفسی نداشته باشم و حتی از دادن یه پاس درست عاجز بودم.
وقتی که بازی میکردم خودمو میچسبوندم به بازیکنای تیم مقابل که مبادا بهم پاس بدن و خراب کنم و بازم کسی بخاطر اشتباهم سرم داد بزنه و همینطور از خودم نا امید بودم.
هفته سومی که رفتم سر تمرین تصمیم گرفتم که به مربی بگم میخوام هافبک وسط بازی کنم و روز قبلشم خیلی بهش فکر کردم و تصمیم قطعیمو گرفته بودم و دیگه نمیخواستم یه ترسوی ضعیف باشم بخاطر همین خواستم خودمو تو هافبک امتحان کنم.
وقتی بازی درون تیمی شروع شد چند دقیقه ای گم بودم تو بازی سعی میکردم به اطرافم و هم تیمیام دقت کنم.
وقتی موقعیتش پیش میومد واسه اولین بار بهم پاس دادن منم از عهده کنترل کردنش براومدم و به اولین نفری که دیدمش پاس دادم.
بعد اون هر موقع بهم پاس میدادن کنترل میکردم و با بقیه پاسکاری میکردم چند بار سعی کردم پاس بلند بندازم که زیاد نگرفت جز یه بار.
هر چی جلو تر میرفتم بهتر میشدم و دیگه ترسمو کنار گذاشته بودم به وضوح بهتر بازی کردنمو حس میکردم .
همون تغییر پستم به اعتماد به نفسم کمک کرد و بازیم بهتر شد دیگه اون ترسویی نبودم که از اینکه توپ بیاد سمتش و خرابکاری بکنه بترسه استرسم به مرور کمتر شد و بهتر شدم .
بعد اون روز فقط حسرت اینو میخوردم که چرا به جای اینکه با ترس شروع کنم به خودم جرعت ندادم و گذاشتم ترس و اضطرابم منو کنترل کنه و به بدترین شکل بازی کنم و همش روی اعصاب بقیه باشم از اون روز یاد گرفتم که ترسامو کنار بزارم و قدرت اینو داشته باشم که ریسک کنم و از انتقاد و حرف دیگران نترسم و کاری که دوسش دارمو برای لذت بردن ازش انجام بدم.
میخوام به شماهم بگم که نزارید ترستون از اشتباه یا حرف دیگران جلوی هدفاتون و انجام کارایی که دوسشون دارین رو بگیره و باعث بشه تو آینده فقط حسرت گذشته رو بخورید همه انسان ها میتونن کارای بزرگی انجام بدن و به هدفاشون برسن هیچ فرقی بین شما و الگوتون یا آدمای موفق و بزرگ نیست تفاوت رو ذهن و تفکر و اراده رقم میزنه پس نا امید نشید و به سمت هدفاتون قدم بردارید چون هر چیزی ممکنه❤