عصبانی نیستمآیا این قضیه که میگن « نوکرتم» را میدانید؟
« روزی پادشاهی کرم کون داشت و دوست داشت به نوعی مرضش را درمان کند. از این رو یک پیشنهاد بی شرمانه به یکی از نوکرانش می دهد تا شباهنگام بیاید و با او همخوابی کند...»
اگر مایل به شنیدن مابقی این ماجرا هستید پیج راه سوم را از دست ندهید:
لینکشو این پایین میزارم شما برید ببینید این نوکره آخرش چیکار می کنه.
https://instagram.com/rahe_sevvom