این پست یک یادگاری است، همین.
چه کسی می تواند بگوید در زندگی هیچ گاه شکست نخورده است؟
چه انسانی می تواند ادعا کند تابحال در زندگی اش زمین نخورده است؟ مسئله ایجاست که این شکست خوردن ها و زمین خوردن ها، لازمه ی قوی تر برخاستن است.
جام جهانی 2002، اولی کان به تیرک دروازه تکیه داد
جام جهانی 2006، میشائیل بالاک اشک ریخت
جام جهانی 2010، اما فیلیپ لام زانو نزد
تا در جام جهانی 2014 در برزیل، مانشافت بر بام قله ی فوتبال جهان ایستاد
چیدن ستاره ی چهارم از آسمان ماراکانا، لذت وصف ناپذیری داشت اما چیزی که این لذت را دوچندان می کرد، این بود که قبل از آن بار ها طعم شکست و زمین خوردن را چشیده بودیم
بعد از آن جام رویایی اما، روز های خوشی کم نداشتیم. غلبه بر ایتالیا در ضربات پنالتی، قهرمانی در جام کنفدراسیون ها یا حتی آن گل لحظات پایانی تونی کروس برابر سوئد در جام غم انگیز روسیه
میبینی؟ حتی در اوج تلخی هم می توان شادی را یافت.
اما حتما این جمله را بار ها شنیدی:
آلمان ها برمیگردند
دیر یا زود، اما برمیگردند
این روز های غم انگیز را به خاطرت بسپر، اما بدان روز های خوشی دوباره از راه خواهد رسید
پس وعده ی ما، فینال یورو 2024 در خاک آلمان