برنامه ملاقات با چهره و گفتگو با بیژن حیدری به سومین قسمت خود رسیده است. بخش اصلی این قسمت به معضلات داوری اختصاص دارد. بیژن حیدری به عنوان داوری که خود چندان به دستمزد این حرفه نیاز ندارد، از مشکلات و درآمد پایین داوران می گوید. از او پرسیدیم چیزی از شرط بندی در فوتبال دیده یا شنیده است؟ او ماجرایی را تعریف کرد که یک بازیکن از او درخواست کارت زرد کرده اما نه به قصد شرط بندی! دکتر بیژن حیدری از نیاز داوران به آمادگی بدنی بالا و همچنین دوندگی 14، 15 کیلومتری در برخی بازی ها گفت. بخش دیگری از این قسمت به خاطراتی از سوالات فوتبالی در مطب و بیمارستان و در راه اتاق عمل اختصاص پیدا کرد. در پایان از بیژن حیدری پرسیدیم شانس قضاوت در جام جهانی را برای خود قائل است؟
تماشگر بخش سوم گفتگوی سامان خدائی با بیژن حیدری هستید.
خیلی از همکاران شما به فوتبال علاقه داشته اند و حالا یا مصدومیت برایشان پیش آمده یا اینکه متوجه شده اند در فوتبال نمی توانند موفق باشند و رو به داوری آورده اند. کلا چه انگیزه هایی باعث می شود یک نفر داوری را انتخاب کند، چون همانطور که شما در جریان هستید درآمد درست و حسابی ندارد و سخت ترین کار فوتبال است.
دقیقا درست می گویید خیلی از پیشکسوتانی که به عنوان ناظر داوری فعالیت دارند یا ناظر حتی ناظر بین المللی هستند، می گویند ما فوتبال حرفه ای بازی می کردیم در تیم شهرمان، مصدوم شدیم و آمدیم داوری. برای مثال می گویند دیدیم نمی توانیم فعالیت کنیم و سن مان به فوتبال نمیخورد و آمدیم به داوری ولی الان داوری این نیست، این نیست که شما مصدوم شوید، فوتبال را رها کنید و بروید داوری یا اینکه در فوتبال بگویند نمی توانی پیشرفت کنی و شما بروی داوری. الان این نیست و برای داوری باید آمادگی جسمانی بالا داشت. در کلاس های AFC یک فیلم قشنگ است که به صورت دوره ای نشان می دهند، داوری از صد سال پیش که چه بوده و چه شده، طرف با کت و شلوار می آمد داوری می کرد و نشان می دهند با کت و کلاه داور وارد زمین می شد یعنی شاید حتی عرق هم نمی کردند و مثل داوری رشته های تشکی، مانند کشتی باشند ولی داوری الان روز به روز دارد سرعتی تر می شود، آمادگی جسمانی خیلی بالا می خواهد. شما الان نگاه کنید هیچ داوری حتی در لیگ خودمان نیست که کمتر از بازیکنان بدود ما الان در یک بازی معمولی لیگ خودمان با توجه به ساعت هایی که می بندیم برای یک بازیکن ساکن با گرم کردن مان 11 کیلومتر می دویم. بازی ای که خیلی رفت و آمد ندارد، بازی در لیگ خودمان داشته ایم که 14.5 یا 15 کیلومتر دویده ایم، من در یک بازی دربی که داور بودم وقتی نگاه کردم دیدم 14.700 روی ساعتم بود و یعنی می خواهم بگویم این هست و فکر نمی کنم بازیکنی داشته باشیم حتی یک هافبک وسط یا یک پیستون کناری که 14 یا 15 کیلومتر در یک بازی دویده باشد. اصلا این نیست که شما بگویید مصدوم شده ام و بروم داوری. قبلا بود چون می خواستند از فوتبال کنار نروند و کنار فوتبال باشند می گفتند حالا که از فوتبال بیرون آمده ایم یا مربی شویم یا برویم داوری ولی الان داوری شرایط سنی خاصی دارد، داریم می بینیم کلی داور جوان داریم و همه داوران خوب با سن و سال و قد و قواره خوب، همه تحصیل کرده. قبلا می گفتند شما می خواهد در لیگ برتر داوری کنید باید صد بازی لیگ یک قضاوت کرده باشید الان دیگر اینجور نیست شما خوب باش و خودت را نشان بده شاید با 10 بازی در لیگ یک بتوانی بیایی لیگ برتر حتی در سن پایین مثلا 30 سالگی ما الان داورانی داریم که در لیگ برتر خودمان سن بسیار پایینی دارند و همه می توانند انسان های موفقی باشند.
آن بالای 14 کیلومتر دویدن می تواند بازیکن مورد علاقه یورگن کلوپ باشد برای پرسینگ.
بله.
به عنوان یک داور، معضل اصلی داوری را چه چیزی می دانید؟
فکر می کنم توجه به داوری ما کم است از طرف حالا اسمش را شاید گلایه بگذاریم و برخی از دستمان نارحت شوند، من فکر می کنم هنوز که باید و شاید به داوری ما توجه نمی شود. شما ببینید یک بازیکن فوتبال، یک مربی فوتبال به عنوان بازیکن یا مربی قرن انتخاب می شود، شما ببینید آقای فغانی به عنوان داور سال آسیا از دید فیفا انتخاب می شود. شما فکر می کنید انقدر مورد توجه قرار گرفت که اگر بازیکن فوتبال یا مربی فوتبال باشد؟ من فکر می کنم نه، رسانه ها انقدر به این موضوع بها ندادند حالا خیلی از همکاران و دوستان شما شاید پیغامی گذاشتند برایشان در صفحه های شخصی خود ولی آنجور که باید توجه نمی شود. از نظر مادی توجه نمی شود از نظر ساپورت کردن مصدومیت هایشان از نظر اینکه فکر کنند کانون دارند قبلا یک کانون داوران به وجود آمد اما خیلی پی آن را نگرفتند و رها شدند. فکر کنند یک صنف دارند، الان تنها جایی که حامی داوران است کمیته داوران بوده در دپارتمان داوری فدراسیون فوتبال. این نیست که شما بگویید از داوران یک جای دیگر حمایت می شوند آن حمایت هایی که از ورزشکار و مربی می شود، از داور نیست از نظر مالی هم که نگفتنش واقعا بهتر است خیلی از این داوران بخوایید حساب کنید، یک فیزیوتراپی معمولی را در نظر بگیرید شما کسی که مصدوم می شود، میانگین بگذارید برای یک ورزشکار 30 40 جلسه نیاز است، این حداقلش است بدون دارو. مثلا اگر داور در شهر همدان باشد و بیاید پیش من و ویزیت هم نگیریم و دوستیم، دارو و مکملش هم مجانی باشد می شود حداقل 6 میلیون تومان. من یک فیزیوتراپی معمولی را می گویم شما فکر کنید مگر این داور چقدر درآمد دارد؟ برای رفت و آمدش، خانواده اش. بعضی از داوران واقعا از همین استفاده می کنند برای کمک خرج زندگی شان، شاید هم در افکار بازیکن و مربی تاثیرگذار باشد. آن مربی حق دارد پیش خودش فکر کند من انقدر پول می گیرم این داور انقدر می گیرد نکند خدایی نکرده افکار منفی سراغش بیاید، خب این داوری که انقدر می گیرد برای چه داوری می کند؟ نکند به جایی دیگر فکر می کند در صورتی که این نیست. ماهایی که داریم داوری می کنیم و کنار بچه ها هستیم می دانیم همه آدم های سالم و با شرفی هستند ولی افکار منفی موقعی به وجود می آید که شمایی که سرمربی هستید می گویید من مثلا انقدر میلیارد تومان گرفته ام و سرمربی تیم شده ام چه دلیلی دارد اگر بخواهم حساب کنم برای 9 ماه انقدر گرفته ام و می شود روی 10 یا 5 میلیون تومان، این داور برای 1 فصل بیاید پول یک روز مرا بگیرد؟ من یک روز در خانه بنشینم و استراحت کنم هم انقدر می گیرم ولی داور چرا باید این پول را بگیرد. من فکر می کنم هنوز جا دارد که به جامعه داوری ما توجه شود، داوری ما حرف برای گفتن دارد شما ببینید وقتی آقای فغانی به عنوان یک چهره جهانی مطرح می شود خب مگر ما چند مورد مشابه ایشان در رشته های ورزشی دیگر داریم. من فکر می کنم هنوز آنجور که باید و شاید نگاه درستی به داوری نیست.
وقتی این حرف را داوری که شاید اصلا از لحاظ مالی هیچ نیازی به دستمزد داوری نداشته باشد می زند، خیلی اهمیت آن بیشتر می شود و باید دیده شود.
گفتن این حرف واقعا زشت است و من نباید به زبان بیاورم و وقتی هم گفتم خیلی از من ناراحت شده اند، در برنامه تلویزیونی من حرف دلم را زده ام و حرف دل را شما نمی توانید سانسور کنید. من که نمی دانستم شما این سوال را می خواستید از من بپرسید در برنامه تلویزیونی هم که می روم به صورت زنده است نمی دانم مجری می خواهد چه چیزی بپرسد، می پرسد و من هم می گویم بیرون که می آیم هجمه ای شروع می شود که دوستان داور می گویند چرا اینجور گفتی. من می گویم، خودم را می گویم من اگر یک آدمی باشم بروم در رشته ای دیگر و کار دیگر باشم، چجور می توانم با یک حقوق کارمندی ماهی انقدر، آنرا بخواهم بگذارم برای فیزیوتراپی، یک پولی که می خواهم یک سال، یک سال و نیم بگیرم بیارم توی زندگی ام، پس این بچه من چه چیزی می خواهد برای مثال خانواده ام از من چه انتظاری دارند؟ من در رابطه با خودم صحبتی نمی کنم چون وقتی می گویم بعضی ها از گفتنش خوشحال و بعضی ها ناراحت می شوند ولی خیلی به نظرم شرایط خوبی نیست و در بقیه رشته ها هم اینجور است نه فقط فوتبال، در بسکتبال شاید اینجور باشد والیبال همینطور ولی کشورهای دیگر اینجور نیست، ما الان با داوران کشورهای عرب ارتباط داریم و من فکر می کنم میانگین دوهزار دلار، درهم یا ریال که می گیرند، 1500 تا 3000 تا یعنی داور در کشورهای حوزه خلیج فارس ممکن است دو قضاوت کند چهارتا VAR بنشیند و آنها خودش حساب می کنی می شود 6 7 هزار دلار شاید هم بیشتر، ماهی 10 هزار دلار. شما حساب کنید ماهی 10 هزار دلار حتی در همان کشور نه در کشور ما چه زندگی ای می توان داشت؟ یعنی خیلی متفاوت است و انشالله روزی باشد که به ما ها که شاید نرسد ولی ما بیرون گود باشیم ببینیم داوران هم از فوتبال حداقل از نظر مالی اش راضی هستند.
آقای حیدری شما داور هستید و به هرحال چهره هستید. پیش آمده که در خیابان شما را ببینند و بگویند مثلا این چه پنالتی بود گرفتید چرا آن را اخراج کردید و این صحبت های پیش آمده است؟
بگویم نه دروغ است ولی خب بوده اما واقعا به صورت بی احترامی نبوده و مودبانه بوده است. روی پله های بیمارستان هم بوده عجله داشته ام و می رفتم یکدفعه همراه مریض جلویت را می گیرد خب ما هم مسئولیم و پاسخگو باید باشیم مثلا همراه مریضی است که در icu حضور دارد در اتاق و فکر می کنی شاید در خصوص او می خواهد بپرسد و ما هم آنجا دو اتاق عمل داریم در بیمارستانی که هستم و یکی مربوط به اورژانس طبقه همکف است و دیگری طبقه بالا. مثلا من می خواهم سریع از این اتاق عمل به آن اتاق عمل بروم سر راهم را می گیرند و فکر می کنم می خواهد حال مریضش را بپرسد و یکدفعه می گوید آقای دکتر دیروز آن صحنه را واقعا ندیدی؟ بعد نمی دانی چه بگویی در آن حالی که هستی و در حال عصبانیت. یا در مطب خیلی پیش می آید که می پرسند طرف مثلا پلاک گذاشته ایم و ساق پایش خورد است مثلا دو هفته گذشته و می گوید آقای دکتر یک چیزی بگویم؟ مثلا فکر می کنی می خواهد بگوید درد دارم یا آقای دکتر کی می خواهی این را بکشی می پرسد آقای دکتر می شود بگویید طرفدار کدام تیم هستید؟ آقای دکتر می شود بگویی برای چه به فلانی کارت زرد دادی؟ از این سوالات زیاد است و پیش می آید چون مال من هم مقداری متفاوت تر از بقیه است بعضی ها انتظار دارند، دوستانی داریم کارمند اداره ورزش و جوانان، معلم ورزش هستند خب آنها ورزشی هستند و سوال ورزشی در محیط ورزشی است ولی من خودم فکر نمی کردم در مطب برایم پیش بیاید، مثلا در اتاق عمل موقع بیهوش کردن مریض حتی، مریض داشته ام می خواهم بیهوش کنم تا عملش کنم دستش شکسته است. پیرزن و پیرمرد داریم می خواهند تعویض مفصل زانو انجام دهم می گویند آقای دکتر نمی توانند بگویند هم داوری، آقای دکتر این مربیگری ات را می بینیم و با نوه ها می نیشینیم و می بینیم دعایت می کنیم و هی می گوییم این آقای دکتر را خدا نگهش دارد و این صحبت ها زیاد است. چون مال من جای متفاوتی است این کری در اتاق عمل است و پزشکان هم همه دارند بحث فوتبالی می کنند من در را بازی می کنم می گویند صاحبش آمد بیایید و یک عده از اینور حمله می کنند و عده ای از آنور و خدا نکند از بازی هایی هم باشد که به آن تیم مورد علاقه شان مربوط باشد.
خانواده چطور؟ بالاخره در هر خانواده اس پرسپولیسی، استقلالی، سپاهانی، تراکتور هست؟
بله هست و ما هم داریم قبل از این کرونا که مهمانی و دورهمی زیاد بود، خیلی داشتیم و ما هرجا می رفتیم من و پیام باید جواب پس می دادیم. بعضی مواقع هم که می خواستند اذیت کنند، خودش طرفدار تیمی دیگر است و در بازی دیگر که تیم حریف نتیجه گرفته یا نگرفته افعال معکوس به کار می برند که اذیت کنند و از این شوخی ها هست.
در مواجه با این ها معمولا چه می گویید؟
سعی می کنم چیزی که آنها را خوشحال می کند بگویم ولی با احتیاط.
خیلی از مشغله هایتان گفتید، شده وقت هایی از شدت خستگی بازی را زودتر تمام کنم و سوت را بزنم یا به داور چهارم بگویید وقت اضافه را کمتر اعلام کن؟
پیش نیامده. خستگی شاید فقط یک بازی بود که پیش آمد در دوره رزیدنتی بود که به یکی از شهرها برای مسابقات لیگ یک رفته بودیم و واقعا خسته شده بودم و دوست داشتم آن بازی تمام شود. ولی آن بازی آنقدر نزدیک بود و پیش می رفت که نتوانستم وقت اضافه را کم اعلام کنم یعنی این برای من پیش آمد ولی واقعا فوتبال را خیلی دوست دارم حالا اگر شما در بازی هایی که من بوده ام دقت کنید، من فقط روی ساعتم زمانی نگاه می کنم که بخواهم اخطار یا گلی را یادداشت کنم اصلا به ساعت نگاه نمی کنم و دست ندارم گذر تایم را نگاه کنم چون وقتی به زمین فوتبال می روم با علاقه می روم حتی مسابقه دربی و بازی های بزرگ و بازی هایی که در بعضی شهرها 70 80 هزار هوادار می آید و خیلی ها دوست دارند این مسابقه سالم تمام شود ولی من اینجوری نیستم. من دوست دارم بیشتر لذت ببرم مثل این است که شما یک مهمانی یا دورهمی هستید دوست ندارید تمام شود با دوست هایت دور هم هستید آن تماشاگر را من در این مهمانی شریک می دانم، آن مربی آن بازیکن و تا آنها نباشند که ماها نیستیم. اینکه من بخواهم بگویم این بازیکن اگر به من توهین کرده نباشد، نیست آن بازیکن خودش باعث شده کلی تماشاگر به این استادیوم بیاید الان داریم می بینیم این فوتبال هایی که برگزار می شود بی روح است و من این فوتبال بدون تماشاچی را دوست ندارم.
الان شرط بندی آفت فوتبال است، شاید یک داستانی که یکی از همکارانتان نقل کرده را شنیده باشید که می گویند "در یک بازی یک بازیکنی از دقیقه اول چنان می خواسته اخراج شود که این داور شک کرده نکند شرط بندی کرده باشد که آخر بازی، بازیکن می رود و می گوید من عروسی برادرم است و مرا اخراج کن و بروم به عروسی برادرم برسم" پیش آمده چنین مسائلی برایتان؟
خیلی راحت بگویم وقتی شما یک چیز را دوست دارید زیاد سمت بعد منفی اش نمی روید وقتی شما یک ماشین را دوست دارید و می خواهید بخریدش دوست دارید از محاسن آن برایتان بگویند یک خانه می خواهید بخرید هم همینطور، شما خانه ای خریده اید و یک دفعه می رسی و می گویند این ستون چیست وسط هالش، شما با علاقه رفته اید و خریده اید و این همه جنبه مثبت می گویید چرا این ستون وسط هال است؟ یا یک ماشین خریده اید و می گویند این ماشین همه چیزش خوب است اما در سرابالایی شتاب ندارد. بیا چیزهای دیگرش را بگو، نرمی و مقاوم بودنش. من هم چون داوری فوتبال و فوتبال را دوست دارم، دوست ندارم از منفی هایش بشنوم که بیشتر باعث سرد شدن من در این راه شود حتی اینکه بگویند این مربی و بازیکن انقدر پول می گیرند باعث خوشحالی ام است و می گویم جایی پا گذاشته ام که ارزشش انقدر بالا است نه اینکه ناراحت بشوم و بگویم چرا این بازیکن یا مربی انقدر می گیرد و من باید انقدر بگیرم؟ عیبی ندارد من جایی رفته ام کار می کنم که ارزش انقدر بالا است ممکن است خدایی نکرده با سوت اشتباه من کلی میلیارد تومان بالا و پایین شود کلی تماشاگر ناراحت شود شما یک شهر را با یک سوت اشتباه می توانید بهم بریزید پس کار ما بسیار حساس است. پس اینکه به چیزهای منفی فکر کنم نیست ولی یک خاطره دارم یک بازیکن فوتبال بود در یکی از مسابقات لیگ 2 و آن تیم با آن پیروزی آمد به مسابقات لیگ یک. این شهر مال شمال کشور بود، بازی بعدیشان باید می رفتند جنوب و این بازیکن نمی خواست برود چون بازی شان تشریفاتی بود یک کارت زرد داشت چون بازیکن معروفی بود و آمده بود به لیگ پایینتر، از آن دقیقه 60 می گفت آقای دکتر یک کارت زرد به من بده بازی بعد را نروم. گفتم اینجور نیست و اصلا سمت من نیا و این حرف را مطرح نکن. تیمشان هم جلو بود و آخر رفت توپی که می خواست بزنند سمت زمین ایستاد و می خواست بازی را شروع کند انقدر ایستاد و نگاه کرد، من هی اشاره کردم که بزن و می دانستم او چه چیزی می خواهد، هرچه می گفتم بزن او نمی زد بعد دروازه بان می خواست بیاید بزند و می گفت بگذار بزند و آنها هم که نمی دانستند چه چیزی بین ما گذشته و آخر کار مرا مجبور بود کارت بدهم به او نه اینکه بخواهد به خاطر حرفش مرا مجبور کند، آخر سر هم آمد و تشکر کرد از من و یکی از بازیکنانی بود که آمد بعد از کارت به خاطر آن از من تشکر کرد و گفت آقای دکتر مرا خیلی راحت کردی باید دوهزار کیلومتر می رفتم و من گفتم به خاطر اینکه نخواهی بروی آنجا کارت را به تو ندادم به خاطر اینکه بازی را از جریان انداخته بود کارت دادم، این هم یادم نمی رود و آن بازیکن هم خیلی بازیکن با اخلاقی بود و فکر می کنم الان هم مربیگری می کند و یکی از بازیکنان با اخلاق و جنتلمن است.
شما در 40 سالگی در اوج پختگی داوری هستید و در لیست داوران بین المللی ما هستید. چقدر این شانس را برای خودتان قائلید که جام جهانی را تجربه کنید.
اگر بخواهیم واقع بین باشیم خیلی کم چون با توجه به اینکه جام جهانی بعدی ما کاندیدای خیلی قوی ای داریم به اسم آقای فغانی و این را هم می دانیم که هیچوقت نمی آیند از کشور ما 2 نفر را کاندید کنند و ایشان نماینده ما هستند و هیچ فرقی نمی کند وقتی آقای فغانی هستند انگار که همه ما داریم قضاوت می کنیم، آرزوی موفقیت داریم برای ایشان و انرژی مثبت می فرستیم برایشان، دعا می کنیم و تنها خواسته مان این است که ایشان فینال جام جهانی را سوت بزنند. بعد از جام جهانی هم و جام جهانی بعدی هم با توجه به سن و سالی که است، اگر فیفا همین 45 سال را مدنظر داشته باشد خب شانس برای من خیلی کم است و الان سرمایه گذاری آنها روی کسانی است که مثل آقای فغانی بتوانند یک دوره دو دوره به صورت داور چهارم یا کسی که به عنوان داور رفته و در مسابقات بوده آنها را داشته باشند من خیلی شانسم را کم می دانم ولی آدمی نیستم که از تلاشم دست بکشم، همیشه تلاشم را می کنم چون می گویم آدم تا زمانی که زنده است باید سر بالا و با شرف زندگی کند اینکه من ناامید باشم به خاطر اینکه جام جهانی باشم یا روی بازیهای داخلی ام یا بازیهای آسیایی که می روم تاثیر بخواهد بگذارد نیست، شاید یک تورنمنت مهمتری بخواهم بروم تاثیر بگذارد نه اصلا اینجوری نیست تا موقعی که در هر کاری هستم سعی می کنم بهترین باشم. تلاشم را می کنم بهترین باشم نمی گویم هستم ولی اینکه به آن چیزهایی که در ذهنم بوده نرسم هم ایرادی ندارد همیشه پیش خودم راضی هستم که تلاشم را کرده ام حالا نشده شاید قسمت و خیر در این بوده که نشود.
سقف آرزوهای دکتر بیژن حیدری کجاست؟
دوست دارم در یک تورنمنت مهم جهانی یا آسیایی باشم یعنی یک تورنمنت بزرگ را تجربه کنم، تجربه حضور در بازی های آسیایی در اندونزی را داریم، بازی های دانشجوهای جهان هم همینطور دوست دارم تجربه کنم از یک جا ماندن ناراضی ام و از اینکه فکر کنم دارم در جا می زنم ناراضی ام اگر این حس به خودش دست دهد که دارم در جا می زنم زودتر از اینکه از دستم خسته شوند خودم کنار می روم و ادامه نمی دهم. همیشه هم در ذهنم بوده چه در کار پزشکی چه در کار داوری، الان در کار پزشکی این کنگره ها تعطیل است و به صورت وبینار برگزار می شود خیلی افراد هستند که فکر می کنند این دوره را شرکت کنند به صورت وبینار من باورتان نمی شود دوست دارم از اول آن دوره وبینار مثل یک شاگرد از اول تا آخرش ببینم و نکند این مطلب را از دست دهم و شاید جایی این را یک دانشجو سوال کند این است که در کار پزشکی و داوری نمی خواهم عقب بکشم و تلاشم را می کنم و انشالله به آن برسم.
پایان قسمت سوم
بخش پایانی تا ساعاتی دیگر منتشر می شود...