اختصاصی طرفداری - تبعیض نژادی یا نژادگرایی یکی از چالش های فراروی جوامع مختلف است که از دوران باستان تاکنون وجود داشته و مصداق عینی نقض حقوق بشر، تهدید علیه ارزش های بنیادین انسانی و ناقض حرمت و کرامت انسان است.
در تعریفی ساده یک قوم یا گروهی از مردم به دلایل مختلفی چون نژاد، زبان، تبار، ملیت ، طبقه، مذهب و ... خود را بالاتر و برتر از دیگران می پندارند و نوع نگاه و رفتار خود را به گونه ای جهت می دهند تا دیگران را فروتر از خود بدانند.
به بیان دیگر تبعیض نژادی با دوگانه سازی "برتر و فروتر" به تفاوت زایی و تفکیک سازی دامن می زند و تهدیدی است علیه صلح و امنیت و وفاق جامعه، محروم سازی گروهی از انسان ها از حقوق و امتیازات و فرصت ها، کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش خشونت و نفرت .
ریشه های اصلی این واقعیت جامعه آزار، در تفکرات ایدئولوژیک و تحجری، پیشینه قومی و نژادی ، میراث به جا مانده از الگوهایی چون قاعده استعماری و تسلط سفیدپوستان، خارجی ستیزی، تنفر ملی و نژادی و مذهبی و برخی جریان های سیاسی و القائات رسانه ای نهفته است.
در جبهه مقابل "گفتمان برابری" یا "تبعیض زدایی" هم وجود داشته و مدافع حقوق بشر بوده. در واقع گفتمان برابری بر تساوی انسان ها بدون در نظر گرفتن امتیازات خودبرتربین موضوعیت پیدا می کند.
در تاریخ معاصر ، مبارزه با نژاد گرایی یکی از ارکان نظام بین المللی حقوق بشر می باشد که کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض نژادی، حمایت خود از آن را بیش از نیم قرن است که در سطح جهانی دنبال می کند.
اما در ورزش نیز مسئله نژاد پرستی همواره وجود داشته است و در پی آن ورزشکاران رنگین پوست هر از چند گاهی قربانی نگاه نژاد پرستانه می شوند. به عنوان مثال از المپیک 1936 برلین که هیتلر حاضر به دست دادن با قهرمان دوی صد متر آن رویداد که یک سیاهپوست آمریکایی بود تا حمله نژادپرستانه در فضای مجازی به بازیکنان سیاهپوست تیم ملی فوتبال انگلستان بعد از فینال جام ملت های اروپا نشان از تداوم این رفتار دارد.
از آنجا که ورزش راهی برای جبران برخی تبعیض هاست و حضور چشمگیر رنگین پوستان و اقشار کم برخوردار در ورزش های پول ساز ، در سایه ایجاد محیطی که در آن نوع دوستی، دگرپذیری، برابری و عدالت برقرار است را رونق می بخشد، در برخی مواقع میدان ورزش خود درگیر و زمینه ساز نژاد گرایی می شود.
اما "نفی نژاد پرستی" یکی از مفاهیم مورد تاکید در سلامت رقابت های ورزشی است.
از آنجا که ورزش کارکرد سالم سازی در جامعه را دارد و سعی می شود از آن در جهت ساخت جهانی انسانی تر استفاده شود ؛ حفظ سلامت روانی، شخصیت و هویت ذینفعان ورزش از جمله ورزشکاران ذيل "گفتمان برابری" اهمیت بسزایی دارد و از مهم ترین برنامه های حوزه مسئولیت اجتماعی در ورزش بشمار می آید.
سال های متمادی است که تبعیض نژادی در اشکال مختلف به ویژه در شعارها و رفتارهای توهین آمیز، خصومت بار و تحقیر کننده در فضای ورزشگاه ها و در محتوای ورزش شبکه های پیام رسان رویت می شود.
برای پیشگیری و مقابله با آن، سازمان ها و نهادهای بین المللی ورزش بخش های تخصصی را ایجاد و برنامه های راهبردی مطالعه شده ای را پیاده سازی می کنند.
به عنوان مثال FARE (فوتبال علیه نژاد پرستی در اروپا) در این زمینه فعالیت چشمگیر و اثرگذاری دارد.
همچنین اقدامات متعددی نیز توسط گروه ها و ورزشکاران در محکوم کردن نژاد پرستی انجام می گیرد. جنبش "جان سیاهان مهم است" که بعد از مرگ جورج فلوید توسط پلیس آمریکایی در ورزش اشاعه پیدا کرد و توسط ورزشکاران با زانو زدن قبل از شروع مسابقات تجلی می باید، تاسیس نهاد مبارزه با نژادپرستی توسط لیلیان تورام ستاره پیشین تیم ملی فوتبال فرانسه، شرکت ستاره هایی چون مسی و رونالدو در برنامه ها و ویدئوهای ضد نژادپرستی ، خودداری تیم های نامدار ۴ لیگ معتبر ورزشی آمریکا از حضور در مسابقات از جمله این اقدامات هستند.
اما باید اذعان داشت که ریشه های اصلی این نگاه به خارج از سپهر ورزش برمی گردد. این چالش با انجام اصلاحات فرهنگی ، اجرای برنامه های آموزشی مناسب و سیاست گذاری های اجتماعی در بلند مدت قابل کاهش است.
غفلت از این گونه مسایل مهم و عدم اهتمام به اصل تخصص گرایی در حوزه فرهنگ و مسئولیت اجتماعی ورزش کشور قصه ای است تکراری لکن توجه به این موضوع امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد.
از کرانه دیگر باید در نظر داشت که فقدان ساز و کارهای اساسی در دستگاه اخلاق ورزش کشور و معیارهای انتسابی نادرست در توزیع قدرت و امکانات در کنار نظام الیگارشی و جایگاه های شبه موروثی در ورزش، میزان مطالبه گری و بهره مندی افراد از حقوق خود را بی اثر و تضعیف می سازد.
این قبیل اقدامات در راس هرم ورزش کشور علاوه بر تشدید تبعیض ها در بدنه ورزش، اساسا در ساخت مرجعی مطمئن و معتمد در انتقال گفتمان برابری و تبعیض ستیزی در ورزش عقیم و ناتوان خواهد بود.
غفلت ها و بی توجهی های اشاره شده در ایجاد فضای ناامن ورزشگاه های کشور و آلوده به شعارهای تبعیض آلود و اهانت آمیز نقش پررنگی داشته که در اثر سوءمدیریت فرهنگی ، عدم نگاه جامعه شناختی در کنار عواملی چون فقدان آموزش مناسب و بی هویتی تماشاگران ، کرامت و شأنیت انسانی بارها در ورزشگاه ها لگدمال شده است.
در پایان باید این هشدار را جدی گرفت که اگر کنش های هواداری امری جدا از هر گونه قومیت و فرهنگ و رنگ و ... نگردد، مسائل و بحران های مختلفی پیش روی ورزش های پرطرفدار کشور خواهد بود.