مدتهاست که مطالب زیادی در خصوص سرگذشت، رابطهی همکاری، سبکزندگی و سرنوشت دو فرد تاثیرگذار در تاریخ علم در فضای مجازی منتشر میشود که در اغلب آنها «توماس ادیسون» را فردی نابهکار و کلاهبردار معرفی میکنند و «نیکولا تسلا» را فردی باذکاوت و هوش فرازمینی و البته مظلوم ترسیم میکنند. اما آیا این مطلب درست است؟ حقیقت تاریخی در این باره چیست؟
مشخص نیست برای اولین بار در سالهای اخیر، این جبههگیری در خصوص این دو دانشمند را چه کسی آغاز کرد و چرا در سالهای دورتر، چنین بحثی جدی در خصوص آنها وجود نداشت؛ اما آشکار است که هم ادیسون و هم تسلا از مخترعان بزرگ تاریخ بودهاند. ادیسون یک مخترع علمی-صنعتی با هوش تجاری فوقالعاده و تسلا یک تحصیلکردهی باهوش بود. اما اگر با عینک منصفانه به تاریخ دوران آنها نگاه کنیم، هیچ یک بر دیگری برتری خاصی نداشته است.
چیزی که شاید این دو مخترع بزرگ را از هم متمایز میکرد، رفتارشان بود نه اختراعاتشان. ادیسون هرگز نظریهی نسبیت را نفهمید و تلاش زیادی هم برای فهمیدن آن نکرد، چرا که فهمیدن آنرا کاری بیهوده میدانست؛ اما تسلا با وجود فهم نسبیت، با آن مخالف بود و آنرا رد میکرد.
نهتنها در مورد مباحث علمی که اختلافنظرهای سیاسی نیز بین آنها وجود داشته و میتوان گفت که ایدئولوژی هر دو در خصوص جهانشان، زمین تا آسمان با هم فرق میکرده است.
چیزی که شاید نیکولا تسلا را در انزوا فرو برد، همینگونه رفتارهای خاص و نظریات عجیبش بود؛ از جمله اینکه برخلاف یافتههای معتبر آن دوران، با تشکیل اتم از اجزای کوچکتر مخالف بود، وجود الکترون را باور نداشت، به خمیدگی فضا اعتقادی نداشت و برخی خواص نور را اشتباه میدانست.
اما نیکولا تسلا به چیزهای عجیبی هم باور داشت، از علم باطلشدهی قرن نوزدهی «اِتر»، تا اعتقاد راسخ بر عقیمسازی مجرمان و خلافکارها و ارتباط با فرازمینیها در اواخر عمرش.
اما ادیسون بر اساس منش تجاری که داشت، کمتر حاشیهسازی میکرد و تلاش داشت تا تمرکزش را بر تسریع انجام اختراعاتش بگذارد. همچنین از فرصتهایی مانند جنگجهانیاول بهره برد و به تولید سلاحهای جدید پرداخت. او سعی میکرد دانشمندان بیشتری را پیرامون خود جمع کند و اگر احساس میکرد یکی از آنها منافعش را بهخطر میاندازد، او را از خود دور میکرد و گاهاً با سیاسیون و مذهبیون جامعه لابیگری میکرد.
چیزی که بیش از هر چیزی در خصوص این دو مخترع وجود دارد، این است که با وجود اختلافات فراوان، هرگز یکی از آنها باعث و بانی شکستهای دیگری نشد. برخلاف تصوری که وجود دارد، عامل اصلی فقر تسلا در اواخر عمرش سرمایهگذاریهای بی حد و حساب بر روی اختراعاتی بود که حامی چندانی نداشت و هرگز هم نتوانست حامی مالی خوبی برای خود پیدا کند.
پس از مرگ توماس ادیسون، نیکولا تسلا او را ستایش کرد و ادیسون را آخرین فرد برجستهای معرفی کرد که به آزمایشهای تجربی علاقهمند بود و با کمی دانش و محاسبه زحمت خود را برای اختراعات و کارهایش کم میکرد. تسلا هرگز فرزندی نداشت و در تنهایی جهان را ترک کرد.
با وجود همهی اینها، امروزه جنگی مجازی بین طرفداران تسلا و ادیسون راه افتاده و هر یک به نوعی تلاش میکنند تا رقیب ساختگی خود را تخریب و مخترع مورد علاقهی خود را قدیس جلوه دهند.
با این حال بهنظر شما آیا ادیسون تاجری ظالم بوده و تسلا مخترعی مظلوم بود؟