بایرن در فصل جاری می رود که برای دهمین بار پیاپی قهرمان بوندسلیگا شود. اتفاقی که باعث شده برخی به بوندسلیگا لقب بایرن لیگا بدهند. اما اوضاع برای این تیم پرافتخار باواریایی همیشه هم به اینصورت نبوده است. با توجه به قوانین بوندس لیگا (مسابقاتی که از سال 1963، خیلی دیر تر از سایر کشورهای اروپایی و حدود یکدهه بعد از معجزه برن و کسب نخستین قهرمانی تیم ملی آلمان در جام جهانی شروع شد) از اوبر لیگا جنوب پنج تیم دعوت شدند و بایرن تیم ششم بود و انتخاب نشد. رئیس باشگاه نئودکر سرمربی موفق کلن را که در سال 1962 این تیم را قهرمان کرده بود بهمراه استعدادهای جوانی چون بکن بائر و گرد مولر را در سال 1964 به ترتیب از تیم جوانان بایرن و نوردلینگن 1861 جذب کرد. با وجود اینکه بکن بائر جزو تیم جوانان بایرن بود ولی با توجه به اینکه مونیخ 1860 (این تیم در رنکینگ 12 سال اخیر که ملاک ورود به بوندسلیگا بود، یک رده پایین تر از بایرن شده بود ولی چون قهرمان دور آخر بود جواز صعود به بوندسلیگا را پیدا کرده بود که البته باعث اعتراض شدید و بی نتیجه بایرن شد) در بوندسلیگا بازی میکرد، به جذب بکن بائر و گرد مولر جوان که آن زمان حدودا 19 ساله بودند، بسیار نزدیک شده بود و رئیس با چنگ و دندان توانست این مهره ها را جذب کند.
از طرفی زپ مایر هم که از سال 1962 (یکسال قبل از تاسیس بوندس لیگا) عضو بایرن بود. مایر حدود یکسال از قیصر و بمب افکن بزرگتر بود. این سه تفنگدار پایه گذار موفقیت های بعدی بایرن و حتی تیم ملی آلمان در اروپا شدند. سه قهرمانی پیاپی در جام باشگاههای اروپا (که بعدها به چمپیونز لیگ تغییر نام داد و فرمت آن نیز تغییر کرد بگونه ای که تا تیمهای چهارم برخی لیگهای اروپایی هم به آن راه می یافتند، ولی در آن زمان فقط قهرمان هر لیگ و قهرمان دور قبل مسابقات می توانست به این رقابتها راه یابد و به همین دلیل بازیهای کمتری انجام میشد و اگر گرد مولر در جام باشگاههای اروپا گل نزده یک دلیلش بازیهای کمتر در آن ادوار است و دلیل دیگر اینکه فقط قهرمان بوندس و قهرمان دوره قبل جام باشگاهها به این مسابقات راه می یافت) با بایرن و نخستین قهرمانی آلمان در چهارمین دوره برگزاری مسابقات جام ملتهای اروپا (دومین دوره ای که آلمان در مسابقات شرکت می کرد) و دومین قهرمانی آلمان در جام جهانی (بیست سال پس از معجزه برن) همگی بین سالهای 1972 تا 1976 رقم خورد.
بایرن در سال 1965 سر انجام توانست با زلاتکو کایکوفسکی اهل یوگسلاوی (کشوری که بعدها به صربستان، مونتنگر، کرواسی، بوسنی، کوزوو و مقدونیه شمالی (مقدونیه جنوبی نداریم. دولت یونان نگران ادعای مالکیت بر نواحی موسوم به مقدونیه در شمال یونان بود و چون مقدونیه میخواست عضو اتحادیه اروپا شود و یونان هم به عنوان یکی از اعضای اتحادیه باید موافقت می کرد، با تغییر نام این کشور طی اصلاحیهٔ قانون در تاریخ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹ و تصویب توافقنامه پرسپا و همچنین تأیید پروتکل پیوستن مقدونیه به ناتو عملا مشکلات 27 ساله دو کشور حل شد) تجزیه شد) به بوندس لیگا راه یابد. او تا سال 1968 سرمربی تیم بود و توانست دو بار در سالهای 1966 و 1967 تیم را قهرمان جام حذفی نماید. بعلاوه در سال 1967 نخستین جام اروپایی را به مونیخ آورد. آنها توانستند جام برندگان جام (که بعد ها با جام یوفا (خود جام یوفا از 1971 جایگزین جام اینتر-سیتیز فیرزکاپ شد هر چند نتایج جام قبلی جزو رکوردهای جام یوفا محسوب نمی شود) و جام اینتر توتو ادغام شد) را فتح کنند. ولی با توجه به عدم قهرمانی در بوندسلیگا هموطن وی برانکو زبک جای وی را گرفت. زبک توانست در فصل نخست (1969) دو گانه کسب کند و هم فاتح بوندسلیگا و هم جام حذفی شد. نتایج ضعیف زبک در فصل دوم باعث شد در مارس 1970 جایش را به اودو لاتک 35 ساله بدهد. لاتک بین سالهای 1965 تا 1970 دستیار هلموت شون در تیم ملی آلمان بود.
در دوران حدود پنج ساله اودو لاتک بایرن توانست سه قهرمانی پیاپی بوندسلیگا (1972 تا 1974)، یک قهرمانی جام حذفی (1971) و یک قهرمانی جام باشگاههای اروپا (1974 همان سالی که ژرمنها قهرمان جام جهانی هم شدند) را بدست آورد. عدم توفیق در فصل 74-75 در کمال ناباوری باعث برکناری اودو لاتک افسانه ای در ژانویه 1975 شد. تیم تا 1980 دیگر قهرمان بوندسلیگا نشد. همینجا یک جمع بندی داشته باشیم. بایرن تا 1974 چهار بار قهرمان بوندس لیگا شده بود و تبدیل به پر افتخار ترین تیم بوندسلیگا شد. ولی با اخراج ادو لاتک بایرن نه تنها در آن فصل که تا شش سال رنگ قهرمانی در بوندسلیگا را ندید. ولی رفتن اودولاتک به رقیب بایرن باعث شد این تیم که فصل اخراج لاتک از بایرن هم قهرمان شده بود، دو فصل پیاپی هم با لاتک قهرمان بوندسلیگا شود و با پنج قهرمانی به پر افتخار ترین تیم آلمان تبدیل شود و بایرن را جا بگذارد. همچنین در 1979 توانست جام یوفا را با گلادباخ کسب کند. لاتک سپس به دورتموند رفت اما توفیقی نداشت. سپس به بارسا رفت و این تیم را قهرمان جام برندگان جام اروپا 1982 کرد. لاتک 1983 به بایرن بازگشت و تا 1987 در این تیم ماند و بایرن به نوعی اشتباه خود را در اخراج لاتک جبران کرد. اما فعلا دوران پسا لاتک را بررسی کنیم.
با اخراج لاتک، دتمار کرامر جای وی را گرفت. کرامر هم مدت حدود یکسال به عنوان دستیار هلموت شون با لاتک همکار بود. کرامر اما دهسال مسن تر از لاتک بود و سوابق بیشتری داشت. بین 60 تا 63 مشاور فنی ژاپن بود. بین 64 تا 66 دستیار شون بود. 71 تا 74 سرمربی مصر بود. مدت کوتاهی در سال 74 سرمربی امریکا شده بود. همان سال به آلمان برگشت و هدایت هرتا برلین را بر عهده گرفته بود. لذا با تجربه تر از لاتک به شمار می رفت. ولی در کمال تعجب در آلمان هیچ جامی را کسب نکرد. منتقدین زیادی داشت (بایرن فصل نخست که همه نتایج بد آن البته محصول کار کرامر نبود (او وسط فصل تیم را از لاتک تحویل گرفت) دهم شد فصل بعد سوم شد و فصلی هم که وسط فصل اخراج شد، تیم هفتم لیگ شد) با این حال با حمایت کاپیتان بکن بائر ماندگار شد. او توانست دو بار پیاپی (با توجه به قهرمانی در جام باشگاههای اروپا سهمیه شرکت در مسابقات سال بعد را هم کسب کند) بایرن را قهرمان جام باشگاههای اروپا نماید. بایرن پس از رئال به پرافتخارترین تیم اروپا تبدیل شده بود. همچنین در 1976 بایرن کرامر توانست قهرمان جام بین قاره ای (آن زمان جام باشگاههای جهان وجود نداشت) شود. در نوامبر 1977 بدنبال ناکامی های فراوان سرانجام استعفا داد. ضمن اینکه بکن بائر هم سال 1977 به نیویورک رفت و تیم رهبر مقتدرش را پس از 12 سال از دست داد. ضمن اینکه حامی اصلی کرامر یعنی قیصر نبود که از وی دفاع کند.
با رفتن کرامر هم جانشین وی، لورانت مجارستانی هیچ توفیقی نداشت تا پس از یکسال جایش را به هموطنش پال سرنای دهد. در بیش از چهار سالی که سرنای سر مربی بایرن بود دو قهرمانی متوالی در 1980 و 1981 کسب شد و با مجموع شش قهرمانی مجددا بایرن توانست بورسیا مونشن گلادباخ را به زیر بکشد و پر افتخار ترین تیم بوندسلیگا شود. همچنین در فینال جام باشگاههای اروپا 1982 بایرن مغلوب استون ویلا شد و نتوانست چهارمین قهرمانی اش را جشن بگیرد. سرنای سال 1982 اما قهرمان جام حذفی شد. در اواخر سال 1983 بایرن با سرنای قطع همکاری کرد و تا پایان فصل سافتیگ به طور موقت هدایت تیم را بر عهده داشت. با شروع فصل جدید لاتک آمد و چهار سال دیگر تیم را در اختیار گرفت. او سه قهرمانی بوندسلیگا (1985 تا 1987) و دو قهرمانی حذفی در 1984 و 1986 کسب کرد. او ضمن کسب دوگانه در 1986، سال 1987 نیز به فینال جام باشگاههای اروپا رسید ولی مقابل پورتو شکست خورد. بایرن با این سه قهرمانی جمع قهرمانی های خود را در بوندسلیگا به نه قهرمانی رساند ولی مونشن گلادباخ پس از قهرمانی پنجم با لاتک در 1977 دیگر قهرمان نشد و در واقع از دور دوم سرمربیگری لاتک بود که بایرن اختلافش را با سایر تیمهای بوندسلیگا افزایش داد. در حال حاضر بایرن سی قهرمانی دارد و تیمهای گلادباخ (غول دهه هفتاد آلمان) و دورتموند (رقیب جدید بایرن که اولین قهرمانی اش به 1995 بر میگردد و در 1997 هم لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد و اتفاقا توسط هیتزفیلد که بین سالهای 91 تا 97 به دورتموند رفته بود احیا شد. هیتزفیلد پس از آن به بایرن آمد و با این تیم هم در بوندسلیگا و همچنین لیگ قهرمانان افتخارات فراوانی را کسب نمود) با پنج قهرمانی با فاصله بسیار زیاد پشت سر این تیم هستند. وردربرمن با چهار و اشتوتگارت و هامبورگ با سه قهرمانی بوندسلیگا در رده های بعدی هستند.
بنا بر این اگر چه بایرن در چهل سال گذشته (از 1981) به پر افتخار ترین تیم آلمان تبدیل شده است، ولی قبل از آن در سایه تیم مخوف دهه هفتاد مونشن گلادباخ بود که اتفاقا خود بایرن با اخراج اودو لاتک و تقدیم آن به گلادباخ زمینه موفقیت این تیم را فراهم کرد. جالب آنکه در عصر حاضر هم که بایرن در بوندسلیگا یکه تازی میکند و دنبال دهمین قهرمانی پیاپی خود است، هنوز هم سایه رقابت قدیمی بر سر دو تیم قرار دارد و در آخرین دیدار هم که در جام حذفی انجام شد، گلادباخ بایرن را 5-1 در هم شکست.