طرفداری | کریم باقری خلاف بسیاری از هم نسلهای خود به دنبال قدرت نیست. او بارها و بارها طی سالهای اخیر پیشنهاد سرمربیگری پرسپولیس را رد کرده و به خوبی میداند باید در چه پستی به تیم محبوبش کمک کند. شاید فرق میان او و افرادی که امروز در فوتبالمان داریم، از زمین تا آسمان است. خلاصه بگوییم؛ آقا کریم مرد شماره یکی است که نمیخواهد شماره یک باشد.
فوتبال ایران به امثال محرم نویدکیاها و کریم باقریها نیاز دارد. افرادی که میدانند جایگاهشان در فوتبال چیست و به هر قیمتی حاضر نیستند کاری کنند. روزی که هواداران آنها را نخواهند میروند و روزی که باشگاه محبوبشان به آنها نیاز داشته باشد، برمیگردند.
محرم نویدکیا را به یاد دارید؟ در همان روزهایی که با سپاهان نایب قهرمان شد اما در سال سوم حضورش اوضاع آنطور که فکر میکرد پیش نرفت. هواداران علیه او شعار دادند و همین شعارها برای جدایی محرم بس بود. او بعد از اینکه دید هواداران او را نمیخواهند، استعفای خود را تقدیم مدیریت باشگاه کرد. حتی در آن زمان محمدرضا ساکت تلاش کرد محرم نویدکیا را برای ماندن متقاعد کند ولی محرم نویدکیا روی رفتنش پافشاری کرد.
درباره کریم باقری هم این موضوع صدق میکند. او طی سالهای اخیر بارها و بارها موقعیت سرمربیگری در پرسپولیس را داشته ولی از این موضوع امتناع کرده است. در سالهای ابتدایی عدهای میگفتند کریم باقری در اندیشه سرمربیگری پرسپولیس است ولی هرچه گذشت، مشخص شد آقا کریم با دیگر هم نسلیهای خود از زمین تا آسمان فرق میکند.
کریم باقری که خیلیها او را یکی از عوامل قهرمانیهای متوالی پرسپولیس میدانند، هیچوقت نخواسته سرمربی باشد و به جایگاهی که در تیم داشته قانع بوده و به قول مافیا بازها، به اندازه کارتش و حتی گاهی فراتر از آن برای موفقیت تیمش تلاش کرده است. چه بسیار بازیکنان و کاپیتانها بودند که به سمت سرمربیگری در تیم محبوبشان آمدند و در نهایت اوضاع برایشان بسیار بد پیش رفت.
عادت بدی که در فوتبال ما وجود دارد این است که همه بازیکنان تصور میکنند بعد از دوران بازیشان باید سرمربی تیم محبوبشان شوند. به قول معروف آنها تصور میکنند همیشه یک بلیت برای سرمربیگری در تیمی که در آن بازی کردهاند، وجود دارد. کمتر کسی حضور دارد که به دستیاری یا سرپرستی یا پستهای این چنینی قانع باشد. کریم باقری اما داستانش فرق میکند.
کریم باقری وقتی او را خواستند، به پرسپولیس آمد و در تمام این سالها کنار تیمش بود. وقتی در یک مقطعی سال گذشته او را نخواستند، دوستانه از پرسپولیس کنار رفت. یک مصاحبه هم علیه پرسپولیس انجام نداد تا برای تیم محبوبش حاشیهای ایجاد نشود. بعد از اینکه پرسپولیس امسال دوباره به مشکلاتی خورد و از کریم باقری خواستند برگردد، برگشت و باز هم بدون حاشیه به کارش ادامه داد.
در حالی که نمیخواست سرمربی پرسپولیس باشد، وقتی کار به آنجا رسید که تیم محبوبش نیاز به این موضوع داشت، به عنوان سرمربی اعلام کرد چند بازی به شکل موقت هدایت فنی تیم را برعهده میگیرد تا سرمربی مدنظر انتخاب شود. در این مدت بسیاری از طرفداران و پیشکسوتان درخواست کردند کریم باقری به شکل دائمی سرمربی پرسپولیس شود و خیلی از بازیکنان هم از این موضوع حمایت کردند ولی خود او راضی نشد که نشد.
سخت است در چنین شرایطی که بسیاری حامی شما هستند و میخواهند سرمربی شوید، این موضوع را قبول نکنید. آن هم در حالی که خودتان سالها در این تیم بازی کردید، کاپیتان بودید و به عنوان مربی هم کنار تیم حضور داشتید. کریم باقری اما تصور میکند به عنوان سرمربی نمیتواند به تیم محبوبش کمک کند و به دور از جذابیت نیمکت پرسپولیس، طمع را کنار گذاشته و به آنچه سالها انجام داده، پایبند است.
کریم باقری بودن در چنین روزگاری سخت است. روزگاری که مربیان و بازیکنان سابق حاضر هستند برای رسیدن به نیمکت تیمهای مختلف هرکاری کنند ولی شما هدایت تیم قهرمان را قبول نکنید و بخواهید به عنوان دستیار به کارتان ادامه بدهید. کریم باقری با این کارش حالا محبوبتر از گذشته هم شده است.
سری به شبکههای اجتماعی بزنید؛ کسی کریم باقری را بابت باخت در سوپرجام سرزنش نمیکند و برعکس همه از او ممنون هستند که در چنین شرایطی و خلاف میل باطنی خود، روی نیمکت نشست. کاش دیگر افراد فوتبال ایران هم کمی از کریم باقری یاد میگرفتند و جایگاهشان را میدانستند. طمع نمیکردند و برای رسیدن به قدرت و نیمکت تیمهای مختلف، دست به هر کاری نمیزدند.
به امید روزی که هر تیم، هزاران کریم باقری داشته باشد که صادقانه دلشان برای تیم محبوب خود بسوزد. هر وقت نیاز به کمک بود بیایند و هروقت آنها را نخواستند، بدون حاشیه بروند.
ارسال کمک های مردمی به زلزله زدگان خوی توسط کریم باقری