موزیک ملکه از ابوالفضل آف نو انFTمحروم
متن موزیک
ورس ابولفضل آف نو آن
شبت بخیر خانومم خوب بخوابی امشب
بهت شب بخیر گفت شنیدم الهی من کر شم
کاری کردی که من بکنم پسرفت
هرکی از تو پرسید بهش گفتم که من رفتم
دلم برا خنده هات تنگه کجایی بچه
عیدت مبارکه عیدت مبارک ملکه
اعوض و بلاه من الشیطان رجیم
بسم رب چشات لیلی پیغمبر منی
از این به بعد صدات میکنم ریکاوری خانوم من
جوری فراموشم کرد که الزایمرم خایه کرد
امشب اگه بیاد پیشم اگه این دوری تموم شه
به هرحال تو مال من نیستیو این درسته
که بپاچه در دیوار خون من
با خودت بردی کل جون من
صدام میکردی ابولفضل دلم تنگه واست
با رفیقات برو بیرون بازم نازم وقتی زیرخاکم
ابولفضلم
تاریخ انقضا میگذره وقتی میزنتت کنار
ای دل ساده ی من اون دیگه بات راه نمیاد
مگه مامانتو کشتم که سرد بودی بام اونقدر؟
تا فهمید وابستشم ازم هی خودشو دور کرد
قلبمو کشتو خودت مردی واسه ی کی
دوباره دلم واست تنگه اخه واسه ی چی
با دکتر دردودل کردم بیچاره معتاد شد
وقتی ولم کردی دلم به سیگار دچار شد
کنار من میخندی کنار اون اشکات میریزه
جوری بام بازی کرد که چرخو فلک پشماش بریزه
دیگه دردم که میگیره خندم میگیره
این پسر کنج اتاق با خندش میمیره
هیچوقت نفهمیدی تو دلم چیمیگذره
اونی که میگه تک پره از همه بدتره
دیگه هیچوقت من یکی به عشق تو انلاین نمیشم
توی دنیای من یکی اشغالا بازیافت نمیشن
میشه بگی نصف شبا کجایی تو؟
رفتنت باعث شد که من بشم خدای گل...
(ورس محروم)
د اخه دلبرکم زدی شکستی دلمو
عیب نداره همه زدن تو ام بیا بزن برو
دوباره مثو پاتیل راه مسرم من تلو تلو
دلبر من نازداشت ۲تا مجنون براش کم بود
محروم براش خار داشت نازشو اون خرید
نگهبان دل بود دلو اخر خودش دزدید
میگفت دوست ندارم ولقتی خودزنیمو میدید
دلبرکم رفتی ولی من هنوزم به یادتم
یادم نمیره اون لحظرو گفتی میکنم بلاکتم
شک ندارم یروز میگی میخوام برگردمو عاشقتم
من هواتو داشتم ولی تو نداشتی هوامو یکم
راستشو بم بگو کی بود اون یارو که بات لاس میزد
امشب میرم بالاسرش فوقش ۲ روز بازداشت میشم
امشب میرم محلشون فحش میکشم ردی میشم
امشب دیگه رگ میزنم پیش خدا قصاص میشم
تو نمیدونی چقدر دلتنگتم رفتی ولی
با اینکه الان مال اونی غیرتی میشم سرت سریع
راستشو بم بگو چیگفت رفتیو قیدمو زدی
با اینکه رفتی هنوزم فکر میکنم مال منی
ولبر دیگه حلالم کن رفتنی شدم منم
هنوز خیلی حرف دارم بزار بهت بگم
کارم شده دیگه خودزنیو خون بازیا
اون موقه که بهت نیازداشتم رفتیو نبودیا
لالایی دلبرم کجا رفتی
من بهت نیاز داشتم تو اوج بدبختیم
بعد تو جاتو گرفت این قرصا و این سیگارا
بعد تو هزشب تا صبح هی اشکام میباره ها
تو به پام نسوختی سیگار من سوختش فقط
بعدتو همدمم شد فقط همین کاغذو قلم
بعد تو دستام دیگه جای خطی نداره
بعد تو حتی اسمونم به حالم میباره