فیلم a serbian film
یک فیلم صربستانی
همین اول باید بگویم با فیلمی طرف هستید که هیچ خط قرمزی برای خودش در نظر نگرفته است و تصاویری بی پرده ، و فوق العاده تاریک جلورویتان می گذارد و هیچگونه شوخی ای با شما ندارد. داستان فیلم درباره ی یک مرد به پایان رسیده، خانواده ی به پایان رسیده و در نهایت یک جامعه ی به پایان رسیده است.
"یک فیلم صربستانی" ترکیبی از فیلم های اسناف محور و tourture porn است که پر و بال گرفته و با یک درون مایه کنایه آمیز و فیلم برداری و نور پردازی فوق العاده و موسیقی بینظیر(!) در قالب داستانی که راه فراری از آن پیدا نمی کنید قرار گرفته است. "یک فیلم صربستانی" کاملا در چهارچوب یک فیلم آزاردهنده قرار می گیرد. شما از نیمه به بعد دلتان میخواهد تماشایش را هرچه زودتر تمام کنید یا فیلم را ببندید و به کارتان برسید اما فیلم شمارا پای خود نگه میدارد و تا قطره ی آخر زهرش را در دهانتان میریزد.
《《فقط در صورتی که فیلم را دیده اید مطلب را بخوانید وگرنه هم داستان لو میرود ، هم بیشتر گیج میشوید》》
برای بررسی فیلم ابتدا به پایان فیلم مراجعه میکنیم. جایی که اعضای خانواده میلوش همگی خودکشی میکنند و سپس (درست جایی که ما فکر میکنیم میتوانیم نفسی راحت بکشیم!) مرد کت و شلواری ای که اوایل فیلم دیده بودیم با دوربین و مامورهایش ظاهر میشود. این اتفاق دریچه نگاه فیلم را به سه قسمت تقسیم میکند. نگاه اول، باز ترین نگاه است که همان نگاه ما است. نگاه دوم که روایت دولت است یا همان مرد کت و شلواری که تفاوت کمی با نگاه ما دارد. نگاه سوم که خود جدا از روایت فیلم است ، فیلمی است که ووکمیر با عقاید خودش میخواهد بسازد.
نگاه اول که همان فیلمی است که ما میبینیم و نیازی به توضیح ندارد.
نگاه دوم یا فیلمی که دولت میسازد در واقع کلیت فیلم است. همانطور که کارگردان فیلم میگوید:" این فیلم چیزی جز دفترچه خاطرات تجاوز دولت صربستان به مردمش نیست". در قسمتی از فیلم ووکمیر میگوید این فیلم ها تنها راه نجات این کشورند. فیلم ها کنایه ای از اوضاع کشور صربستان است (صربستان در بین فلاکت زده ترین کشور ها در رتبه سوم درست زیر ایران قرار دارد!) که نقد هایش زیادند و بحث ما نیست
نگاه سوم یا دوربین ووکمیر ، نگاهی است به خانواده براساس عقاید ووکمیر. خانواده که شامل دو عنصر پدر و مادر است.
مادر:
مادر در تمام جهان به عنوان مظهر مهربانی و انسانیت است که برای بچه اش هر کاری میکند.
مادر آرزویش دیدن بزرگ شدن فرزندش است و از دیدن اینکه بچه اش میتواند روی پای خودش بایستد لذت میبرد.
این معادله در فیلم تا نیمه بهم میریزد. ووکمیر به بند دوم عقیده دارد. در سکانسی از فیلم که فیلمبرداری از میلوش آغاز میشود، زن جوانی را میبینیم که خود یک مادر است. زن جوان توسط مادرش تحقیر میشود . مادرش با سخنانی رکیک زن جوان را برای نگه داری دخترک نالایق میداند.
چندین بار دیگر شاهد این زن جوان هستیم که آخرین بارش وقتی است که میلوش داگی وار و با یک قمه او را مورد عنایت قرار میدهد!
، چندان نمیتوانم درباره این شخصیت نظر بدهم.
اماچند دقیقه قبل از منفور ترین سکانس فیلم ، ووکمیر به میلوش میگوید که یک بچه کل عمرش باید تلاش کند و ثابت کند که میتواند روی پای خودش بایستد. چند دقیقه بعد منفور ترین و بدنام ترین سکانس فیلم رقم میخورد.
ووکمیر فیلمی را به میلوش نشان میدهد که زنی در آن در آستانهی زایمان است! مردی نقاب زده عمل زایمان را کاملا بهداشتی! انجام میدهد سپس در کمال پشم ریزانی به نوزاد تجاوز میکند! این سکانس خود دلیلی روشن بر ندیدن فیلم است اما برگردیم به سر اصل مطلب. مادر وقتی مورد تجاوز قرارگرفته شدن نوزادش را میبیند میخندد! در واقع این صحنه به همان موضوع که مادر از دیدن بزرگ شدن فرزندش لذت میبرد اشاره میکند. این موضوع در سکانسی که مادر بزرگ دخترک بستنی خور(!) از میلوش میخواهد دخترک را مورد سپوختن قرار دهد نیز قابل مشاهده است!
پدر:
پدر برعکس مادر،به عنوان بزرگترین فرد خانواده و قدرتمندترین،به عنوان فردی است که دلش نمیخواهد کسی قدرتش را صلب کند.
این اتفاق وقتی می افتد که پسر میلوش احساسش را موقع دیدن یکی از فیلم های پدرش بیان میکند می افتد. پسر میلوش با بیان اینکه چرخ دنده هایش و تسترونش !در حال راه افتادن است نشان میدهد کم کم دارد بزرگ می شود و صاحب کار و کاسبی پدرش میشود. در سکانس بی پرده و تکان دهنده تجاوز میلوش به پسرش این مسئله دیده میشود. درواقع ووکمیر در فیلمش میخواهد به دست گرفتن دوباره قدرت توسط پدر را نشان دهد. اتفاق دیگری که در این سکانس می افتد این است که مادر هم بزرگ شدن فرزندش را میبیند (مثل صحنه تجاوز به نوزاد