دخترِ از هم گسیختهجالبه من سعی دارم یه کاری کنم همه فراموش کنن اون روز ، تولدِ منِ...و تبریک نگن...جدا از روزی ک باعث شد پا به این دنیای کثیف بزارم نفرت دارم...اما متاسفانه همه یادشون میمونه...سالِ گذشته چنتا از دوستام وقتی بعد از ظهر خواب بودم با کیک و چیز میز اومدن خونمون و من از ترس داشتم سکته میکردم...(•
فکر کن تو ی خواب عمیقی بعد در اتاقت باز شه و لامپ روشن شه...و جیغ بزنن تولدت مبارک:/ فیلمشو بین هم پخش کردن ...