mh bgبه عقیده من مثل سربازی میمونه.منتها واسه کار علمی.
البته بسته به شرایط میتونه ادم رو از کار علمی دور دور یا نزدیک نزدیک کنه.
برای من باعث شد دیدم به کار علمی تغییر کنه.اولش اصلا ایده ای نداشتم چون همه چی از نظرم کامل بود اما همین که روی یک مطلب میخوای کار کنی میبینی که همیشه نقطه ضعف وجود داره حالا یا بخاطر روش استفاده شده یا کلا محتوای مسئله پر هستش از مشکلات ناشناخته.اون موقع که چشمت مشکل رو میبینه و میخوای روش جدید بدی تازه داستان شروع میشه.تازه میبینی که چقدر کم میدونی و چقدر دنیا پر هستش از مشکل.
یادت باشه کار علمی همیشه عیب و نقص داره منتها بعضی مواقع شما از بده بستان استفاده میکنی.(Trade off) و میگی که من میخوام فقط روی یک جنبه مسئله کار کنم.مثلا من خودم برای ارشدم مدل سازی داشتم با روش ترکیبی که میشد تو مصرف ارسال پکت تو شبکه تا حد خیلی زیادی بهینه جلوگیری کرد اما در عوض زمان بند ارسال خیلی طول میکشید.
یکی از علت هایی که پایان نامم مورد توجه قرار گرفت و کامل نمره گرفت همین بیان مشکل بود.شروع کارم با مشل بود که قبلی ها گفته بودن خودم یک قسمتش رو درست کردم اما بازم مشکل بوجود آوردم.حالا بعدی ها باید این رو درست کنن.