مطلب ارسالی کاربران
بچه ها پست قبلیم نوشته بودم یه سرپرست داریم سگ اخلاقه .....
دیروز سرکار داشتم شیره شکلات قاطی میکردم بعد طبق معمول عصبی شد یه قابلمه رو پرت کرد سمت من منم یکم شیره رو برداشتم پرتاب کردم درست خورد تو صورتش گفت سوختم بعد رفتم یه سیلی زدم تو صورتش فرار فکر کردم الان میاد دهنمو اسفالت میکنه ولی چیزی نگفت منم تسویه کردم اومدم ولی دلم خنک شد همه بچه های اونجا گفتن خدا خیرت بده هممون شاد کردی دمت گرم