به مناسبت 10 سالگی مستند
"روی کین و ویرا؛ بهترین دشمنان"
و بازی آسنال- من یونایتد
...
بازی امروز، بیش از هر زمان دیگری پس از عصر فرگوسن و ونگر به تاکتیکها مربوط است. تقابل اریک تن هاگ و میکل آرتتا، رفقای قدیمی پپ گواردیولا: تن هاگمربی در تیم دوم بایرن مونیخ در روزگاری که پپ سرمربی بایرن بود و آرتتا، دستیار پپ در من سیتی. عاشقان اندیشههای یوهان کرویف. شیفتگان استفاده از مدافعان در پستهای میانی. شاو در قلب دفاع من یونایتد، بن وایت... فوتبال روی زمین و البته... این بازی آرسنال و من یونایتد است. بازی عاشقان نوستالژی دو دهه قبل فوتبال. بازی فوتبال با چاشنی چند مشت و لگد بیشتر... به بازی رهبران تاکتیک در قلب میدان...بازی پت ویرا و روی کین، بهترین دشمنان...
|
من نفرت زیادی از آرسنال داشتم.... وقتی به جنگ با آرسنال میرفتیم، هیچ کلمهی دیگری به ذهنم خطور نمیکند... "
روی کین
دشمنان قدیمی روبروی هم نشستهاند. بدون لباس سرخ شارپ، وودافون و جی وی سی... بدون آن لباس اخرایی، سفید، سیاه، سرمهای و.... نه ساق بندی از ترس تشکلهای ترسناک حریف بسته شده و نه بوی ویکس زیر بینیشان به مشام میرسد. نه خبری از تماشاگران با انگشت وسط بالارفته در پس زمینه است و نه چمن سبزرنگ زیر پایشان.... دو صندلی ساده و یک میز فلزی، یک پارکینگ با ستونهای پرشمار، شبحی از دستگاههای تهویه، سایههای بلند، زمینی سفت و سیمانی، و دو مرد با کت و شلوار... روی کین و پت ویرا از دشمنی من یونایتد و آرسنال میگویند. به قول ویرا:
"او دشمن مورد علاقهی من بود... نمیدانم این برایتان منطقی هست یا نه، اما من تمام جنبههای بازی او را دوست داشتم ."
و سپس پاتریک رو به کین میگوید:
"اگر من تو را شکست میدادم، آرسنال من یونایتد را برده بود. من واقعا عاشق مبارزه با تو بودم. میدانستم که باید در بهترین فرم خود به دیدارت بیایم... هنوز هم برایت احترام قائلم.... "
بحث به تونل هایبری کشیده میشود. سال 2005. سرخ و سیاه. ویرا میگوید:
"من آن را آغاز کردم"
و کین ادامه میدهد:
" تو گری (نویل) را صدا... حریف خوبی برایت نبود! "
مایکل سیلوستر داستان را کامل نقل میکند:
" آنجا یک تونل کوچک دارد و شانههای بازیکنان هنگام ورود به زمین چمن به هم برخورد میکند. پاتریک، وقتی از مقابل گری نویل گذشت به او گفت:
"ساکتی.... وقتی کنار هم تیمی هات در زمین هستی دهن بزرگی داری.... پس میخوام تو رو بیرون اینجا ببینم. فقط من و تو"
و روی کین به عنوان کاپیتان از هم تیمی اش دفاع کرد:
"میخوای بازیکن ما رو ببری؟ اگه راست میگی بیا سراغ من"
سپس روی کین با انگشت به ویرا اشاره میکند و به سمتش میآید:
من اون بیرون میبینمت... اون بیرون میبینمت... هر هفته... دهنتو ببند... مثل یک پسر خوب......
:و رو به داور میگوید
"اون شروعش کرده و حالا باید دهنشو ببنده"
و ویرا در مستند راجع به آن درگیری میگوید:
" بله من شروع کردم، باحال بودم، واقعا آرام، به او لبخند میزدم و او اختیارش رو از دست داده بود..."
در آن بازی، گراهام پل مجبور میشود دو نفر را بارها و بارها به آرامش دعوت کند. تلاشی بیهوده. کین و ویرا در زمین و هوا از خجالت هم در میآیند. بازی 4-2 به سود من یونایتد تمام میشود اما به قول روی کین اتفاقا رختکن بیش از نتیجه در یادها باقی مانده... روی کین دربارهی ویرا میگوید:
"او در آن روزها سرسخت ترین رقیب من بود، او میتوانست به روشهای مختلف شما را به چالش بکشد و وقتی صاحب توپ است بر آن مسلط باشد. او قوی بود.... با هدفی مشخص..."
پس از مرور گذشتهها با شور و شعف، لحن هر دو نفر تغییر میکند. ویرا و کین، در چیزی با هم اشتراک دارند. از ملال آور بودن فوتبال در عصر مدرن. از ورود بی رویهی پول و مالکان بیگانه با فوتبال.... شاید این تنها وجه اشتراک ویرا و روی کین باشد... و پس از آن دوباره نگاهها و خاطرات آن سالها به یاد میآید... نبردهای روی کین و پت ویرا، الکس فرگوسن و ونگر و.... منچستریونایتد و آرسنال...