اخراج ٢ سر مربی در یک روز و مجموعا ١٢ اخراج مربی در لیگ برتر رکورد جدیدی محسوب می شود.
طرفداری| عجیب هم نبود، همه عادت کردیم و می دانستیم؛ گراهام پاتر پس از کمتر از ٧ ماه سرمربیگری چلسی از کار خود اخراج شد. آبی ها پس از پیروزی در ١٢ بازی از ٣١ بازی خود بعد از باخت اخیر برابر استون ویلا در رده یازدهم قرار گرفتند. همه به یاد داریم چلسی با مالک جدید و دست و دلباز امریکایی خود تاد بولی، رکورد مجموع فعالیت در بازار نقل و انتقالات زمستانی با ٣٢٣ میلیون پوند را شکسته بود!
پاتر از مربیان جوان و خوش آتیه ایی بود و هست که در برایتون تمجیدش می کردم. اقرار می کنم "بولی" در برابر پاتر در مقایسه با مالک سرشناس سابق، آبراموویچ صبر ایوبی از خود نشان داد.
حتم دارم با آبراموویچ کارش به ژانویه هم نمی رسید، آبرامویچ بی رحم بود و به هیچ سازشی تن نمی داد. اسم و رسم مربیان بزرگ را هم نادیده می گرفت، احتمالا انتخاب پاتر در وهله اول برای او خیانت به میراث او محسوب می شود. "بولی" راه درازی در پیش دارد تا به درجه مالک اسبق برسد.
کمی به عقب بازمی گردیم؛ در سیتی گراند ناتینگام هستیم، جایی که چلسی برای شروع سال ٢٠٢٣ به آنجا سفر کرد. چند روز پیش از ان به نظر می رسید که آنها با پیروزی ٠-٢ خانگی مقابل پورتموث، رکود قبل از جام جهانی قطر را پشت سر گذاشتند، اگرچه همان پیروزی نیز با آسیب دیدگی شدید زانو برای ستاره ملی پوش انگلستان، ریس جیمز، خدشه دار شد.
پس از تعطیلات جام جهانی، چند روز دیگر برای گراهام پاتر باقی مانده بود تا برای تثبیت و القاء برخی از روشهای خود سیستم تیم را به بازیکنانش دیکته کند. طرحی برای برخورد با ناتینگام فارست و استیو کوپر که در مکان ١٩ جدول قرار داشت.
با این حال دیری نپایید تا دستیاران پاتر که از جزئیات و ظرایف و برنامهی بازی خبر داشتند، متوجه شدند اوضاع آنطور که باید باشد نیست، هیچ چیز در زمین عادی به نظر نمی رسد. اصلا نقشه و عملکرد در زمین چیز دیگری است.
در این بین یکی از دستیاران چلسی از سکوها پایین رفت تا با پاتر گفتگویی کند و از او سوال کند؛ آیا بخشی از تنظیمات تاکتیکی که آنها در طول هفته روی آن کار کرده بودند تغییر کرده است یا خیر؟
نه، جواب منفی بود، در برنامه بازی هیچ تغییری داده نشده بود. در اینجا بود که پاتر و دستیارانش به این نتیجه رسیدند؛ این تیمی است آنچه را که به آنها گفته شده را دنبال نمی کنند، بلکه آنچه را که می خواهند در زمین انجام می دهند!
زنگ خطر خیلی پیش از این بصدا در آمده بود. چلسی، تیم برایتون جوان و بازیكنان كما بیش فروتن با گوش شنوا نبود. رختكن چلسی مثل هر تیم بزرگ اروپایی لبریز از ستارگان خودخواه و مغرور و ناشنوا است. باز هم به این نتیجه رسیدیم. در این زمانه نه تنها مربی قیمت خودسری و عدم اعتماد بازیكنان به خود را خواهد خورد، بلكه باز فهمیدیم هدایت و كنترل یك مشت ستاره كار هر كسی نیست. در كنار دانش و قابلیت، شخصیت و قدرت و سیاست بدون شك لازمه موفقیت است. حرف آخر، حكم بلاعوض، حاكم بی رقیب.
دیوید مویس از اورتون تیم میانه جدول قابل قبولی ساخته بود، همه او را مربی خوب دیگری از اسکاتلند می دانستند. حتی سر الکس فرگوسن با جرات نام او را به مدیران و روسا به عنوان جایگزین خود گوشزد کرده بود. مویس نه تنها خود بلکه منچستریونایتد را هم به آتش کشید و پس از آن هیچگاه بطور کامل از بلای یونایتد و اسم و رسمی که برای خود به هم زده بود خلاص نشد.
مدیران به شدت مایل بودند گراهام پاتر به موفقیت دست یابد ولی بی صبری تماشاگران غیرقابل کنترل شده بود و در این میان بولی زنگ خطر را دیر شنیده بود. دیدار مقابل ناتینگام ١-١ به پایان رسید و چلسی در مقام هشتم جای گرفت. اما آن روز جایی بود که تقلا برای قانع ساختن همه آغاز شده بود؛ از مالک تیم گرفته تا بازیکنان و از همه مهمتر هواداران.
اما این آخرین بار نبود. جایی که چلسی بارها نه تنها برای پاتر بلکه برای سایر ناظران و تماشاگران فوتبال غیرقابل تشخیص به نظر می رسید. "این چه تیمی است؟" به سوالی دائمی در ذهن همه فوتبال دوستان لیگ برتر انگلیس تبدیل شده بود. تیم های قبلی پاتر به دلیل توانایی مربیگری او مشهور بودند، از همه مهمتر تیم هایی بودند دارای هویت.
جدا از چند جرقه امیدوارکننده، مشابه آن به ندرت در چلسی دیده شد. تیمی که خود با مربیان و مالک سابق خود، هویت و مشخصه های بارز و دیدنی خود را داشتند. چلسی آن قدر نزول کرده بود که رقبا و مربیان احتمالا قبل از رویارویی با آن ها با هیجان دست های خود را به هم می مالیدند، در عین اینکه در این اوضاع تصمیم گیری مشکل تر بنظر می رسید، تا پیش بینی کنند چگونه چلسی در برابر خود خواهند داشت.
بیش از هر چیز ناکامی پاتر در ایجاد سبک بود، ارائه شواهد کافی و حس و شوری که واقعا میتواند تیم را در مسیر درست هدایت کند، به "سقوط" مربی که شخصا به او حس خوبی داشتم، کمک کرد. مشکلات و عواقب مصدومیت چلسی فلج کننده بود، و دلیل بزرگی برای درک بولی و بقیه دست اندرکاران چلسی تا برای مدتی طولانی پاتر را حمایت کنند.
اگرچه در بسیاری از موارد دیگر در طول دوران او که با رکوردهای فاجعه باری همراه شد، روز به روز اعتماد و ایمان از همه سلب شده بود. انتخاب تیم، سیستم و نقشه های نامعلوم که ابروهای بسیاری را بالا برد، دهان بسیاری را باز نگه داشت، همه، دوست و دشمن هاج و واج مانده بودند.
به طرز عجیبی این سوال برایم باقی مانده، آیا پاتر شخصیت قوی داشت تا بتواند فرماندهی کامل تیمی مانند چلسی را به دست بگیرد؟ آیا اصلا این عامل اصلی مشکلات او بود؟ جوابم را دیر یا زود خواهم گرفت. بالاخره با اخراج او در یکشنبه شب همه چیز پایان یافت. البته فعلا پایان یافت!
چندی پیش مطلبی نوشتم در باب مربیان خوش آتیه انگلیسی و طرح این سوال که کدامیک بعد از هاوارد ویلکینسون انگلیسی در ١٩٩١ با لیدز یونایتد، اولین سرمربی خواهد بود که لیگ برتر را فتح خواهد کرد [مربیان انگلیسی و درد لیگ برتر]. استیون جرارد، فرانک لمپارد، شان دایچ مربی فعلی اورتون که بی جهت در بارنلی در سال گذشته از کار خود بر کنار شد. و گراهام پاتر در آن لیست قرار داشتند، همگی در این فصل عزل شدند. در شرایط حاضر “ادی هاو” سرمربی نیوکاسل شانس خوبی در سال های آینده خواهد داشت و بقیه دوستان در حال حاضر باید منتظر فرصت استثنایی دوباره بمانند.
دنیای امروز فوتبال راه خود را می رود، توخل مربی اخراجی چلسی در بایرن جایگزین، ناگلزمان اخراج شده که شاید به چلسی ملحق شود و پاتر که در یک روز با برندان راجرز مربی لسترسیتی پست خود را از دست داد، احتمالا در پست او خواهد نشست. راجرزی که با لیورپول تا یک قدمی قهرمانی انگلیس پیش رفت، به راستی تا یک قدمی!
کلوپ با صداقت سخنان خود را بیان کرد. اصلا مایل نیستم سیزدهمین مربی اخراجی فصل باشد. هنوز برایم نوع نگاه، حرارت و جدیت، شور و حرارت و فوتبال تماشایی ٥ سال گذشته او با لیورپول بی نظیر است، و اگر سیتی نبود، بی رقیب و بی همتا.
اگرچه سنت لیورپول و رسم و رسوم آن به سختی به تغییر مربی تن می دهد ولی دیگر و در این دوران تعجبی هم نمی کنم اگر کلوپو سکان رهبری تیم را از دست بدهد. چنانچه متعجب نخواهم شد، در جا سمت دیگری در راس هرم تیمی چون پاری سن ژرمن را بدست گیرد.
شک نکنیم تمیم بن حامد برای جذب او تن به هر کاری خواهد داد. کلام آخر اینکه شروع و پایانی برای مربیان متصور نیست. ایستگاه بعدی، امشب در لیگ برتر؛ چلسی بی پاتر در برابر لیورپول با کلوپ. و در این حال فوتبال بی رحمانه تر از همیشه ادامه خواهد یافت. دوران دیگری است رفقا، دوران دیگری است، دنیای دیوانه دیوانه فوتبال!
امیرحسین صدر
سوم آوریل ٢٠٢٣