در اولین روز پیشفصل ، ابراهیمویچ حتی کفشش را نپوشیده بود که پپ او رابه دفترش فرا خواند . یک بار دیگر وضعیت نامساعد بود. بر طبق گفته های ابراهیمویچ گفت و گو این گونه بود :
پپ : چطوری ؟
زلاتان : خیلی خوب ، دلواپس
پپ : باید برای حضور روی نیمکت آماده باشی.
زلاتان : میدونم . می فهمم
پپ : همانطور که می دانی ما با ویا قرارداد بستیم .
زلاتان : خوبه ، پس تلاشم رو بیشتر میکنم . طوری کار می کنم که بتونم جایگاهی در تیم به دست بیارم . حتما نظرتونو جلب می کنم که خیلی خوبم .
پپ : می دونم . اما چطوری می تونیم ادامه بدیم ؟
زلاتان : همونطور که گفتم با تلاش بیشتر . در هر پستی که شما بگی بازی می کنم . جلو یا پشت مسی . هر کجا . تصمیم با شماست.
پپ : اما چطور می تونیم ادامه بدیم .
زلاتان : من برای مسی بازی می کنم .
پپ : اما چطور می تونیم ادامه بدیم .
پپ میخواست به او بفهماند به سلامت