برونفکنی یا پرواز روح، تجربه ای بوده که از زمان های خیلی دور، برای برخی افراد رخ میداده. در این تجربه شما حس میکنین که جدا از بدن هستین و ممکنه بدنتون رو جدا از خودتون مشاهده کنین.
اولین تجربه برونفکنی من مربوط به حدودا 10 سال پیش بود، هنگام ظهر بود و من خوابیده بودم. وقتی خواستم از جایم بلند شوم، نمیتوانستم و دچار فلج خواب یا بختک شده بودم. بعد از مقداری تلاش یکهو با حالت عجیبی از جایم بلند شدم انگار چیزی از بدنم کنده شد.
وقتی به پشت سرم نگاه کردم خودم را دیدم که روی زمین دراز کشیده بودم. حس عچیبی بود، هرچه صحبت میکردم کسی صدایم را نمیشنید. اما من صدای دیگران را میشنیدم.
برونفکنی چیست؟
به نظر میرسد که برونفکنی قابلیت خاصی از ذهن است. یک نوع تجربه خاص. چند دلیل خوب برای این گفته وجود دارد. اول اینکه اگر کسی چیزی روی کاغذ بنویسد و آن را بالای کمد یا یخچال قرار بدهد، شما نمیتوانید با برونفکنی به سراغ آن نوشته رفته و از محتوای آن باخبر شوید.
این نشان میدهد روح شما از بدنتان جدا نشده چون در این صورت باید بتواند به سراغ متن برود و از آن مطلع شود. البته به جای متن از نقاشی یا اجسام هم میتوان استفاده کرد و نتیجه یکسان است.
این آزمون توسط دانشمندان روی چند هزار نفر تست شده است و هیچ کدام موفق نبودند. با این حال ما برای شباهت و ادای مطلب، همچنان از لفظ پرواز روح استفاده میکنیم. همانطور که به هیپنوتیزم میگوییم خواب مصنوعی اما خواب نیست و حالتی از تمرکز و هوشیاری است.
اما چرا باید برونفکنی کنیم و چگونه؟
به احتمال زیاد کسانی که هنوز تجربه پرواز روح نداشته اند یا یکی دوبار اتفاقی آن را تجربه کرده اند دوست دارند از آن استفاده ای کنند، مثلا به مکان های مختلف بروند یا از احوال جاهای مختلف باخبر شوند.
میتوان به مکان های مختلف رفت اما جاهایی که در موردش بدانید، دقیقا شبیه خواب، در غین اینصورت تجربه شما منطبق بر واقعیت نخواهد بود. در خواب هم شما خواب چیزی را میبینید که در موردش بدانید. به همین خاطر یک کودک تا وقتی هنوز از مسائل جنسی چیزی نمیداند، خوابش هم نمیبیند. یا شما خواب دایی من را ندیده اید چون او را نمیشناسید اما من خواب کیانو ریوز را دیده ام چون او را میشناسم.
آنچه گفتم به این معنا نیست که به طور صددرصد هیچ کسی نتواند از غیب یا آنچه بر او پنهان است باخبر شود. برخی افراد قدرت روشن بینی و دور آگاهی دارند، این افراد در برونفکنی یا حتی در واقعیت چنین تجربیاتی را کسب میکنند. اما افراد عادی با پرواز روح نمیتوانند از آنچه برآنها پوشیده است یا خبر ندارند، باخبر شوند.
تکنیک های مختلفی برای برونفکنی وجود دارد که عموما بر این اصل استوارند که شما را از نظر فیزیکی و جسمانی خسته کنند اما هوشیاری را حفظ کنند تا وارد حالت خواب و بیداری یا فلج خواب شوید.
بهترین روش به عقیده من انجام برونفکنی بعد از خواب است. شما باید در طی روز خود را از نظر فیزیکی کاملا خسته کنید. سپس اگر همیشه مثلا ساعت 10 صبح از خواب بیدار میشوید، ساعتی را تنظیم کنید که یک ساعت زودتر مثلا ساعت 9 شما را بیدار کند.
ساعت باید کمی زنگ بزند و متوقف شود، تا شما کاملا هوشیار و بیدار نشوید. اینکه چقدر زنگ و چه مقدار صدا نیاز است که شما را به حالت خواب و بیداری ببرد و کاملا هوشیار نکند، خودتان میدانید و باید آن را تنظیم کنید.
در حالت خواب و بیداری تجسم کنید که بیرون از جسم هستید. بهترین مکان برای تصور کردن نزدیک سقف است. تصور کنید نزدیک سقف هستید. بعد از مدت کوتاهی خود را نزدیک سقف خواهید دید.
روش دوم این است که در همین حالت خواب و بیداری سعی کنید از جای خود بلند شوید. اگر هوشیاری شما کم باشد، بدنتان کاملا لمس و فلج شده و تلاش شما برای بلند شده، منجر به تجربه برونفکنی خواهد شد.
فلج خواب برای این است که مغز ارتباطش با سیستم عصبی و حرکتی بدن قطع میکند تا در خواب، اگر رویایی دیدید که مثلا میدویدید یا هرکاری انجام میدادید، در واقعیت آن را انجام ندهید و بدن بی حرکت باشد.
اگر فرد هوشیار شود اما هنوز فلج خواب فعال باشد (درواقع فرد کامل هوشیار نشده) در این صورت تجربه ای دارد که به آن بختک میگویند و هرچقدر تلاش میکند حرکت کند نمیتواند. بدنش بسیار سنگین شده است و انگار موجودی روی او افتاده است. بعد از چند لحظه، کم کم هوشیاری بیشتر شده و بختک یا فلج خواب رفع میشود.
هدف ما رسیدن به حالت بختک یا فلج خواب است تا بتوان به راحتی برونفکنی کرد. این کار سخت نیست، من در یوتیوب اسرار ماورا، متافیزیک را آموزش میدم و پرواز روح یکی از آسانترین تجربیات متافیزیکی است. فقط نیاز به مقداری تمرین دارد.