ماه، در ورای آن بناهای عصر بیزانس، یادگارهای امپراطوری عثمانی و در آسمانی با عطر کبابهای دانر و قلیان و چای و نان طلوع میکند. هلال باریک اولین شب ماه، حالا به بدر کامل تبدیل شده. به ماه شب چهارده...
|
1969
استانبول/ اولین سفر اروپایی تاریخ باشگاه منچسترسیتی
آن شب هیچکس هلال ماه را در استانبول ندید...
|
تقارن عجیبی است. کمی احمقانه، کمی شاعرانه و در نگاه حقیقت پذیر امروز، یک فکت جالب. "اولین سفر اروپایی باشگاه منچسترسیتی در سال 1969 انجام شده است. به شهر استانبول"
قهرمانان لیگ. منچسترسیتی در رقابت نفسگیر قهرمانی فصل 1967/68 مچ همسایهی بزرگ را میخواباند. در روزگاری که سر و صدای حقیقی از الدترافورد به گوش میرسد. از نیمهی سرخ شهر. منچستریونایتد از نخستین تیم انگلیسی قهرمان اروپا. با سر بای چارلتن. با دنیس لاو. با جرج بست. جامهای فصل 67/68 بین دو تیم منچستر تقسیم میشود. یونایتد قهرمان اروپا و سیتی قهرمان لیگ. سیتی فصل بعد نماینده انگلیس در اروپاست. اولین بازی برابر فنرباغچه. 0-0 در مینرود و سفر 3374 کیلومتری به استانبول...
"وقتی به استانبول رسیدیم، دریافتیم که تمام شهر مشتاق تماشای آن بازیست. آمارها عدد 45،000 تماشاگر را برای آن بازی ثبت کرد اما مسئولان استادیوم از اعدادی بیش از 55،000 نفر صحبت میکردند. چمن ناهموار بود و با سوت آغاز بازی، سر و صدایی شبیه پارتیزانها از تماشاگران ترک به گوش میرسید. با این حال ما سعی کردیم بر بازی مسلط شویم. تونی کلمن با پاس فرانسیس لی گلی زود هنگام را به ثمر رساند. و بعد ما مشغول دفاع کردن شدیم... با شروع نیمهی دوم آنها متحول شدند.... چند ثانیه از آغاز نیمه دوم نگذشته بود که اوگون عبدالله بازی را 1-1 کرد. جو استادیوم به یاری آنها آمد و عبدالله 12 دقیقه مانده به پایان بازی گل برتری را وارد دروازهی ما کرد..." کتاب فوتبال با لبخند؛ خاطرات جو مرسر
بازی رفت در منچستر با درخشش سیمسک (بازیکن روی دوش طرفداران و بازیکنان فنرباغچه در عکس) دروازهبان فنرباغچه 0-0 تمام میشود و در بازی برگشت ترکها با 2 گل من سیتی را غافلگیر میکنند. حذف من سیتی در اولین دور اولین تجربهی مسابقات اروپایی. سفر به یک سرزمین ناشناخته، با فرهنگی ناشناخته و در زمینی گلآلود برای پسران جو مرسر، یک شروع بیرحمانه است:
"دورترین جایی که ما تا قبل از آن برای فوتبال بازی کردن به آن سفر کرده بودیم، بلکپول بود. برای اولین بار بود که میدیدیم تماشاگرانی به این شکل روی سکوها آتش روشن میکنند بر طبلهای غول پیکر میکوبند و هر چیز دستشان میرسد به داخل زمین پرتاب میکنند... تنها طرفداران ما در آنجا، سربازانی از دوران جنگ بودند..."
1970
وین/ منچسترسیتی؛ قهرمان جام در جام اروپا
مهتاب، پس از آن باران سیلآسای...
|
خوش اقبال که باشید، هر چند سال یکبار پدیدهای زیبایی در آسمان چشمهایتان را خیره خواهد کرد. مقارنهی تماشایی ماه، زهره و زحل. سه جسم پرنور در امتداد هم در پهنهی آسمان شب...
|
یک سال پس از حذف در استانبول، منچسترسیتی بار دیگر به رقابتهای اروپایی میرسد. سفری دیگر در تورنمنتی دیگر. تورنمنت جام در جام اروپا. فاتحان جام حذفی. سیتی قهرمان اف ای کاپ، در دور اول بیلبائو را در یک جدال دراماتیک شکست میدهد. 3-0 در منچستر و مساوی 3-3 در باسک. پیشروی تا نیمهنهایی. عبور از شالکه... فینال برابر گورنیک لهستان در پراتراشتادیون اتریش. استادیومی که امروز آن را به نام ارنست هاپل میشناسیم. منچسترسیتی، با نمایش سه ستارهی درخشان خود به فینال میرسد. با کالین بل، بازگردان بیبدیل میانهی میدان، پسر نجیب منچستر و ستارهی تیم ملی انگلستان. در کنار مایک سامربی و نیل یانگ. با جویی کوریگن درون دروازه و کاپیتن تونی بوک در خط دفاع. اینبار ستارگان با تجربه به فینال میروند. برای نواختن سمفونی قهرمان در وین. کوریگن میگوید:
"مالکوم (دستیار مرسر) روز قبل از بازی دستور داد تا زمین تمرینمان را با آب خیس کنند. او میدانست که بازی فینال زیر باران برگزار میشود. در روز بازی همسران بازیکنان که حسابی به خودشان رسیده بودند و بازیکنان لهستانی حسابی غافلگیر شدند. از بازی در استادیوم بدون سقف وین و زیر باران..."
و نیل یانگ در توصیف آن بازی مینویسد:
"4000 نفر با مشقت از منچستر خود را به وین رسانده بودند. برای ما وین یک شهر باشکوه، شیک و البته بسیار تمیز بود. حتی تمیزتر از خانهی ما!"
منچسترسیتی، قهرمان اروپا میشود. با گلهای نیل یانگ و فرانسیس لی. با بازی برتر زیر باران برابر بازیکنان تنومند لهستانی. افتخاری که انتظار تکرار آن سالها و دههها طول میکشد... تماشای هلال ماه نو لذتی بی پایان دارد اما.... تا کامل شدن بدر ماه باید صبر کنید...
2009-2023
مادرید- بارسلونا، موناکو، لیسبون، پورتو/ ورود مالکان اماراتی و ناکامی در قهرمانی اروپا
برای تماشای بدر کامل باید صبور باشید...
|
ابرهای تیره و تار از هر سو از راه میرسند شبهای نحس. طلسمهای بدشگون. سگها و گربههای سیاه. کوچکترهای جاهطلب. غولهای مهیای نبرد. دنیای تازه در شرق منچستر با ورود مردانی از صحرا آغاز میشود. با درهم و دینارهای شیخ ابوظبی. با پروندههای پیدا و پنهان تطهیر ورزشی...
|
دنیای کوچک طرفداران در دکههای فروش چیپس و ماهی اطراف مینرود و با لهجهی مانیکونیایی به دنیای غولآسای یک برند جهانی تغییر میکند. از سنگاپور و توکیو تا لس آنجلس. از ابوظبی تا ریاض. طرفدارانی از سرتاسر جهان. بهترین بازیکنان. مربیان. سالهای ابتدایی انقلاب شیخ منصور در سیتی با توفیقات اروپایی همراه نیست. شکستهای پیاپی. برابر دورتموند در دور گروهی. دو فصل برابر بارسلونا. برابر رئال مادرید... با ورود پپ گواردیولا فتح لیگ قهرمانان از یک رویای شبانه حوالی مینرود به یک ماموریت ویژه در استادیوم اتحاد تبدیل میشود.... و طلسمها از هر سو به سراغ پپ میآیند... پسری 18 ساله نفس پپ را در خلیج زیبای مونت کارلو میگیرد. پسری که یک سال بعد با بوسه بر جام زرین جهانی دنیا را با جادوی کیلیان امباپه آشنا میکند...
فصل بعد، نوبت بندرنشینان همسایه است. ملاقات من سیتی و لیورپول در یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان با حروفی طلایی رنگ در کتاب رقابت پپ- کلاپ نوشته میشود. نه 100 امتیاز، نه 106 گل و نمایشی کوبنده در لیگ برتر و نه فریادهای پپ گورادیولا که بعدتر به شاه بیت مستند "همه یا هیچ" نتفلیکس از آن فصل من سیتی تبدیل میشود، فایدهای برای من سیتی در آن بازی ندارد. طرفداران، به امید "فصل بعد" آنفیلد را ترک میکنند...
فصلی که پپ در آن تمام ظروف طلا و نقرهی انگلیس را میرباید. چریتی شیلد را. جام اتحادیه را. اف ای کاپ را. لیگ برتر را. حذف از لیگ قهرمانان برابر تاتنهام اما، شمایل یک طلسم را در برابر تماشاگران هویدا میکند. زمزمهی "فصل بعد"، اینبار با ترس و لرز همراه است و تحقیر و نیش رقبا. فصل کووید. فصل باختن قافیه به لیوپول در لیگ. فصل تک بازی برابر لیون، بازی با سه دفاع برابر المپیک لیون، بازی بدون هافبکهای طراح.... فرااندیشی یا overthinking تلختر از هر طلسم و جادویی گریبان پپ و منچسترسیتی را میگیرد. سخت کردن کارهای ساده.
سال بعد در فینال. برابر چلسی. برابر توخل. در نخستین فینال اروپایی پس از بازی با گورنیک. در یک قدمی.... پس از شکست برابر چلسی، به نظر میرسد زمان رفتن پپ فرا رسیده. به نظر میرسد چیزی آن وسط درست کار نمیکند. این زوج به درد هم نمیخورند... قرارداد اما پابرجاست. برای فصل بعد. برای پیشروی دوباره تا نیمهنهایی. رئال مادرید. 4 گل در خانه به پادشاه اروپا کافی نیست.... و برتری تا دقیقهی 90 در برنابئو... مادریدیها با زیرکی، با نیروی شگفت انگیزشان در لیگ قهرمانان و البته با کریم بنزما من سیتی را شکست میدهند... مشکل همینجاست. یک قاتل بی رحم آن جلوی جلوی جلو...
2023
فینال- بار دیگر استانبول
سرانجام ماه آبی طلوع میکند...
|
هلال ماه، پس از 13 شب نحس، طلوع خواهد کرد. ستارههای درخشان، آن گوشه و کنار میدرخشند. ستارهی سومین فتح پیاپی لیگ برتر. پنجمین قهرمانی لیگ در 6 فصل. ربودن لیگ از آرسنال با قدرت مضاعف. با گلهای هالند. با نقش هالند. با دیبروینه و برناردو سیلوا. با نقش جان استونز. با استمراری بیبدیل. با توان حفظ برتری در طول یک فصل طولانی، قبل و بعد از جام جهانی. و فتح اف ای کاپ برابر همسایهی شیطانی. من یونایتد. همانهایی که در خراب کردن جشن سه گانهی رقبای خونی سابقهای طولانی دارند. آسمان شب اما با طلوع قرص کامل ماه درخشندگی دیگری دارد... از همان جایی که هلال باریک ماه برای نخستین بار طلوع کرده. ورای آن ساختمانهای عصر بیزانس، آن استادیوم خاطرهانگیز و کاپیتان ایلکای با اجدادی اهل استانبول.... انگار هیچ چیز در آسمان استانبول مانع تلالو ماه آبی نخواهد شد... مگر آن افعی سیاه رنگ خوش خط و خال!
پانوشت:
فینال لیگ قهرمانان جشن بزرگ پایان یک فصل در تمام دنیاست. بزرگترین بازی فصل، ماحصل آنچه در فوتبال رخ داده و یک مهمانی تمام عیار، امسال در استانبول... امسال، پس از جام جهانی. امسال پس از درخشش هالند، پپ، بازیکنان بزرگ و کوچک، داستانها، اتفاقات. و خداحافظی با یک شوی هفتگی فوتبال ؟ پایان فوتبال 120؟ هر کس به روش خود پایان فصل را جشن میگیرد....