شباهتهای کمتری به آله، کاپیتان توتی، اینزاگی و دلوکیو و آن یکی اینزاگی داشت. اهل قلدری، با ضربات سر معرکه و آن قل جنگنده در دوران طلایی دوقلوهای خط حمله: در کنار سالاس، رکوبا، کرسپو، باجو، آدریانو و.... اگرچه در 5 باشگاه از 7 خواهران کالچو به میدان رفت (میلان، اینتر، یووه، لاتزیو و فیورنتینا) اما و برخلاف اسطورههای دههی 90 ایتالیا که همیشه بر سر سفرهی رنگارنگ سری آ حاضر بودند، طعم بازی در خارج از سرزمین چکمه، از مادرید پرهیاهو تا شاهنشین زیبای موناکو را چشید. از تمام اینها که بگذریم، لااقل تسلط بر زبان انگلیسی با لهجهی غلیظ استرالیایی ست که کریستین ویری را با تمام مهاجمان دلربای ایتالیایی دههی 90 متمایز میکند... بوبو را...
|
کریستی ویری را با گلهایش به یاد میآوریم. با گلزنی در 4 بازی ابتدایی ایتالیا در جام جهانی 1998. برابر شیرهای تنومند کامرونی. برابر ایوان زامورانو و سالاس در بازی با شیلی. آن گل حیاتی و فرار دیدنی برابر نروژیهای سختکوش. و در جام جهانی 2002. بازهم راهگشای ایتالیاییها برابر یک تیم فیزیکی دیگر. در بازی برابر اکوادور. کرواسی...
ویری را با ناکامیهای از جنس انسانی خودمان به یاد میآوریم با شکستن قلب بوبو در روز جشن میزبانان جام جهانی. بزم مرگبار پنالتی ها در پاریس برابر فرانسه. التماس به بایرون مورنو و پرپر شدن گل او در دائجون برابر کره جنوبی....
با آن همسترینگ لعنتی و مصدومیت در بزنگاه یورو 2000. با خداحافظی بی موقع در سال 2005. چه کسی میداند... اگر بوبو فقط یک سال دیرتر خداحافظی کرده بود، شبیه آله، توتی، کاناوارو زامبروتا و دیگر هم بازیهایش، جام زرین جهانی را در برلین لمس میکرد. اگر در یورو 2000 حاضر بود... اگر شبیه رونالدو و میرو کلوزه با ثبات حیرت انگیز تیم ملی خود رکورد گلهای خود در جام جهانی را به بیش از 10 گل میرساند.
ویری، میبازد و میبرد. مصدوم میشود و میجنگد و برمیخیزد.... مثل خود ما... و ما، عاشقان به یاد آوردن لحظات خوش زندگی، بوبو را با گلباران رقبا به یاد میآوریم. با آن 4 گل در لباس اتلتیکو برابر سالامانکا. با درخشش برابر بارسلونای محبوب دههی 90. با هتتریک ها. سه گل در اولین بازی پس از پیوستن از لاتزیو به اینتر برابر ورونا و نشاندن لبخند رضایت روی چهرهی مارچلو لیپی. برابر ایپزویچ در جام یوفا. برابر برشا و کاپیتان باجو.
به پاس آن هتتریک ها، نگاهی به سه گل نمادین ویری در دوران فوتبالش میاندازیم. مسلما گلهای زیباتری بنا بر سلیقهی هر کدام از ما میتوان در دوران فوتبال او جست اما... این سه گل، انتخابهایی برای تعریف دوران فوتبال اوست. خاطرات، تواناییها و جامها..
3-
روسیه ایتالیا مقدماتی جام جهانی 1998
|
مسکو. برف. آن بازی به عنوان اولین حضور دروازهبانی 19 ساله در لباس آتزوری که بعدها او را با افسانهی جی جی بوفون شناختیم معروف است. و یک پل تاریخی میان ایتالیای 94 و 98. به ترکیب خط دفاعی آن تیم نگاه میکنیم: مالدینی، کاناوارو، نستا و کاستاکورتا. و به زوج فابریتیزو راوانیلی و ویری در خط حمله. کریستین ویری در آن فصل سال با ربودن لیگ قهرمانان اروپا در لباس بیانکونری به بزرگترین افتخار دوران فوتبال خود رسید. و در راه رسیدن به جام جهانی 98 مرد کلیدی آتزوری. اگر شیفتهی فوتبال در زمین برفی، توپهای نارنجی و تمرکز مهاجمان باشید، گل ویری در آن بازی یکی از بهترینها برای شماست. گلی که خیال چزاره مالدینی را از صعود به جام جهانی 1998 راحت میکند. یک کنترل با خونسردی و یک ضربهی دقیق در زمینی یخ زده. چیزی شبیه یک بوفالوی تنومند زیر برف...
2-
لاتزیو مایورکا فینال جام برندگان جام اروپا 1999
|
نیمهی دوم فصل 1998/99 زمان اوجگیری دوبارهی ویری است. پس از انتقالی گرانقیمت میان دو پایتخت. از شهر مادرید به رم. از اتلتیکو به لاتزیو. پس از یک جام جهانی موفق از نظر شخصی و پس از یک مصدومیت سخت در نیمه فصل اول. ویری با مارسلو سالاس همکاری به وجود میآورد که برای دیوانگان فوتبال آن دوران بخشی از خاطرات فراموش نشدنی ست....
و به عنوان نقطهی اوج آن فصل و احتمالا بهترین نمایش ویری، آخرین دیدار جام برندگان جام اروپا در تاریخ پیش از انحلال آن برابر مایورکا را باید تماشا کنیم. بازی در ویلاپارک. یک پرواز بلند روی ارسال جوزپه فاوالی از نیمهی زمین و یک ضربهی سر معرکه. اگر بیشتر به نامها و اتمسفر آن سالها دل بسته اید، تماشای گل کریستین ویری به کارلوس روآی آرژانتینی سیرابتان خواهد کرد...
1-
اینتر پارما سری آ 1999
|
ویری، از سال 1991 و ورود به دنیای حرفهای، در 8 سال 8 باشگاه عوض میکند تا سرانجام در اینتر ماندنی میشود. همان لباس آبی و مشکی که بوبو با موهای آشفته را در آن بیش از هر لباس دیگری به یاد میآوریم. آمارها و رکوردها پس از پهلو گرفتن کشتی خودنمایی میکنند؛ 123 گل در 190 بازی برای اینتر. جایزهی بهترین بازیکن سری آ. آقای گلی سری آ در فصل 2002/03. همان فصلی که یووه و میلان، شوچنکو و ترزگه و اینزاگی و دلپیرو به فینال لیگ قهرمانان میرسند. با این حال تنها جام ویری در اینتر کوپا ایتالیاست البته اگر جامها برایمان تا این حد مهم باشند. گلهای ویری در اینتر پرشمار و زیباست. شوتهای پای چپ، فرارهای، ضربات سر... و برای انتخاب یک گل نمونهای، بد نیست به چرخش برابر لیلیان تورام در بازی سال 1999 با پارما نگاهی بیاندازیم. با گلی که روی حرکت در عرض خاویر زانتی، یک خطا از مدافعان پارما و شروع غافلگیرانهی پائولو سوسا، کنترل توپ به همراه چرخشی چشمنواز از ویری برابر امدافع کناری تیم ملی قهرمان جهان و اروپا لیلیان تورام و یک شلیک به قعر دروازهی جی جی بوفون...
سه گل نمادین ویری، یک ضربهی پایانی دقیق ار شرایطی دشوار زیر برف، یک ضربهی سر برای ربودن جام قهرمانی و یک چرخش و شلیک مرگبار پای چپ.... هدیهی تولد بدی برای 50 سالگی بوبوی عزیز نیست.....