یه وقتا
همه چی تیره تاره
نداری رمق کار
نیستی تو اصلا فکر چاره
هی راه میری توی مسیر
میخوری همش تو به سنگ و چاله
خاطراتت
خالی میشه
روی ورق
توهم هی مچاله
انگار توی خوشی
نقش ما
هس ستاره
نمیخوام کنم استخاره
ولی دوست دارم من
زندگی میکنم چک چی باره
از هفت روزه هفته
همش میبینی
لنگ کار رفت
تف تو قبرش
هر کی که باعث میشه
این چه عشوه ای به باره
همش میبینی
این چشم به راهه
به یه خوشی ساده
که دل بخوادش
هی فندک میزنی زیر سیگار
تو به یادش
کی میادش
پیله به درد خاطراتش
لم دادی غمگینی
حس و حالش
میگذره میبینی
که عمرتم هی
زیر لب میگی
فوش به دنیا
اه کص خارش
کسی نمیدونه
میگذره چی به من
رفیقام رفته اند
تهش وقتی خایه شه تیر به من
موندم تنها
موندم تنها
نا امید بشی اصلا
مثل یه پیرمرد
بی حرکت
مثل تصویر رفت
لشت راست ولو
روی تختم چسبیدم
واسه دو سه هفته پیش
یه دستینم
من با خودم درگیرم
به چیزای الکی بد پیلم
شانس گل داشتیم
خورد تیرک
زیاد دیدم
آدمای چند رنگ
تصویر زندگی
شد بی رنگ
شانس ما
که بستن درو
پی زندگیم
همش رنگم بد
این دنیا به ما
که بد زد چت
فهمیدم
تنهام همیشه
از سمت تک
این دنیا بود
که پا پیچ من
جاده زندگی مارپیچ
نه ملوم نیس اصلا
چی میشه تهش
هی خوردم زمین
هی ریختم منش
گفت هر چی خواستم
زدم برش
دلم رفت
کندم برش
هر کسی نمیدونه
میگذره چی به من
رفیقام رفته اند
تهش وقتی خایه شه تیر به من
موندم تنها
موندم تنها
نا امید بشی اصلا
مثل یه پیرمرد
حکم رو کاغذ مال محکم اس
اصلیت حکم مال خداست
که ما و منش ریخته
و گلریزون میکنیم
واسه کسی که
آزاد میشه ازین چاردیواری
که همه دنیا چاردیواریه
کرم مرتضی علی
یه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو کشیده
وجدانش بالاتر از این پولاست که کاغذه
سلامتی سه تن: ناموس، رفیق و وطن
------------------ ------------------------ -------------------
سلامتی سه کس: زندونی، سرباز و بیکس
سلامتی باغبونی که زمستونش رو از بهاربیشتر دوست داره
سلامتی آزادی
سلامتی زندونیای بیملاقاتی