اختصاصی طرفداری | در سکوهای طرفداران سوئیس پوستر دستساختهای کوچک دیده میشد. در آن نوشته شده بود: «آنها فکر میکنند…» و زیر آن عکسی از سه شیر به چشم میخورد.
و در ادامه آمده بود: «و آنچه واقعاً هستند...» و در زیر آن عکس سه بچهگربه دیده میشد.
تا قبل از گل سوییس در دقیقه ٧٥ انگلیسیها حقیقتاً مانند بچهگربههای بیآزاری به نظر میرسیدند. درحالیکه انگلستان رسماً پا به مرحله نیمهنهایی گذاشته است؛ ولی آنچه تاکنون از مردان جزیره در این رقابتها شاهد بودیم دل دوست و دشمن و همه فوتبال دوستان را خون کرده است. چرا شاهد حتی یک بازی قابلقبول از این تیم نبودهایم؟ بازیکنانی که در طول فصل هفتهبههفته شاهد هنرنماییهای خوب آنها هستیم، حتی توانایی نمایش نیمی از ارزشهای خود را هم ندارند.
هنوز تعجب میکنیم چرا آنها قادر نیستند طی ۹۰ دقیقه بازی مشابهی مانند ۱۵ دقیقه آخر بازی داشته باشند. چگونه بازیکنان حرفهای لیگ برتر، ره گم کرده و بیهدف و بدون برنامه بازی میکنند، اما ناگهان در ضربات پنالتی با چنان اعتماد به نفسی عمل میکنند که هیچیک از طرفداران فوتبال باورشان نمیشود؟
با رسیدن به مرحله نیمهنهایی، فکر میکنم. انگلیسی که در طول دوران تجارب تلخ و شکستهای دردناکی در ضربات پنالتی تجربه کرده است، در واقع، از چهار تیم باقیمانده، احتمالاً تیمی است که میتواند با نتیجه مساوی در ۱۲۰ دقیقه بازی. با جوانان بسیار خونسرد و خبرهاش، با شلیک توپ از روی نقطه سفید هجدهقدم میتواند به مقام قهرمانی دست یابد بیآنکه فوتبال تماشایی یا درخور تحسینی ارائه داده باشد!
در عدم حضور هری کین، کاپیتان تیم که خود پنالتیزن قهاری است، انگلستان بعد ازآنکه سوییس اولین پنالتی خود را توسط مانوئل اکانجی از دست داد با شلیک ۵ سوپر پنالتی پالمر، بلینگهام، ساکا، ایوان تونی و ترنت الکساندر ارنولد به مرحله نیمهنهایی یورو ٢٤ راه یافت.
تا آن زمان، مقابله با سوئیس گستاخ و یکی از بهترین تیمهای این دوره از مسابقات بسیار سخت بود. گرت ساوتگیت در صدمین بازی بهعنوان مربی انگلستان، بهخاطر یک بازی پرشور در خاطرات نخواهد ماند. بااینحال نکته این است؛ علیرغم نقصها، و ضعفهای بسیاری که وجود دارد، در این تیم انگلیس انعطافپذیری میبینیم که آنها را تا هفته آخر مسابقات در آلمان نگاه داشته است.
شاید موفقیت آنها، بهسادگی فقط بهخاطر در اختیار داشتن بازیکنان برنده، با ویژگیهای برجسته انفرادی آنها است که میتوانند مسیر بازی را در لحظات لازم تغییر دهند، حتی زمانی که بهسختی استحقاق رسیدن به موفقیت و پیروزی را داشته باشند.
جود بلینگام مقابل اسلواکی، و بوکایو ساکا مقابل سوئیس، بسیار دیر و با تأخیر، با اولین شوت انگلیس به سمت دروازه در طول بازی، موفق به ثمر رساندن گل شدند. گل هر یک از این دو صرفاً ناشی از ویژگیهای انفرادی بود و نشانی از کار جمعی و تیمی نداشت.
در میان تیمهای نیمهنهایی هیچ مربی دیگری چنین خط حملهای را در اختیار ندارد، ساوتگیت میتواند به ترکیب اصلی یا نیمکت ذخیرههای خود نگاه کند و خیال و رؤیای گل در سر بپروراند. پس چرا او قادر نیست این گروه را بهصورت جمعی به تیمی خوشترکیب با نمایش تماشایی تبدیل کند؟ بهراستی معمای بزرگ این تورنمنت و این برهه از فوتبال اروپا است.
وقتی سه سال پیش انگلیس در فینال ومبلی مقابل ایتالیا قرار گرفت، ساوتگیت پسران را به زمین فرستاد تا کاری مردانه انجام دهند. ساکا، جیدون سانچو، حتی مارکوس راشفورد. بازیکنان یادشده مستقیماً از نیمکت ذخیره به زمین آمده بودند و این محسوس بود. اما نه اینجا، نه در دوسلدورف.
در برابر سوئیس زمانی که هر کدام از این مردان جوان بهسوی نقاط پنالتی میرفتند، اعتماد به نفسی داشتند که با قدمزدن برای شلیک خود، بیشتر و بیشتر هم میشد.
سه نفر از پنالتیزنان ساوتگیت بازی را آغاز نکردند، اما به همه آنها دقایق کافی داده شد تا گرم شوند. الکساندر آرنولد، آخرین نفری که وارد زمین شد، ولی هنوز شش دقیقه با احتساب زمان اضافی فرصت باقی بود. کول پالمر، بلینگهام، ساکا، ایوان تونی، در نهایت ترنت الکساندر آرنولد، لحظهای شک به دل خود راه ندادند. یکایک ضربات آنها از کلاس بالایی برخوردار بود.
در واقع، پالمر معرکه همه چیز را با اولین پنالتی تنظیم کرد. او هنوز یکی را از دست نداده است، هرگز. او یک کد تقلب پنالتی است. حتی ساکا که سه سال پیش پنالتی خود را ازدستداده بود، مثل همیشه دستش را بالا گرفت و به منتقدان و بددلان نژادپرست خود از سال ٢٠٢١ با شیوایی، پاسخ داد. و تونی چطور؟ پشت توپ. یک قدم به عقب. بدون لرزش، بدون حقه یا ادا. بهسختی به توپ، هدف، دروازهبان نگاه میکرد. بنگ. گل. انفجار.
شاید ما اشتباه میکنیم، این تورنمنت است. فوتبال حذفی و حرکت ساوت گیت هوشمندانه. زندهماندن و از جان خود دفاعکردن اهمیت دارد. نه فوتبال زیبا. وقتی از دشان سؤال شد؛ این چه فوتبالی است که از فرانسه میبینیم؛ پاسخ داده بود:
تلویزیون خود را خاموش کنید یا کانال را عوض کنید؟!!
نمیدانم، ولی شاید انگلیس قصد دارد طی دو ساعت رقبا و تماشاگران را زجر دهد و سپس آنها را در ضربات پنالتی مجازات کند. ظاهراً به این شکل میتوان هلند یا اسپانیا و فرانسه را نیز با فوتبالی زشت از سر راه برداشت. اما سؤال اصلی هنوز بیجواب مانده است. چرا طی بازی، انگلستان موفق به ایجاد موقعیتهای مناسب نمیشود؟
مهاجمان را تغذیه کنید و مطمئن باشيد گل خواهند زد. اين احتياط بیاندازه برای چيست؟ همین را می توان در مورد دیگر تيم نیمهنهایی فرانسه نیز گفت. آنها با صدمهديدگی بينی امباپه قادر به گلزنی نيستند. راستش سوال اساسیتر این است؛ آیا حتی یک تیم بزرگ و بینقص در اینجا وجود دارد؟
ما فکر میکردیم اسپانیا بهترين تيم است، كه خوب هست اما اگر تصميمات نادرست داوری آنتونی تیلور تصحيح میشد، ميزبان بازیها، آلمان به جای آنها در نيمهنهایی قرار داشت. برخی تيمهای تأثیرگذار، مانند اتریش، برای مدت کوتاهی سوسو زدند اما خاموش شدند. برخی تيم هاي ديگر ظاهراً در حال پوست انداختن هستند و دوره آموزشی را میگذرانند.
بنابراین میتوانيم استدلال كنيم؛ هر چهار تيم نيمهنهايی يورو ٢٤، انگليس ساوتگیت، فرانسه دشان، هلند رونالد كومان و اسپانيای دلا فونته اگر با اعتمادبهنفس بیشتری استعدادهای برجسته خود را هدایت كنند، هريک میتوانند جام قهرمانی را تصاحب كنند. فقط بايد اميدوار باشيم با بازيكنان خسته و لهوپه ليگهای مختلف طی نمايش فوتبالی زيبا در زمين نبرد به پيروزی دست يابند. تعيين قهرمان با شوتهایی از فاصله ٩ متری و برنده شدن در ضربات پنالتی به تلاش کمتری نسبت به دو ساعت دویدن نیاز دارد و توهينی است به «بازی زيبای ما» كه شب و روز ما را به تسخير خود در آورده است.
مطمئنم همه ما آرزوی نبردی واقعی در ميدان را داريم! درام، گل، هيجان، اتفاقات پيشبینی نشده…اميدوارم طی ٩٠ دقيقه با چشمان خود فوتبالی ببينيم كه در خاطرات ما جای گيرد؛ فوتبال نه پنالتی!