ی روز که ناراحت بودم از این که تنها بودم و دوستم جوابم رو نمیداد یدقعه ی اس ام اس از طرف والدر کبیر اومد
کجایی؟ قورمه سبزی خوشمزه بار گذاشتم
بعد من گفتم اتفاقا خیلی گشنم بود ازت ممنونم ویکتور بزرگ
بعدش که راه افتادم برم سر راه کینگ مسی رو دیدم که داره دوچرخه سواری میکنه
گفتم سلام
مسی وایساد گفت داری میری نون بخری بیا برسونمت
گفتم نه والدز قورمه سبزی گذاشته میای با هم بریم
کینگ: به به قورمه سبزی کاش بذاره جا افتاده بشه
بعد گفتم مسی چرا قورمه سبزی داریم ولی قورمه..
بعد یدفعه والدز کبیر زنگ زد گفتش که کنار قورمه سبزی چی بذارم
کینگ مسی: بگو لیموناد خریدیم تو ی سالاد شیرازی درست کن
بعد که رسیدیم والدز گفت سلااام مسی چه خوب تو هم اومدی
بوی قورمه سبزی همه جا پیچیده
مسی: این بوی سوختست که
والدز: چی!!
والدز رفت آشپزخونه و دید پنالدو داره با بدجنسی میخنده هاها ها
شعله زیر گاز رو زیاد کرده بود تا قورمه سبزی بسوزه
والدز مشت زد به پنالدو
بعدش قورمه سبزی رو ی نگاه انداختم گفتم تهش سوخته سرشو میشه خورد بفرمایید
به این فلک زده پنالدو هم یچیزی بدید
والدز: نون و ماستم نمیدیم
پاشو گمشو بیرون مردک چلمغز تره
مسی: کریس ناراحت نباش قول میدم تو پلیستیشن منوی پنالتی رو باز کنم پنالتی بازی کنیم
پنالدو: هیپ هیپ هورااا هیپ هیپ هورااااا
بعدش یهو مرد عنکبوتی از پنجره پرت شد پایین
والدز: مرد عنکبوتی چیشده؟!
مرد عنکبوتی: مرد سوسکی بهم چیره شد
بعد پنالدو گفت وای چیره این همون چیرو ایموبلیست یعد سکته کرد
چون پنالدو کفش طلا به ایموبلیه باخته بود
بعد والدز گفت یکی زنگ بزنه کاراگاه پشندی
مسی: اون کاراگاهه که اورژانسو بگیرید
تو این فرصت ی لیوان لیموناد ریختم گفتم بخور مرد عنکبوتی انرژی بگیری مرد سوسکی رو شکست بدی
بعد یهو مرد سوسکی اومد تو و دهن گندشو باز کرد
والدز صندلی رو ورداشت بزنه به سوسک گنده ولی صندلی رو بلعید
بعدش مسی تمرکز کرد...
من گفتم چیکار کنیم حالا بیاید همین پنالدو بدیم بخوره سیر شه ولمون کنه
بعد مسی قابلمه قورمه سبزی رو با دقت شوت کرد تو دهن مرد سوسکی
بعد مرد سوسکی گفت چه خوشمزه بود خب من دیگه سیر شدم خداحافظ ممنون مسی
مسی به طرفمون ی چشمک زد
پنالدو به هوش اومد
بعد مرد عنکبوتی گفت خب الان ناهار چی میشه
من گفتم مهم اینه که جونمون نجات پیدا کرد
والدز: نگران نباشید الان زنگ میزنم ساندویچی مجدالله همه برای مسی بگید
هیپ هیپ هوراااا
بعد همه ۳ بار گفتیم هیپ هیپ هورااااا
ولی کریس با حسادت و بی میلی میگفت
مسی: خجالتم ندید
بعد کاراگاه پشندی اومد شلیک کرد چیشده مجرم کجاست ی پنجره شکسته ی قابلمه ی بلعیده شده هنه چیز مشکوکه
والدز کبیر: مجرم قابلمه رو خورد
بعد کاراگاه یادداشت کرد خب قابلمه رو خورده دیگه چی خورد؟
مرد عنکبوتی: منم خیلی کنجکاو بودم نزدیک بود مرد سوسکی منو بخوره کاراگاه بیخیال شو و بپر زیر پتو خودتو قایم کن
بعد کاراگاه پشندی خندید گفت خخخخ کاراگله پشندی رو از چی میترسونی
مرد سوسکی دوباره ظاهر شد تا کاراگاه رو ببلعه از کتش گرفت
کاراگاه محکم از میز گرفت و گفت ولم کن غلط کردم
والدز گبیر حالا چیکار کنیم
مسی: پنالدو ببین تو اون کمد زیری تارو مار نداریم
من: چه فکر خوبی بزن قدش
مرد عنکبوتی: خب من دیگه برم تا شب نشده
پنالدو کمد رو گشت یچیزی پیدا کرد گفت بیا اینم تار و مار
بعد والدز کبیر گفت این که مار واقعیه !
فراررررررر کنییییید