از شما درخواست میکنم که این مقاله که توسط یک شک گرا نه خداباور یا ناباور نوشته شده است رو بخونید و نظرتون رو بگید
ایا جهان ما دقیق تنظیم شده؟
اگر « بله» دلیلش چیست؟
وجود خدای فراتر از ماده، یا جهان های بیشمار با فرایند های طبیعی که این یکی برای ما اینقدر دقیق تنظیم شده؟
اگر به گوشه و کنار دنیا دقت کنید یا حتی دقیق ترین جزئیات ایجاد شکل گیری جهان را بررسی کنید احتمالا احساس میکنید جهان ما برای شکل گیری و ایجاد حیات خیلی دقیق تنظیم شده است، در واقع همین موضوع که ذکر شد یکی از بزرگترین بحث های تاریخ است
بحث درباره این که آیا جهان ما “دقیق تنظیم شده” است یا نه، یکی از بنیادیترین پرسشهای کیهانشناسی، فلسفه و الهیات است. دقت تنظیم جهان به این معناست که قوانین فیزیکی و ثابتهای اساسی جهان به شکلی هماهنگ و دقیقاند که سبب پیدایش جهانی با قابلیت شکلگیری حیات (مانند زمین و موجودات زنده) شده است و کوچکترین تغییر در آنها میتوانست باعث شود که اساساً سیارهها، ستارهها یا حیات به وجود نیاید.
در ادامه، این موضوع را از چند زاویه بررسی میکنم:
چرا گفته میشود جهان “دقیق تنظیم شده” است؟
سه نظریه اصلی درباره دلیل تنظیم دقیق جهان.
دیدگاههای خداباورها، خداناباورها و علم.
تحلیل نهایی.
چرا گفته میشود که جهان دقیق تنظیم شده است؟
[به فکت زیر توجه کنید]
"اگر سرعت گسترش جهان یک ثانیه بعد از بیگ بنگ, به اندازه ی یک بخش از صد هزار ملیون ملیون کم تر بود, جهان ما
قبل از اینکه به وضعیت کنونی برسد در خود فرو میریخت"
به عبارت دیگر ما در جهانی زندگی میکنیم که فقط یکی از ویژگیهای آن دقتی معادل یک بخش از صدهزار ملیون ملیون دارد. سایر ثابتها و ویژگیهای آن( مانند ثابت کیهانی, ثابت گرانش, ثابت هابل, جرم و انرژی پلانک و ....) نیز همگی چنان دقیق تنظیم شدهاند که اگر هر کدام از آنها به اندازه یک میلیاردم یک تاره مو کمتر یا بیشتر بود, جهان ما هیچگاه به این مرحلهی کنونی نمیرسید و الان هیچ ستاره و سیارهای وجود نداشت.
شواهد علمی نشان میدهند که ثابتهای بنیادین جهان (ثابت گرانش، سرعت نور، ثابت کیهانی، و انرژی تاریک و …) چنین تنظیم دقیقی دارند که کوچکترین تغییر در هر کدام ممکن بود باعث شود:
جهان قبل از شکلگیری کهکشانها و ستارهها فرو بریزد (به دلیل تراکم زیاد گرانش)، یا
جهان بیش از حد سریع گسترش پیدا کند و مواد اولیه برای تشکیل ستارهها پراکنده شود، یا
حیات به شکلی که میشناسیم اساساً ممکن نباشد.
به عنوان مثال:
ثابت کیهانی: اگر مقدار ثابت کیهانی (نیرویی که باعث انبساط جهان میشود) کمی متفاوت بود، جهان بسیار زود فرو میپاشید یا به سرعت از هم میگسست.
ثابت گرانش: اگر نیروی گرانش فقط یک ذره کمتر بود، ستارهها نمیتوانستند شکل بگیرند و فرایند همجوشی هستهای در داخل آنها رخ دهد که برای تولید عناصر سنگین و تشکیل حیات ضروری است.
سرعت گسترش جهان: همانطور که اشاره کردید، اگر سرعت گسترش جهان در یک لحظه پس از بیگبنگ حتی مقدار ناچیزی بیشتر یا کمتر بود، ستارهها، سیارهها و کهکشانها تشکیل نمیشدند.
این تنظیمشدگی دقیق به حدی شگفتآور است که برخی دانشمندان و فیلسوفان آن را به هدایت یا هدفی مشخص نسبت میدهند.
این موارد باعث شکل گیری یکی از بزرگترین مباحث فلسفی و علمی تاریخ شده است
سه فرضیه اصلی درباره تنظیم دقیق جهان :
[چرا جهان ما دقیق تنظیم شده است؟]
|
هیچ کدام از این فرضیه ها اثبات نشده اند
1_جهانهای بیشمار (چندجهانی یا Multiverse)🔻
این نظریه علمی و فلسفی میگوید که ممکن است تعداد بیشماری جهان وجود داشته باشد، با مجموعهای از ثابتهای مختلف. جهان ما تنها یکی از این جهانهاست که به طور تصادفی ثابتهایی دقیق دارد که امکان حیات را فراهم کردهاند.
فرض این است که اگر تعداد زیادی از جهانها (با قوانین و ثابتهای متفاوت) وجود داشته باشد، امکان دارد که حداقل یکی از این جهانها دارای ثابتهای لازم برای حیات باشد.
این دیدگاه تصادفگرایانه است؛ یعنی قانونی طبیعی یا فرایندی آماری باعث شده که در میان بیشمار جهان ممکن، ما در یکی از جهانهای دقیق تنظیمشده باشیم.
2_طراحی هدفمند (وجود خالق فراتر از ماده)
این دیدگاه خداباورانه بر این اصل استوار است که تنظیم دقیق جهان نمیتواند تصادفی بوده باشد.
خداباورها استدلال میکنند که این تنظیم دقیق یک نشانه از خالق فراتر از ماده است که جهان را با عقل و هدف خاصی ایجاد کرده است.
آنها میگویند: قوانین فیزیک، زیبایی و نظم جهان، و شرایط مناسب برای حیات، بسیار بیش از حد پیچیدهاند که بتوانند صرفاً نتیجه تصادف باشند.
3_قانون طبیعی (توضیحات بدون نیاز به خدا یا چندجهانی)🔻
برخی دانشمندان و خداناباوران معتقدند که تنظیم دقیق جهان ممکن است ناشی از قوانینی طبیعی باشد که هنوز بهطور کامل کشف نشدهاند:
در این دیدگاه، فرض میشود که جهان به دلیل ساختار وجودی خود، دارای یک مدل خودتنظیمی یا چارچوب خاصی است (مشابه چیزی که در فیزیک نظری یا کیهانشناسی مطرح میشود).
این نظریه میگوید تنظیم دقیق جهان ممکن است نه نتیجه خالق باشد و نه نتیجه تصادف چندجهانی؛ بلکه قانونی طبیعی یا ضرورت فیزیکی مسئول این تنظیمشدگی است.
دیدگاه خداباور و خداناباور و علم : |
الف. دیدگاه خداباورها🔻
خداباورها معمولاً تنظیم دقیق جهان را یک برهان طراحی میدانند و معتقدند که احتمال وجود چنین شرایط دقیق، بدون داشتن یک هدف و طراح، بسیار پایین است.
برخی استدلالها:
اگر جهانهای بیشمار وجود داشتند، چه کسی یا چه چیزی قوانین و شرایط لازم برای ایجاد این جهانها را تنظیم کرده است؟
تنظیم دقیق جهان بیش از حد پیچیده است که قابل توضیح با فرض تصادف صرف باشد.
ب. دیدگاه خداناباورها🔻
خداناباوران روی گزینههای چندجهانی یا قانون طبیعی تمرکز دارند.
استدلال آنها این است که صحبت از تنظیم دقیق جهان، ممکن است یک سوگیری شناختی باشد: یعنی ما از این جهت که “وجود داریم”، جهان را دقیق تنظیمشده فرض میکنیم، در حالی که هیچ تضمینی نیست که این “تنظیم” هدفی داشته باشد.
همچنین، آنها معتقدند که ممکن است علم هنوز قوانین فیزیکی یا کیهانشناختی لازم برای توضیح تنظیم دقیق جهان را کشف نکرده باشد.
ج. دیدگاه علم🔻
علم تا کنون شواهدی مستقیم برای وجود خالق یا چندجهانی پیدا نکرده است. با این حال، دو حوزه اصلی تحقیق در این زمینه وجود دارد:
چندجهانی: نظریههایی مانند جهانهای موازی در فیزیک نظری و کوانتوم در حال بررسی هستند.
فیزیک بنیادی: دانشمندان تلاش میکنند قوانینی را بیابند که تنظیم دقیق جهان را به عنوان پیامد طبیعی ریاضی و فیزیک جهان توضیح دهد.
تحلیل نهایی: آیا جهان “دقیق تنظیم شده” است؟
تنظیم دقیق جهان شواهدی علمی ارائه کرده است که بسیار شگفتانگیز هستند، اما هنوز دلیل قطعی این موضوع مشخص نشده است. آیا وجود جهان ما حاصل:
تصادف (چندجهانیها)
طراحی هدفمند (خدا)
قوانین طبیعی (درک ناکامل ما از هستی)
این سوال بزرگ هنوز پاسخی قطعی ندارد و احتمالاً ترکیبی از فلسفه، علم و الهیات بتواند در آینده به نزدیکترین پاسخ دست پیدا کند.
پرسش کلیدی: آیا تنظیم دقیق جهان، صرفاً یک نتیجه تصادفی است، یا نشاندهندهی وجود یک هدف فراتر از طبیعت؟ پاسخ شما به این پرسش، احتمالاً بستگی به دیدگاه فلسفی و باورهای کلی شما دارد.
نظر شما چیه؟ آیا این تنظیم دقیق یک تصادف بینهایت کوچک است یا دلیلی فراتر از این تصادف در کار است؟