لیریکس :
فرشته ها دارن تو جهنم می سوزن و
جهنمیا هم دارن حال میکنن
من اونم که پاک کنو پاک می کنم
شدم انگار آنتی خودم
کی انتخاب کرد لول بازیو سخت
تو که خوابی و تخت نگو نداریم خب درد
من با مغزم پرواز می کنم
خوار بال و قالی و فرش
جمجمه و مغزم برا افکارم کوچیکه
میگی حامی حیواناتی ولی قلادس تو جیبت
تو اشتباه کنی اوکیه ولی برا من سوتیه
برا پولدار بده برا گدا قانعت روزیه
نیست هیچ خلافی از این جماعت پوشیده
فقط عادی سازی شده شده شرارت خوبیه
با این ملت خودمون یارو طلا از تو کیفش
در میاره میده برا برادر سوریه
شدیم تو جهنم زاده دیگه ترسی ازش نیست
معلومه می بازیم وقتی کمه هر چی بلدیم
سریع زدمون وقتی که کسی نزدیم
این برج زهر مار نبود از قدیم عصبی
من با توپ پرم مرد نیستی قوی نزنی
زدی نزدی؟ چندی؟ صدی نودی؟
درگیرم شدید با این جهان هنوزم
سنگینم غمگین سمگینه ننگین
شمشیره بد تیز
هه خرافات جذابه
حال میکنی خب باهات حق باشه
فک میکنی خدا بات همراهه
میکننم تاییدش خمارا در واقع
کسی که با مولانا همکاره
خوب میدونه که مداواش فراره
فرار از جهانش چون بالا هست آخه
بهتر از چهارتا آدم که باهاش بد باشه
جهنمو ترک می کنم
تو برزخ سر می کنم
تو سرم درد میکشم
که چرا غرق تو جهلن مردم
پز پول میده دلقک به کل
مردم جامعه همشه بول شت
جنم تو توی جهنم یه خوفه
ریدن تو حال همه قطعا یه شغله
حالا دیگه دیره طلب توبه
تبر مجرم تو گردن بته
غلطه کلش هدفه مرده
به قول یاس هنر واسه
هنرمندا مدرک جرمه
هر جا میری هست دورت آتیش
پر لاشی خلاف اینه خودت باشی
کل راهی خواری و مورد داری
پشتت خالی فک میکنی مشکل داری
ازت دور میشن تا اوبت خوابید
پر چاهی چون که چاپید خب یه خاکی
ازت کند هر کسی رفت از بغلت
خودت نمی فهمی ولی تو انگاری
یه ابزاری ولی نه تو انسانی
تو حس داری تو فکر داری تو عقل داری
تو خنگ باشی دیگه کسی نمی مونه
جهنمو ول کن ما از بته پاکیم
خیلیا فک میکنن جزو مان
ولی ما جزو گونگان مستثناییم
لکنت داریم کلا ساده ایم از شهرت داریم ترس
شوق مردن داریم
خود مردم جهنمو کردن بنا
من خوبم نکن تو از من فرار
حالا چته چرا انقد طلب کاری
ما نداشتیم با هم دیگه اصلا قرار
نیست قصدم دعوا هست دستم دوا
خستم از بس اومده سرم بلا
نسل به نسل دست به دسته سردرد مواد
و سگ مصبا سرن الان
مث اون راهزن که خنجر نداشت
سنگر براش یه درَس نه راه
هیچکس نمی خواست بشه از قصد خراب
و قطعا جهان یه تلس برات
و کمکم یواش هم احمق تراشم
می فهمن اشتباه کردن تلاش
و پسرفت الان یه فرصته نه عیب
تو جایی که بهش میگن جهنم آه
نقطه سر خط
ولی هنوز تموم نشده جمله اول
و شکستم در واقعه اس برد قلبم
لقمه کردن مخ و مغزم تو افت و پسرفت
طعمه کردن مرده مقصد نقطه هستن
تو کل برد و تختم پشت بختم
قایم شدم ولی هست کلشم کم
جلو مشت جهنم جرمه قطعا گفته درد هم
من و من بشون بگو دو به چندن؟
راهشون غلطه بشون بگو دور بزنن
غده هر چند انقد خب که بعدا
بگه نه غلطه نکنه نوکشم کج
تو این جهنم قفله دستم
نه من گوت صحنم
شده بودم بیدارم دو به بعدم
که فقط تو چش شب زل بزنم
جهنمو ترک می کنم
تو برزخ سر می کنم
تو سرم درد میکشم
که چرا غرق تو جهلن مردم