طرفداری | آببه بیکیلا (Abebe Bikila) زاده هفت اوت 1932 در شهر جاتوی اتیوپی است. تولد آببه مصادف با برگزاری مسابقات دوی ماراتن المپیک 1932 لس آنجلس بود تا حتی کائنات نیز پیشگویی درستی را از آینده فرزند دمیسی بیکیلا و وودینش بنبرو داشته باشد. خانواده بیکیلا در طول جنگ دوم ایتالیا و اتیوپی در سال 1935 به شهر دورافتادهای با نام گورو کوچ کردند تا از خطرات جنگ، تا حدودی در امان باشند. طلاق پدر آببه از مادرش، دوران نوجوانی او را دچار مشکلاتی کرد.

نخستین آشنایی آببه با ورزش، بازی سنتی اتیوپی به نام گِنا بود که شباهت زیادی به راگبی دارد، بود. او در سال 1952 به آدیس آبابا، پایتخت اتیوپی رفت تا به هنگ پیادهنظام گارد امپراطوری کشورش ملحق شود. بیکیلا، وظیفه محافظت از امپراطور وقت اتیوپی یعنی هایله سلاسی را برعهده گرفته بود. او علاوه بر حفاظت از امپراطور، در طول حنگ کره نیز به گردان کاگنیو ملحق شد تا تجربیات جنگی خاصی را تجربه کند. درجه آببه در خدمات نظامیاش، شامبل، مترادف با کاپیتان بود. او در دوران حضورش در گارد امپراطوری، مجبور به دویدن مسیری طولانی بود و در این راه، متوجه استعدادش در دو و میدانی شد. یکی از مربیان سوئدی گارد اتیوپی به نام اونی نیسکانن، استعداد خوب بیکیلا را در دوندگی کشف کرد و او را با دوی ماراتن آشنا کرد.
مسابقات قهرمانی نیروهای مسلح اتیوپی در سال 1956، نخستین آزمون بیکیلا برای دوی ماراتن بود. او به جایگاه دوم این مسابقات رسید و سپس مورد توجه مدیران ورزشی کشورش برای حضور در آوردگاههای جهانی قرار گرفت. در سال 1960، این دونده اهل جاتو توانست به رتبه نخست مسابقات نیروهای مسلح کشورش برسد و زمان 2:39:50 را به ثبت برساند. بیکیلا در ادامه ماجراجوییهای خود در مسابقات آزمایشی المپیک 1960 رم شرکت کرد و با زمان 2:21:23، جایگاه نخست را از آن خود کرد. بنابراین، این دونده اتیوپیایی راهی مسابقات ماراتن المپیک 1960 شد.

او با یک جفت کفش راهی رم شد تا تمرینات اولیه خود را برای حضوری موفق در المپیک، آغاز کند. کفشهای بیکیلا در طول تمرینات سخت او، طاقت نیاورد و پاره شد. از این رو، این دونده تصمیمی جسورانه گرفت و پس از ادامه تمرین با پای برهنه، به همین شکل در ماراتن المپیک ظاهر شد. تاولهای کهنه پای بیکیلا که ثمره سختیهایش در گارد امپراطوری اتیوپی بود، مورد تمسخر عدهای قرار گرفت اما او قویتر از آنی بود که با طعنههای دیگران، از تصمیمش منصرف شود. دویدن در گرمای شدید هوای رم در آن زمان، کار بسیار سختی بود که این دونده آن را پذیرفته بود. او با لباس ورزشی سبز و شلوار ورزشی قرمز رنگ و پاهای برهنهاش، از همان ابتدای شروع مسابقه، مورد توجه رسانهها قرار گرفته بود.
یکی از نکات دراماتیک حضور بیکیلا در المپیک رم، یادآوری جنگ سخت ایتالیا و اتیوپی در کودکیاش بود که باعث میشد تا انگیزههای این دونده برای حضوری موفق در این آوردگاه بیشتر باشد. در لحظات پایانی این ماراتن بود که مشخص شد مدعیان کسب مدال طلای این دوره از المپیک، آببه بیکیلا و راضی بن عبدالسلام مراکشی هستند. در روزی که سرگئی پوپوف، دونده رکورددار شوروی نیز همانند دیگر دوندگان از دو دونده آفریقایی عقب افتاده بود، کورس جذاب بیکیلا و بن عبدالسلام، با پیروزی دونده اتیوپیایی خاتمه یافت. بیکیلا رکورد پوپوف را شکست و زمان 2:15:16:2 را به ثبت رساند و مقتدرانه با پای برهنه به طلای المپیک دست یافت. بازگشت به کشور به عنوان قهرمان، حس بسیار خوبی بود که بیکیلا آن را تجربه کرد. فرماندهان گارد امپراطوری به شامبل سابقشان ادای احترام کردند. او مدال ستاره اتیوپی را دریافت کرد و بسیار مورد توجه هموطنانش قرار گرفت.

دویدن با پای برهنه، انتخابی بود که در دوی ماراتن جهانی آتن نیز تکرار شد و بیکیلا با ثبت زمان 2:23:44:6 به رتبه نخست این مسابقات نیز دست یافت. این مسابقات، آخرین مسابقاتی بود که بیکیلا با پای برهنه در آن دوید. او در همین سال به رتبه نخست مسابقات ماراتن مانیچی ژاپن و کوسیچه چکسلواکی دست یافت و افتخاراتش را پربارتر کرد. ماراتن بوستون آمریکا در سال 1963، تنها آوردگاهی بود که با عبور بیکیلا به عنوان نخستین دونده از خط پایان همراه نبود. او در این مسابقات به رتبه پنجم رسید و هشدار خوشوقتی را در ورزش خود دریافت کرد تا تمریناتش را قویتر ادامه دهد. او تا پیش از شروع مسابقات قهرمانی نیروهای مسلح اتیوپی در سال 1964، در تورنمنت دیگری حضور نیافت. بیکیلا، پس از رتبه نخست قهرمانی نیروهای مسلح کشورش، مسابقات آزمایشی ماراتن المپیک 1964 را به عنوان نفر نخست با زمان 2:16:18:8 به پایان رساند و سپس عازم توکیو شد.
حدود یک ماه پیش از شروع المپیم 1964، این دونده در تمریناتش دچار درد شدیدی شد و پس از رسیدن به بیمارستان، مجبور به عمل آپاندکتومی برای خارج کردن آپاندیسش شد. پس از گذراندن دوران نقاهت، بیکیلا تمرینات خود را از سر گرفت و آماده حضور موفقتری در المپیک توکیو، این بار با پوشیدن کفش شد. این بار سرسختترین رقبای بیکیلا در راه طلای ماراتن، دوندگانی از دو قاره متفاوت بودند. باسیل هیتلی از بریتانیا و کوکیچی سورابایای ژاپنی، این دونده اتیوپیایی را در راه دفاع از عنوان قهرمانی خود به چالش کشیدند. بیکیلا از این رقابت نیز سربلند بیرون آمد و با ثبت زمان 2:12:11:2 به دومین طلای متوالی خود در ماراتن المپیک رسید. بیکیلا پس از بازگشت به کشور، به دلیل دومین افتخار متوالی خود به درجه موتوآلقا یا ستوان رسید و مشمول دریافت یک دستگاه فولکسواگن و یک مسکن شد.
او پس از المپیک، سه ماراتن دیگر، شامل ماراتن ماینیچی، جهانی زارائوز و اینچئون-سئول را با رتبه نخست به پایان رساند. بیکیلا پس از ناموفقیت در به پایان رساندن مسابقات ماراتن زارائوز 1967، عازم مکزیک و المپیک 1968 شد تا به رکوردی جاودانه در ماراتن المپیک برسد. او پیش از شروع مسابقات دچار شکستگی در استخوان نازکنی خود شد و این مهم بر عملکردش در المپیک تاثیر گذاشت. آببه در این دوره از المپیک نتوانست به خط پایانی ماراتن برسد و بدینشکل، آخرین تجربه ورزشی خود را به دست آورد. ماراتن المپیک مکزیک، آخرین تجربه بیکیلا در حرفه خود بود.

شب 22 مارس 1969، تلخترین اتفاق ممکن برای بیکیلا رخ داد. او کنترل فولکسواگن خود را در جاده از دست داد و واژگون شد. این حادثه باعث شده بود تا بیکیلا مدتی طولانی در اتومبیل خود محبوس شود. صبح روز بعد، دارنده دو طلای ماراتن المپیک به بیمارستان منتقل شد تا مشخص شود از گردن به پایین بدنش فلج شده است. او به بیمارستان استوک ماندویل انگلستان منتقل شد و هشت ماه تحت درمان قرار گرفت. در این مدت، کارتهای امیدبخش بسیاری به بیکیلا رسید و ملکه الیزابت دوم نیز برای ملاقات با او راهی بیمارستان استوک ماندویل شد. او در ابتدا سر خود را نیز نمیتوانست حرکت دهد اما به مرور احساس به سر و حتی بازوهای بیکیلا رسید. این مهم باعث شد تا بیکیلا همچنان تسلیم ناتوانیهایش نشود و با ویلچرش در مسابقات ورزشی شرکت کند. او تیراندازی با کمان و تنیس روی میز یا پینگ پنگ را برگزید و به رتبه نخست در برخی مسابقات رسید. او خود را در مسابقات سورتمهرانی سگها به چالش کشید و در یک مسابقه 16 نفره با زمان 1:16:17 به رتبه نخست رسید.
گویا تصادف سخت 1969، قرار نبود تا به بیکیلا اجازه زندگی بیشتری را بدهد. او در تاریخ 25 اکتبر 1973، به دلیل خونریزی مغزی که یکی از عوارض تصادف سال 1969 بود، جان خود را به جانآفرین تسلیم کرد. حضور 65000 نفر در مراسم تشییع پیکر بیکیلا با حضور هایله سلاسی، با یک روز عزای عمومی کشور اتیوپی همراه بود. او در مقبرهای با مجسمه برنزی در کلیسای سنت جوزف آدیس آبابا دفن شد. پس از فوت بیکیلا، یک استادیوم در آدیس آبابا، نام او را به پاس زحماتش برای کشور اتیوپی به خود گرفت. سرگذشت بیکیلا نیز به سوژهای برای فیلمها و مستندهای مختلف تبدیل شد. گوشههایی از فیلم «مرد ماراتن» با بازی داستین هافمن نیز از داستان زندگی بیکیلا، الهام گرفته شده است.

از سری خاطرات ورزشی
توشیو کونوما، قهرمان 14 دوره بدنسازی ژاپن؛ از تمرینات بوکس تا قهرمانی آسیا و جهان
دن گیبل، کشتیگیر مطرح آمریکایی؛ از تراژدی در 15 سالگی تا طلای کشتی المپیک، بدون از دست دادن امتیاز
ورلد بی فری، جهان بسکتبال آمریکا؛ از تغییر نام تا موسیقی رپ