مطلب ارسالی کاربران
نگاره ای از شخصیت « دیراسو » در « خاندان قهرمانان »
« نبرد آغاز شد . یک نبرد در مقابل آن هایی که نمی خواستند ببینند ما هرگز پیروز شویم . آن ها از هر سو به سوی ما آمدند تا شکستمان دهند . تا ویرانه های دیگری را بسازند . ستم در وجود آن ها دیگر رخنه کرده بود . چیزی جز این را نمی توانستند ببینند . اما آیا روزی که ما در این نبرد پیروز می شویم آن ها دیگر ستمکار باقی خواهند ماند ؟ ضحاک می دانست حق با کیست ! او تنها نمی خواست خوشی ما را ببیند . او از نابودی ما قدرت می گرفت . پس نابودمان می کرد . ما نابودی او را از میان خواهیم برد ! »