آه پر از انرژی
میدونی
بلند پرواز بودن خوبه
سرباز نیستی جبهه نرو
چون نداری علم جنگو
با حرفام زنده تر شو
بیدار شو سکته نکن
از اینجا تا پایان خیلی راهه مرد
پس صبر کن تا برسیم به ایستگاه بعد
دنیا فقط نیست فستیوال رقص
خوشحالم از اینکه یه ایرانیم
مسیحی هم میدونه کلیسایی هست
تو هم برو پیشه کشیشای شب
داد نزن من خیلی پایینم
من اینجا در اختیارتم
نگو چرا جبهه نمیای نه
پشت سنگرا نمیندازی
مگه میخوای بری به دیدار مرگ
جوونی خیلی زوده به سیاهی رفت
تلویزیونا نشون میدن سریال تلخ
اونا شاکی از بابا های تریاکین
اما راه پیشرفتت از یک ناحیه ست
نباید دست به کارای احساسی زد
سرباز نیستی جبهه نرو
چون نداری علمه جنگو
با حرفام زنده تر شو
بیدار شو سکته نکن
آها حالا تو با من داری یه فرصت نو
چون کلماتم خوب بهت منتقل شد
همه رقبا به فکره کشتن تو
اما تو درگیر شدی با معضل چرت
بیا با هم بگردیم جا های مختلفو
تو آسمونا نگاه کنیم غازهای متحدو
بیا و بساز بالای زحل یه برج
واسه ننه های خوب
یه داماده دو رگه شو
خورشید یعنی آغاز قدرت صبح
چون میتونه بشکنه آب های منجمدو
هر روزه میکنن تو ماهواره صحبته صلح
منم تو شعرام میبینم آثار جوهر جرم
ایرانی نباشی نمیگی شاهنامه منقرض شد
اسلحه تو وردار و دنیا رو منفجر کن
منم عادت داشتم به خواب های خوردن قرص
اما عوض شدم چون دیدم شاهان کهن و گرگ
سرباز نیستی جبهه نرو
چون نداری علمه جنگو
با حرفام زنده تر شو
بیدار شو سکته نکن
سرباز نیستی جبهه نرو
چون نداری علمه جنگو
با حرفام زنده تر شو
بیدار شو سکته نکن