طرفداری- بایرن مونیخ پرافتخار ترین باشگاه آلمانی محسوب می شود. شاید بتوان این گونه گفت که برای اغلب فوتبالیست های آلمانی، آخرین و بالاترین مقصد داخلی، همین باشگاه باواریایی به حساب می آید. آرزوی بیشتر بازیکنان ژرمن، بازی کردن در بایرن است و این واقعیت را نمی توان کتمان کرد. در این بین آلمانی های با کیفیت زیادی هم هستند که هیچگاه بایرن را انتخاب نمی کنند و با ماندن در باشگاه خود، تبدیل به اسطوره و محبوب قلب های هواداران خود می شوند.
از سوی دیگر نقل و انتقالات همواره بحثی هیجان انگیز و لذت بخش برای هواداران فوتبال به حساب می آید. در این بین، جمله ای تکراری و کلیشه ای درباره بوندس لیگا وجود دارد:
بایرن مشغول تضعیف رقیب های هم وطن خود است!
تایید یا رد این جمله کلیشه ای، برای هیچکس به صورت قطعی و صددرصدی ممکن نیست. با نگاهی اجمالی به شواهد و رفتار نقل و انتقالاتی غول آلمانی در 15 سال اخیر، شاید بتوان قسمت کوچکی از واقعیت را روشن کرد؛ واقعیتی که به نظر نمی رسد هیچگاه اثبات یا رد شود.
پرده اول؛ سال 2002 و بایرلورکوزن
بایرن مونیخ در فصل 1998/99 در بوندس لیگا به رتبه اول رسید و لورکوزن دوم شد.
بایرن مونیخ در فصل 99/2000 در بوندس لیگا به رتبه اول رسید و لورکوزن دوم شد.
بایرن مونیخ در فصل 2000/01 در بوندس لیگا به رتبه اول رسید و لورکوزن چهارم شد.
بایرن مونیخ در فصل 2001/02 در بوندس لیگا به رتبه سوم رسید و لورکوزن دوم شد.
بایرن مونیخ در فصل 2002/03 در بوندس لیگا به رتبه رسید و لورکوزن پانزدهم شد!
نگاه کردن به همین چند خط و چند جمله، پرسش کلیشه ای مذکور را کمی پررنگ می کند. لورکوزن در دوران حضور راینر کالموند، مدیر ورزشی موفق خود، مسیری رو به رشد را در پیش گرفت. مسیری که در فصل 2002 با رسیدن به فینال لیگ قهرمانان و هتریک کردن در نایب قهرمانی به پایان رسید. در پایان این فصل، بایرن با زی روبرتو و بالاک، عناصر اصلی خط میانی لورکوزن به توافق رسید. بایرن قلب تپنده شیرها را به خدمت گرفت، لورکوزن افت شدیدی را در خود دید و فقط اخراج سرمربی وقت، کلاوس تاپمولر، تیم را از خطر سقوط نجات داد.
![](https://www.tarafdari.com/sites/default/files/users/user136194/buli-02-bayer-dw-bayern-leverkusen.jpg)
برای تایید این نکته که آیا این تحلیل جزئی درباره بایرلورکوزن، واقعیت دارد یا توهمی بیش نیست، باید کمی درباره فولر دانست. رودی فولر مدیر ورزشی فعلی لورکوزن که پس از راینر کالموند به این سمت رسید، از چشم بسیاری از کارشناسان فوتبال، "آنتی بایرنی" ترین مرد جهان به حساب می آید.
رودی فولر با انجام دادن مصاحبه های زیادی، نارضایتی خود را از خریدهای بایرن نشان داده است. فروش ویدال به یوونتوس شاهدی بر این ادعاست زیرا که بایرن مشتری اصلی ویدال به حساب می آمد، اما فولر علنا اعلام کرد که ویدال را تحت هیچ شرایطی به بایرن نمی دهد و در پایان هم، با رقمی پایینتر او را روانه یوونتوس کرد. فولر درباره این انتقال در آن زمان گفت: "بایرن می تواند هر چقدر که می خواهد پیشنهاد بدهد، اما او [ویدال] را به دست نخواهد آورد. ویدال فقط برای تیم های خارجی در دسترس خواهد بود."
علاوه بر ماجرای این انتقال، طبق گزارش هایی از منابع مختلف، گفته می شود فولر سالهاست که بندی را برای قراردادهای بازیکنانی که به خدمت می گیرد قرار می دهد. طبق این بند بازیکنان لورکوزن تا پایان قراردادشان، تحت هیچ شرایطی اجازه انتقال به بایرن مونیخ را ندارند!
![](https://www.tarafdari.com/sites/default/files/users/user136194/rudi-voeller-ist-nach-brasilien-geflogen_43190.jpg)
پرده دوم؛ 2013 و بروسیا دورتموند
بایرن مونیخ در فصل 2009/10 در بوندس لیگا به رتبه اول رسید و دورتموند پنجم شد.
بایرن مونیخ در فصل 2010/11 در بوندس لیگا به رتبه سوم رسید و دورتموند اول شد.
بایرن مونیخ در فصل 2011/12 در بوندس لیگا به رتبه دوم رسید و دورتموند اول شد.
بایرن مونیخ در فصل 2012/13 در بوندس لیگا به رتبه اول رسید و دورتموند دوم شد.
بایرن مونیخ در فصل 2013/14 در بوندس لیگا به رتبه اول رسید و دورتموند دوم شد.
بایرن مونیخ در فصل 2014/15 در بوندس لیگا به رتبه اول رسید و دورتموند هفتم شد.
بار دیگر نگاه به این جمله ها، حس شک بیننده فوتبال را نسبت به واقعی بودن جمله کلیشه ای مذکور، تحریک می کند. داستانی نسبتا مشابه با داستان لورکوزن برای دورتموند رقم خورد؛ تیمی با برنامه که در یک حرکت آرام رو به جلو به فینال لیگ قهرمانان رسید، دو عنوان متوالی بوندس لیگا را فتح کرد و به رقیبی جدی و پر قدرت برای بایرن بدل شد.
نزدیک به نیمه نهایی حساس دورتموند برابر رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا 2012/13، ابتدا شایعه پیوستن گوتسه به بایرن و سپس خبر رسمی این انتقال منتشر شد؛ خبری که از دید برخی کارشناسان، حرکتی به قصد تضعیف روحیه رقیب در آستانه نیمه نهایی مهم، تلقی شد. اما این پایان کار نبود و در فصل بعدی، روبرت لواندوفسکی هم به بایرن پیوست.
انتقال هایی مشابه با انتقال های فصل 2002 و پس از آن 2004 که برای لورکوزن رخ داد، این بار با شیب ملایم تری برای دورتموند رخ داد و دورتموند همانند بایرلورکوزن مجبور به تغییر مربی شد؛ کلوپ دوست داشتنی از سمت خود کنار رفت.
![](https://www.tarafdari.com/sites/default/files/users/user136194/panews_bt_p-ee3d5ff3-ae67-45e1-bd2b-3baf0de0d9d5_i1.jpg)
برای تایید این ادعا، می توان به جمله اوتمار هیتسفلد اشاره کرد. هیتسفلد که سابقه هدایت هر دو تیم را در کارنامه دارد، پس از انتقال گوتسه به بایرن این گونه گفت: " بایرن تنها به دنبال تقویت تیم خود نیست، اندیشه تضعیف رقبا هم، همیشه یکی از استراتژی های آن ها بوده است. اکنون اصلی ترین رقیب آن ها دورتموند است و اینجا استراتژی واضحی وجود دارد."
نکته جالب توجه دیگر درباره این انتقال، صحبت های اولی هوینس درباره شرایط موجود در زمان مذکور بود: "صادقانه بگویم، هدف ما تضعیف دیگر تیم ها نیست. ما قبلا چند بار این کار را کرده ایم اما اکنون این دیگر مسئله ای نیست." اولی هوینس، مدیر کاربلد مونیخی با این مصاحبه علنا به این جمله کلیشه ای اعتراف کرد؛ حداقل درباره شرایط انتقال های گذشته بایرن، به این مصاحبه او استناد کرد.
![](https://www.tarafdari.com/sites/default/files/users/user136194/uli-hoeness-robert-lewandowski-karlheinz-rummenigge-wembley.jpg)
واتسکه درباره این انتقال، دقیقا قبل از فینال ومبلی اینگونه گفت: "من فکر می کنم بایرن یک طرح حساب شده را برای سالهای متوالی انجام داده و آن طرح و برنامه، چیزی جز تضعیف رقابت نیست."
نتیجه گیری
علی رغم تمام این ها، نمی توان افت یک تیم و عدم نتیجه گرفتن آن ها را با چند انتقال "توجیه" کرد و این به نوعی توهین به کادر فنی، بازیکنان و تمام مسئولان آن باشگاه خواهد بود. از طرفی مقصر دانستن "فقط" یک عامل و آن هم بایرن مونیخ به خاطر افت یک باشگاه، اشتباهی کودکانه به نظر می رسد.
اما بایرن در ماه های گذشته طبق گزارش های مختلف، علاقه مند به جذب مارکو رویس، آخرین ضلع از مثلث طلایی دورتموند، و در هفته های گذشته خواهان به خدمت گرفتن کوین دی بروین، مغز متفکر وولفسبورگ بوده است. با دانستن تمام این نکات، خواندن مصاحبه های اشخاص مختلف و البته نگاه به وضعیت فعلی بایرن، نمی توان این نکته را هم کتمان کرد که بایرن، خواسته یا ناخواسته، مستقیم یا غیرمستقیم، در اندیشه ایجاد فاصله با رقبا از طریق جذب ستاره های مد نظر خود است.
![](https://www.tarafdari.com/sites/default/files/users/user136194/de-bruyne_0.jpg)
از طرف دیگر، بی انصافی و ناعدالتی است که موفقیت ها، پیروزی ها و فاصله زیاد آن ها با باقی لیگ را، فقط و فقط به پای این سیاست واقعی یا موهوم نوشت. چیزی که بر کسی پوشیده نیست و هیچ فوتبال دوست با منطقی نمی تواند آن را رد کند این است که تیم اول ایالت باواریا، تیمی منظم، با برنامه و به شدت بزرگ است که نه تنها به عنوان غول آلمان شناخته می شود، بلکه بازی کردن مقابل آن برای هر تیمی و در هر زمانی، سخت و نفس گیر محسوب می شود.
از همه این ها که بگذریم، نباید یک نکته تامل برانگیز را فراموش کرد؛ رفتار نقل و انتقالاتی و مدیریتی باقی باشگاه های آلمانی. ژرمن ها باشگاه های بزرگی در خود دارند اما رفتار آن ها در رابطه با حفظ بازیکنان، جای تامل زیادی دارد. هنوز هم جای پرسش های زیادی باقی می ماند. چه چیزی باعث می شود ستاره های تیم های موفق آلمانی به راحتی تیم های خود را رها کرده و به بایرن ملحق شوند؟ رفتار کوین دی بروین در رابطه با وولفسبورگ و این نکته که مدیر برنامه او از مذاکره با بایرن خبر می دهد، فرضیه انتقال به خاطر "پول" و دستمزد بیشتر را کاملا رد می کند. زیرا که وولفسبورگ به واسطه حضور کمپانی قدرتمند فولکس واگن، قطعا مشکل مالی ندارد و دغدغه دی بروین در صورت نماندن در فولکس واگن آرنا چیز دیگری باید باشد. بنابراین باید به دنبال دلایل دیگر بود و این وظیفه باشگاه های آلمانی است که در صورت تمایل برای قدرتمند شدن و قدرتمند ماندن، چاره ای برای حفظ بازیکنان خود از دست غول های اروپایی، علی الخصوص بایرن، بیاندیشند.