چگونگی شکل گیری خاص ترین مربی دنیا ،،، قسمت سوم : دورانِ بعد از رابسون
- بابی رابسون بارسلونا رو ترک کرد، اما خوزه مورینیو در این تیم موندنی شد. البته خودش تصمیم داشت به پرتغال برگرده و سرمربی گری رو شروع کنه اما رابسون اونو متقاعد کرد که در کنار فن خال بمونه یا حتی در صورت امکان، جانشینش بشه. فن خال به بارسا اومد و با خوزه مورینیو آشنا شد. خوزه مورینیو که فن خال در موردش گفت :" یک مرد جوان و مغرور ، که زیاد به قواعد اعتقادی نداشت و من به همین دلیل دوستش داشتم. اون هیچوقت تسلیم نمی شد و همیشه وقتی من اشتباه می کردم، من رو تصحیح می کرد.من تصمیم گرفتم به حرفایی که می زنه گوش کنم. و در آخر بیشتر از هر کدوم از دستیارانم تا اون زمان، به نظراتش گوش می دادم. "
- یکی از عوامل درونی بارسلونا، در مورد خوزه مورینیوئه زیر نظر فن خال اینطوری صحبت می کنه : " نقش خوزه زیر نظر فن خال با زمان حظور رابسون فرق می کرد. فن خال بهش اعتماد بیشتری داشت و اونو برای آنالیز بازی تیم های بزرگ می فرستاد برای همین خوزه سفر های زیادی رو در اون زمان تجربه می کرد. برای اینکه دید بهتری هم به بازی ها داشته باشه، فن خال اونو روی سکو ها میزاشت نه روی نیمکت. من اون زمان رابطه ی کاری نزدیکی با خوزه داشتم و خیلی دوستش داشتم. اون آدمی امیدوار، پر انرژی با یک شخصیت قوی بود. اون می خواست که جزئی از تیم باشه و تمام تلاشش رو می کرد که اثرات مثبتی روی تیم داشته باشه. من اونموقع می دونستم که مربی خوبی میشه، اما اصلا حدس نمی زدم مربی ای فوق العاده بشه !! "
- میشل ریزیگر مدافع هلندی بارسا در اون زمان هم یکروز در مورد خوزه اظهار داشت : " آدم خیلی خونگرمی بود. به همه علاقه داشت و سعی میکرد رابطش رو با همه ی اعضای تیم بهتر و بهتر کنه و جزئی از تیم باشه. خوزه می خواست هر اتفاقی که در حال افتادن هستش رو بدونه. اونم نه فقط در حوزه ی مربیگری. بازیکنا هم این خاصیتش رو دوست داشتن ولی فکر نکنم فن خال زیاد این خاصیت رو دوست داشت. چون فن خال همیشه می خواست بیشترین صحبت رو در تیم انجام بده درست مثل مورینیو. اون زمان مورینیو فقط یک دستیار نبود. کاملا معلوم بود اون چیز بیشتری می خواد. این فردی که من الان توی تلویزیون می بینم، اون کسی نیست که من میشناختم. کسی که یکبار در هتلِ آمستردام با عصبانیت بهش حمله کردم ولی اون خیلی خوب و آروم باهام رفتار کرد. "
- مورینیو به پیشرفتش زیر نظر فن خال ادامه داد. دوره ای متفاوت برای مورینیو. دوره ای که خودش در موردش می گه : " با حظور فن خال توی تیم، تمرینات همه برنامه ریزی شده بود. من قبل از شروع تمرین ها می دونستم که قراره چه کار هایی رو کی انجام بدیم اونم بدون کوچکترین تغییری در جزئیات. درزمان فن خال، هیچ چیز به شانس واگذار نمی شد. همه چیز با برنامه پیش می رفت. حتی کوچکترین نکات هم برنامه های خاص خودشون رو داشتن . "
- همین باعث شده بود مورینیو از همکاری با فن خال خسته بشه. در سال 1999 هواداران بارسا امید داشتن تیم خودشون رو در فینال لیگ قهرمان ببینن. فینالی که در زمین خونگی خودشون یعنی نیوکمپ برگزار میشد. اما فن خال نتونست این کار رو انجام بده و موقعیت خودش رو از دست رفته می دید. همون موقع مورینیو می دونست که می خواد از تیم جدا بشه. البته همون زمان خوزه پیشنهاد سرمربی گری تیم براگا رو رد کرده بود. به این دلیل که در اسپانیا پول بیشتری می گرفت و خانوادش هم احساس راحتی می کردن.
- مورینیو برای یک سال دیگه هم در بارسا بوند. سالی که هم از لحاظ تیمی و هم از لحاظ شخصی، سالی سخت و ناراحت کننده برای خوزه بود. سالی که طبق گفته ی خودش مورینیو تبدیل به یک مربی دمدمی مزاج و گاها عصبی تبدیل شده بود که حتی به کوچکترین مخالفت ها هم واکنش نشون می داد. مورینیو از مدیر جدید تیم - که جانشین مدیری که مورینیو رو به بارسلونا اوورده بود - شده بود، راضی نبود و احساس خوبی در تیم نداشت. برای همین آخر فصل تیم رو ترک کرد و راهی ستوبال شد.
- میشل ریزیگر در مورد جدایی مورینیو گفت : " همه ی ما دلمون براش تنگ شده بود و ناراحت بودیم از اینکه رفته. اتفاقی که برای یک کمک مربی دست آورد خیلی زیادی به حساب میاد. " موینیو تابستون رو بدون حظور در هیچ تیمی استراحت کرد و گذروند. تا اینکه بابی رابسون باهاش تماس گرفت و پیشنهاد کمک مربیگری در نیوکاسل رو بهش داد. اما خوزه سرمربی گری در تیم بنفیکا که یوپ هاینکس رو برکنار کرده بود انتخاب جالب تری می دید. مورینیو دیگه یک سرمربی شده بود. سرمربی ای که شاید شروع خوبی در سال 2000 با بنفیکا نداشت، اما 4 سال بعد به همراه رقیب بنفیکا یعنی پورتو، قهرمان اروپا شد. یک هفته بعد از قهرمانی اروپا، خوزه راهی چلسی شد. انتقالی که دنیای فوتبال رو برای همیشه عوض کرد. مرد مغرور و متکبر شروع به ساختن افسانه ی خودش کرد. " مترجم، حالا تبدیل به آقای خاص شده بود " ...
پایان !