صاحب باشگاه: دیر کرد که.
معاون: نه هنوز 5 دقیقه مونده.
صاحب باشگاه: تو اوکراینی بلدی؟
معاون: نه... ولی مترجم می آره دیگه حتما
صاحب باشگاه: اگه نیاره چی؟ اوه اوه اومد. این که تنهاست... اوه... ام.. سلام! هاو آو یو؟
بازیکن: هلو! نایس تو میت یو! هلو
معاون: سلام، بفرمایین... سیت... سیت داون پلیز
صاحب باشگاه: خوب هستین شما؟
بازیکن: وات؟
صاحب باشگاه: وات که... چیزه... جناب معاون شما مذاکراتو انجام بده.
معاون: اهم... آم... عارضم به یو که... کن یو اسپیک انگلیسی؟
بازیکن: نات وری ماچ، کن یو اسپیک اوکراینی؟
معاون: نو... فارسی؟
بازیکن: نو...
معاون: لری؟
بازیکن: نو
معاون: مازندرانی؟ نه؟ خب باشه. اوکی. انگلیسی ایز اوکی.
بازیکن: مای فرند... آ... تل می، عه جاب... گود جاب. مانی؟
صاحب باشگاه: چه پولکی عه... بزار برسی... یو آر پولکی... مانی عی! بد... بد بوی!
بازیکن: آیم نات بد بوی! آی جاست اسموک کریستال مث فور فان
صاحب باشگاه کریستال؟ ... حتما تعریف بلور و کریستال ایرانو شنیده. سوغاتی هم می خواد از ما. چی بگم... ولی حالا دیگه چه کنم که ما مهمون نوازیم دیگه... اوکی اوکی.
معاون: حالا هو ماچ مانی؟ نو ها ماچ مانی؟
بازیکن: ناین تازند دالر
صاحب باشگاه: باز خدا پدر مادرشو بیامرزه یه ملیون نخواست. ناین تازند می شه چه قدر؟
معاون: فکر کنم می شه نود هزار تا... خوبه دیگه... یا نه می شه نهصد تا؟ نه همون نود هزارتاست.
صاحب باشگاه: اوکی مستر! اوکی. گود!
بازیکن: دو یو پلی فوتبال؟ بی کاس آی اونلی پلی فوتبال ویت مای فرند این پارک. ناتینگ سیرییس
صاحب باشگاه: چی گفت؟ ناتینگ سیروس کیه؟
معاون : سیروس کیه؟ این دیالوگ جوکره. داره می گیره چرا اینقدر جدی؟ سیریوس نباشین. بخند یه خورده.
صاحب باشگاه: آها... ها هاها هاها...
همه به تقلید از صاحب باشگاه شروع به خنده می کنند. ولی کسی هم نمی داند به چه می خندد.
صاحب باشگاه: خب دیگه... قراردادو بهش بده...
پ: قراردادم که انگلیسیه...
صاحب باشگاه: خودت پر کن دیگه مفادشو... تو که الان داشتی مثل بلبل انگلیسی صحبت می کردی.
معاون : ام.... آخه می دونین چیه؟ من اسپیکینگم خوبه... رایتینگ یه خورده ضعیفم... بدیم خودش پر کنه؟ آدم با معرفتی به نظر می آد
صاحب باشگاه: آره آره ... بده خودش.
معاون: هی! یو! دیس ایز یور کانترکت. رایت و ساین!
بازیکن: می؟ ریلی؟ تنکس گایز!
صاحب باشگاه: گای...ز؟ فحش داد؟
معاون: نه... بعدا بعدا بهت توضیح می دم... تنک یو... گای!
صاحب باشگاه: خب اینم از این... به نظرم می تونیم بیزینس های اینترنشنال رو هم انجام بدیم ها... نه؟
معاون: هووووووممم! یس... یس!!