طرفداری- سر الکس فرگوسن، سرمربی سابق منچستریونایتد، پس از رسیدن توپ طلای سال 2017 به کریستیانو رونالدو، بازیکنی که دوران فوتبالی اش زیر نظر این سرمربی اسکاتلندی شکل گرفت، در گفتگو با فرانس فوتبال، درباره این ستاره پرتغالی به صحبت پرداخت که در ادامه برای شما آمده است.
- اولین باری که رونالدو را ملاقات کردی، به یاد داری؟
یکی از دلایلی که من میخواستم او را ملاقات کنم، کارلوس کیروش بود که یکی از دستیاران من بود و از روی اینکه قبلاً هدایت اسپورتینگ لیسبون را برعهده داشته بود، رابطه بسیار خوبی با این باشگاه داشت. ما یک برنامه تبادل مربیگری با این باشگاه داشتیم و یکی از دستیارانم، جیمی رایان که از لیسبون برگشته بود، به من گفت :"یک بازیکن فوق العاده را دیده ام" او از کریستیانو رونالدو میگفت که آن زمان 16 ساله بود. متعاقباً کارلوس کیروش و مسئولان اسپورتینگ لیسبون برای انتقال کریستیانو رونالدو به توافق رسیدند، فکر میکردیم او بسیار جوان است و نیاز دارد حداقل دو فصل دیگر را در اسپورتینگ باشد و سپس به اینجا بیاید. امّا در آگوست 2003، اسپورتینگ استادیوم جدیدش را افتتاح کرده بود و ما برای دیدار افتتاحیه به مصاف اسپورتینگ رفتیم، رونالدو در سمت چپ لیسبون بازی میکرد و باورنکردنی ظاهر شد.
بین دو نیمه، به مدیر تیم گفتم که به روی سکوها برود و مدیراجرایی باشگاه، پتر کنیون را پیش من بیاورد. پیتر پیش من آمد و گفت اتفاقی افتاده است. به او گفتم: "بدون امضا کردن قرارداد با آن پسربچه اینجا را ترک نمیکنیم." او پاسخ داد: "کدام پسر بچه؟" باورم نمیشد که او متوجه رونالدو نشده بود. بعد از بازی، با کریستیانو رونالدو و مدیربرنامه هایش ژرژ مندس صحبت کردم. او به من گفت که باید هرچه سریعتر عمل کند چراکه آرسنال و رئال مادرید، هم به رونالدو علاقمند هستند. به رونالدو گفتم که میخواهم با ما به منچستر بیاید. کریستیانو به من گفت باید با مادرش صحبت کند، روز بعد، یک جت اختصاصی برای انتقال برادر، مادر، خواهر و ژرژ مندس از لیسبون به منچستریونایتد فرستادیم.
یکی از دغدغه های او در مکالمه ای که با هم داشتیم، این بود که او از این که از ابتدا در تیم اصلی نخواهد بود، نگران بود. او دیده بود که ما با ستاره های جوان چطور برخورد کرده بودیم و آنها را آماده کرده بودیم، درست مانند گیگز، اسکولز و دیوید بکام. او به هر حال پاسخ مثبت داد و با ما قراردادش را امضا کرد. فکر میکنم مادر رونالدو و ژرژ مندس، از این احساس که هیچ قولی به او ندادیم که از همین لحظه اول در تیم اصلی باشد، تحت تأثیر قرار گرفته بودند.
از شروع او در منچستریونایتد برای ما بگو، در کتابت نوشته بودی که او بیشتر خودنمایی کرده است
به نظرم او از دسته ای از بازیکنان بود که میخواست چیزی را به اثبات برساند. چیزی که جزئی از فرهنگ فوتبال است، به ویژه فرهنگ فوتبال پرتغال. او پلههای رشد را بالا میرفت، امّا در همین حین، کاستیهایی در پاس های صحیح به هم تیمیهایش داشت، مانند یک مرد در زمین فوتبال رفتار میکرد. چیزهایی که او امروز یادگرفته و تصحیح کرده است، امّا بخشی از آنها هنوز هم جزئی از سبک بازی او است. یکی از چیزهایی که به او کمک میکرد، رفتار هم تیمیهای باتجربه ترش بود، امثال ریو فردیناند، گیگز، اسکولز، گری نویل. هر زمانی که او دایو می زد، آنها به او گیر میدادند. آن روزها او به یک دایور مشهور شده بود، چیزی که کاملاً موجه نبود. من بابت اینکه او چنین عنوانی را داشت، از او عصبی میشدم، امّا او روی این مسئله کار کرد و پس از یکسال، از شر آن مسئله خلاص شد.
همیشه اینکه او به خاطر این مسئله مورد انتقاد قرار میگیرد برایم غیرقابل تصور بود، اگر یک بخش از و یک جنبه از فوتبال رونالدو باشد که شما بخواهید در نظر بگیرید، سرعت بازی او است. وقتی شما با سرعتی که او میدود، میدوید و یک مدافع روی شما تکل میکند و یا شما تعادل خود را از دست میدهید، اینکه زمین بخورید، طبیعی است، این مسئله، او را از اینکه یک مهاجم باشد که به داخل محوطه جریمه هجوم میبرد، حریف را تحریک میکند و موقعیت ایجاد میکند، دور نمیکرد. این همان چیزی بود که او را به یک بازیکن بزرگ تبدیل کرد.
او اینگونه، احترام همتیمی های باتجربه تر خود را به دست آورد؟
البته. او بازیکن محبوبی در رختکن بود. بازیکنان باتجربه میتوانند به راحتی یک بازیکن بزرگ را تشخیص دهند و گیگز در آن شرایط این مسئله را به خوبی درک کرد. در آن تیم بازیکنان باتجربه و بزرگی حضور داشتند، مانند گابریل هاینتسه، ریو فردیناند، نمانیا ویدیچ، پل اسکولز، گری نویل. همه آنها به او کمک کردند چراکه میدانستند او بازیکن بزرگی است، علاوه بر این، یک شخصیت بزرگ دارد و ذهنیت بزرگی هم دارد.
نسبت به او سختگیر بودی؟
مجبور نبودم سختگیر باشم، بازیکنان باتجربه ای در تیم بودند که نسبت به او سختگیر بودند. این روزها، اگر میخواهید یک بازیکن پیشرفت کند، باید روی شخصیت او نیز کار کنید. باید با تمام بازیکنان جوان این کار را انجام دهید، بازی برای منچستریونایتد، انتظارات زیادی را به وجود میآورد، شما باید آماده رویارویی با آن انتظارات باشید، بدون اینکه در نظر داشته باشید که مقابل چه حریفی قرار میگیرید. هیچ تفاوتی در این موضوع وجود ندارد.
پس به او هیچ لطفی در منچستریونایتد نشد؟
مقطعی بود که پدرش مریض شده بود و در لندن در بیمارستان بستری بود. به او گفتم که نگران تمرینات نباشد و میتواند دو روز مرخصی بگیرد و دوباره برگردد. فکر میکنم پدرش شش ماه آنجا بستری بود و درگذشت. بعضی اوقات باید فراموش نکنیم که فوتبال همه چیز و مهم ترین چیز نیست. وقتی پدر یا مادرتان در بیمارستان هستند، شما باید کنار آنها باشید.
در 2008، وقتی برای اولین توپ طلای رونالدو به پاریس آمدی، او را "پسرم" صدا زدی، چه رابطه ای با او داشتی؟
بزرگترین خوشنودی من این بود که بازیکنی از مادیرا پرتغال و از طریق اسپورتینگ لیسبون به باشگاه من پیوسته و اکنون به بازیکنی که امروز هست تبدیل شده است. شما میتوانید صدها میلیون برای یک بازیکن هزینه کنید، امّا هیچ چیزی به اندازه آنکه یک بازیکن 17 یا 18 ساله را در حال شکوفاشدن در اختیار داشته باشید، لذت بخش نیست. یک پیوند و رابطه بسیار خاص بین ما شکل گرفته بود. تفاوت کار با یک بازیکن جوان، انگیزه، ذهنیت و شجاعتی است که او به عنوان یک فوتبالیست از خود نشان میدهد. اینکه می دانم در شکوفا شدن استعداد او نقشی داشته ام، فوق العاده است. باور دارم که کریستیانو همیشه نسبت به نقشی که منچستریونایتد در شکوفا شدن دوران حرفه ای اش داشت، قدردان است.
چطور او را به این بازیکنی که حالا هست، تبدیل کردی؟
مشخصاً، تمرینات معمول روزانه، تمرینات پرفشار، تمرکز، کار بر روی سرعت او، کارهایی بود که برای او انجام میدادیم. بعضی اوقات بازیکنان فراتر از آن چیزی که از آنان خواسته میشود در اختیار میگذارند. کریستیانو بعد از تمرینات، همیشه کارهای اضافی انجام میداد، توپ ارسال میکرد، ضربه آزاد تمرین میکرد، ضربات نهایی را تمرین میکرد. یک روز جمعه را به یاد دارم که فردای آن روز با آرسنال بازی داشتیم، زمین گلآلود بود و از او خواستم که تمرین نکند، او گفت:"باشه رییس". چند دقیقه بعد دیدم او بر روی چمن مصنوعی مشغول تمرین کردن است. این نشان میداد که او یک میلی دارد و دوست ندارد هیچ وقت متوقف شود.
رونالدو، در لیست تمام بازیکنان بزرگی که مربی آنها بوده ای، در چه رتبه ای قرار میگیرد؟
بعد از ترک منچستریونایتد، او به بالاترین سطح دوران فوتبالش رسید. همیشه میدانستیم او در رئال مادرید به بازیکنی بزرگ تبدیل خواهد شد. او 23 سالگی منچستریونایتد را ترک کرد، در دوره ای که او در زندگی یک فرد بالغ شده بود و رئال مادرید از آن نهایت منفعت را برد. ما رونالدوی جوان را در اختیار داشتیم که بسیار فوق العاده بود. اگر به بازیکنان بزرگی که در منچستریونایتد حضور داشته اند نگاه کنیم، بازیکنانی مانند اریک کانتونا، گیگز و پل اسکولز، بدون شک رونالدو هم در سطح چنین بازیکنانی قرار میگیرد. او در رئال مادرید، چیزی فراتر از آنچه که در منچستر بود تبدیل شد. ما نسبت به این مسئله احساس غرور میکردیم، چراکه در آن سهمی داشتیم. به نظرم رونالدو در جمع بهترین بازیکنانی قرار میگیرد که من مربی آنها بوده ام.
مقایسه او با کانتونا عادلانه است؟ آنها هر دو با یک سن و سال مشابه به منچستریونایتد نیامدند..
دقیقا، اریک باتجربه تر بود. با او تیم خیلی بهتر شد، امّا کریستیانو بازیکن جوانی بود که به جمع ما اضافه شد. میان بازیکنان هیچ مقایسه ای وجود ندارد. شباهت آنها در کاریزمای آنها بود. کانتونا فوق العاده بود، همه هواداران منچستریونایتد این را به خوبی میدادند. امّا لیست افتخارات رونالدو بیشتر بود. در طول 20 سال اخیر، تنها لیونل مسی را میتوانید با او مقایسه کنید.
در سال 2008، رونالدو خواهان جدایی از منچستریونایتد برای پیوستن به رئال مادرید شد، چگونه با آن شرایط کنار آمدی؟
البته همه چیز دقیقاً از جام جهانی 2006 شروع شد، زمانی که وین رونی مقابل پرتغال اخراج شد و منتقدان رونالدو را بابت آن اتفاق مورد اتهام قرار دادند که ناعادلانه بود. امّا در مورد آن شرایط باید بگویم که رونی فوق العاده بود و خیلی خوب مسئله را مدیریتت کرد. او پیش من آمد و گفت اگر نیاز است که من و رونالدو قبل از شروع فصل، مصاحبه ای ترتیب دهیم و منتقدان را ساکت کنیم. به او گفتم این ایده چندان عاقلانه به نظر نمیرسد. فکر میکردم این کمی حیله گرانه است و من از حیله خوشم نمیآید.
از طریق ژرژ مندس متوجه شدیم که رونالدو ناراضی است. او به ژرژ گفته بود که دوست ندارد به منچستر برگردد و میخواهد به رئال مادرید برود، در آن زمان رامون کالدرون برای ریاست باشگاه رئال مادرید بود و از رونالدو برای اینکه به او رأی داده شود، استفاده کرد. یک بلیت گرفتم و به لیسبون رفتم تا در منزل کارلوس کیروش با رونالدو صحبت کنم. به او گفتم: "تو این فصل منچستریونایتد را ترک نمیکنی، دوست ندارم تو را به رامون کالدرون بفروشم. اگر خوب بازی کنی، بعداً میتوانی بروی. " مندس میدانست که من همیشه سر قولم خواهم ماند. تمرکز و نظم کاری او بسیار خوب بود و در سال 2009، فلورنتینو پرز ریاست باشگاه رئال مادرید را برعهده گرفت که این کار ما را برای مذاکره با او راحت تر کرد.