hossein.bayern.ss abمن اول بازی استرس داشتم حسابی یکی دوتا حمله هم کرد اون چند دقیقه اول برزیل..بعد یهو گل اول رو زدیم گفتم خوببب دیگه یه کم با اعتماد بیشتر بازی میکنیم گل دوم زدیم گفتم جوننننن برو که انگار میخوایم بریم فیناللللل گل سوم زدیم گفتم وایییی فکر نکنم دیگه مساوی شه نکنه مساوی شه وای نه بابا بردیم یهو گل 4زدیمممم گفتم اوه چی شدددد دیگه همینطوری که گل میخوردن من فقط نگاه بابا مامانم میکردم ببینم زنده ام چیزی شده اخر زمونه چی خبره مگه دیگه اخریا دلم واسشون میسوخت:D