طرفداری- ویلفرد زاها در مصاحبه جدیدش، از هجمه ای که علیه او به راه افتاده است و نحوه به بلوغ رسیدنش در کریستال پالاس گفته است.
به گزارش اسکای، هنوز گرد و خاک در ویکریج رود به زمین ننشسته است؛ شنبه گذشته ویلفرد زاها در اکثر صحنه های مهم دیدار دو تیم واتفورد-کریستال پالاس حضور داشت. شاید بحث بر انگیز ترین آن ها، صحنه برخورد او با آدرین ماریاپا بوده باشد که در نهایت به جریمه او با کارت زرد به دلیل شبیه سازی منجر شد. با این وجود صحنه های آهسته نشان دادند که کریس کاوانا داور بازی، باید یک پنالتی به سود کریستال پالاس اعلام می کرد.
زاها که بیش از هر بازیکنی طی سه فصل گذشته لیگ برتر به دلیل شیرجه زدن کارت گرفته است (4 بار) معتقد است تصورات زمینه ای داوران در مورد او موجب می شوند تا بسیاری از مواقع حق به حقدار نرسد.
یقینا هجمه ای علیه من وجود دارد. خیلی از بازیکنان را دیده ام که شیرجه می زنند ولی کسی در مورد آن ها هیاهویی مشابه مورد من به پا نمی کند و تلاشی نیز برای محروم کردن شان صورت نمی گیرد. من محروم نمی شوم، چون شیرجه نمی زنم. ولی چرا همه اینقدر خواهان محروم شدن من هستند؟ فکر می کنم داوران در بازی ها ناخواسته چنین تصوری پیدا می کنند.
با این وجود از ابتدای فصل 16-2015 لیگ برتر تا کنون، هیچ بازیکنی بیش از زاها قربانی خطای مدافعین حریف بر روی خودش نشده است. او در این مورد گفته است:
چنین آماری خود گویا است. تنها می توانم با این موضوع کنار بیایم. بازیکنان و تماشاگران حریف همواره سعی در القا کردن برداشت خاصی از من به داوران هستند. شرایط به گونه ای می شود که اگر کنترل اعصاب خود را از دست بدهم، داوران مرا با کارت زرد جریمه می کنند. بنابراین سعی می کنم خود را از بازی های روانی کنار بکشم. آخرین باری که با واتفورد بازی کردیم، آن ها تمام طول بازی مرا هو کردند. سپس در آخرین لحظات بازی توانستم یک پاس گل بدهم و آن ها را شکست دادیم. پس اگر حواسم به کار خودم باشد، می دانم چه کار باید بکنم. پرداختن به سایر مسائل اهمیتی ندارد.
با این وجود پختگی زاها نسبت به گذشته مشهود به نظر می رسد. ظاهرا انتقالی ناموفق به منچستریونایتد _جایی که او تنها چهار بار برای تیم اصلی باشگاه به میدان رفت و در نهایت به تیمی برگشت که از 12 سالگی در آن عضویت داشت_ نیز در این راستا موثر بوده است.
هنگامی که در 19-20 سالگی راهی باشگاه بزرگی شدم، نمی دانستم چه انتظاری باید داشت، چگونه باید رفتار کنم و ... . تنها جوانی بودم که می خواست حرکات نمایشی انجام دهد و حتی برآیند نهایی حرکاتم نیز برایم مهم نبودند. حالا نگاه جدی تری به این مسائل دارم: بدنسازی، ریکاوری پس از مسابقات، تصمیم گیری ها. چیزهای زیادی در مورد بازی خود فرا گرفتم. اینک شرایطم کاملا فرق می کند. یقینا حالا بالغ تر شده ام و ذهنیت قوی تری دارم. پس از آنچه در منچستریونایتد بر من گذشت، باید از نظر ذهنی قوی می ماندم. فکر می کنم در فوتبال، بیشتر کار به مسائل روحی-روانی بر می گردد. اگر این جنبه را حل و فصل کنید، باقی جوانب هم حل می شود.
زاها معتقد است در دوران اوج خود به سر می برد. همین که کریستال پالاس طی 12 بازی از 14 مسابقه ای که در فصل جاری زاها را در اختیار نداشته باخته است، نشان از اهمیت این وینگر برای تیمش دارد. این ها موجب شده اند تا او توجه تیم های بالانشین لیگ برتر را به خود جلب کند اما ظاهرا خود او توجهی به آن ها نمی کند.
توجهی به شایعات ندارم و تمرکزم بر روی کریستال پالاس قرار دارد. ما در مخمصه ای گیر کرده ایم و باید خود را از آن خارج کنیم و از این رو تمام فکر و ذکر من معطوف به این قضیه است. حقیقتا در حال حاضر از شرایط خود راضی هستم. هر هفته چه در دیدار های خانگی و چه خارج از خانه، طرفداران پالاس حمایت ویژه ای از من به عمل می آورند. در حال فوتبال بازی کردن و لذت بردن از آن هستم و هیچ دلیلی برای عدم رضایت من وجود ندارد.
طرفداران کریستال پالاس علاقه زیادی به او دارند و ظاهرا این علاقه، از جریانی دو سویه سر چشمه می گیرد.
طرفداران کریستال پالاس برخورد خوبی با من دارند. همیشه می دانستم که می توانم به این باشگاه برگردم زیرا به این خاطر از تیم جدا شدم که پیشنهادی داشتم که نمی شد به آن نه گفت. ولی با وجود انتقال به یونایتد، می خواستم به طور قرضی به تیم برگردم و فصل را با آن ها به پایان برسانم. فکر می کنم طرفداران قدردان این مسئله هستند ولی تمامی طرفداران دنیا چنین حسی ندارند. این طرفداران فوتبال را درک می کنند.
با تمامی این محبوبیت ها، زاها هنوز هم خاکی باقی مانده و زندگی عادی خود را در پیش گرفته است.
بیشتر عمر خود را در کرویدون زندگی کردم. می توانید مرا در فروشگاه محل ببینید. احساس نمی کنم نیازی به مخفی کردن خود داشته باشم چون دلیلی برای انجام این کار وجود ندارد. بسیار خب، من برای کریستال پالاس بازی می کنم ولی هنوز هم یک آدم معمولی هستم. اگر لازم باشد برای خریدی به مرکز خرید کرویدون بروم، چنین خواهم کرد. من تنها دست به کارهای عادی می زنم.