با اعتراض گسترده معاندين كي روش به عدم دعوت كاپيتان پرسپوليس به اردوگاه تيم ملي و جاي نگرفتن او در ليست نهايي تيم ملي، نگاهي به بازي هاي مهمي كه سيد جلال حسيني در فصل اخير انجام داده است مي اندازيم.
با توجه به عدم قرارگيري پرسپوليس در گروهي دشوار، بازي ها سخت و مهم پرسپوليس در فصل اخير اندك بودند. شايد ٣ بازي را بتوان فراتر از متوسط دسته بندي كرد. دربي برگشت مقابل استقلال، بازي در دوحه مقابل السد و بازي در ابوظبي مقابل الجزيره. با توجه به عدم حضور حسيني در بازي با الجزيره صرفا دو بازي ديگر را بررسي مي كنيم.
روی گل دوم، با دادن پاس به ژاوی، حسینی كه پست او سمت راست مركز دفاع است، پست خود را رها می كند و به سمت ژاوی یورش می برد، ژاوی اما با دیدن فضای بسیار ایده آلی كه حسینی آن را خالی گذاشته است، بغداد بو نجاح را صاحب توپ می كند، بونجاح با تعلل باعث می شود بازیكنان پرسپولیس برگردند تا تك به تك از دست برود اما همچنان صاحب توپ است و سید جلال را در مقابل خود دارد. بونجاح توپ را روی پای راست خود می آورد و علی رغم تكل حسینی به سادگی شوت می زند، شوتی که به قدری محكم است كه بیرانوند را نیز تسلیم می كند.
در صحنه گل اول در حالیكه بازیكن السد یك مدافع را پیش رو دارد، حسینی با جداشدن از دیوار خط دفاعی به جای رفتن به مركز محوطه جریمه و پوشش قلب خط دفاعی، تصمیم می گیرد پشت سر ماهینی بایستد تا اگر بازیكن السد تصمیم به دریبل گرفت و اگر موفق به دریبل زدن ماهینی شد، ماهینی را پوشش دهد، كه با سانتر توپ هیچكدام از این اگرها به وقوع نپیوست.
در بازي دوم، يعني بازي مقابل استقلال نيز چند صحنه به وجود آمد كه عملكرد تعجب برانگيز حسيني را در بر داشت.
در اولین تقابل حسینی و تیام، شجاعیان صاحب توپ است و به سمت دروازه حریف پیش می رود، سید جلال به تیام چسبیده است و با او حركت میكند. به محض اینكه شجاعیان گارد پاس دادن می گیرد تیام شروع به استارت زدن می كند، با شروع تیام به استارت زدن، سید جلال هم همراه او شروع به حركت میكند، اما بعد از چهار ثانیه، تیام در محوطه جریمه با بیرانوند تك به تك می شود اما سید جلال حتی به قوس محوطه جریمه هم نرسیده است. البته پرسپولیس روی این جا ماندن حسینی جریمه نشد و بیرانوند توانست اين ضربه را مهار كند.
در صحنه ای دیگر، در حالیكه سیدجلال حسینی یار مستقیم تیام است، از او غافل می شود و فاصله ی زیادی از او می گیرد. این كار فضای قابل توجهی را در پشت سر سیدجلال برای تیام خالی می كند، فضایی كه جپارف به خوبی آن را می بینید و فورا توپ را به آن جا می فرستد، تیام ِ بی یار(!) ارسال جپارف را به سادگی كنترل می كند، توپ را به روی پای راست خود می آورد و با وجود تكل سید جلال، شوت می زند. شوتی كه در نهایت منجر به گل سه امتیازی استقلال و غفوری می شود. جالب آنكه این صحنه در بازی قبلی پرسپولیس مقابل السد هم رخ داده بود كه بالاترربه آن پرداخته شد.
از صحنه های خطرناك بازی كه عملكرد سیدجلال حسینی در آن بسیار عجیب بود، صحنه ی سانتر ورویا غفوری برای شجاعیان است. در حالیكه سیدجلال شجاعیان را یارگیری كرده است، ورویا غفوری توپ را برای هم تیمی اش می فرستد، و سید جلال حسینی بدون این كه بپرد یا توپ را دنبال كند فقط بازیكن حریف و توپ را نگاه می كند، توپی كه با خوش شانسی برای پرسپولیس و حسینی، به جای سر شجاعیان به كتف او می خورد تا پرسپولیس از خوردن یك گل حتمی نجات پیدا كند.
جدا از كارنامه درخشان سيد جلال حسيني، او ديگر آن سيد جلال سابق نيست. داشتن سيد جلالي كه آن گونه مقابل آرژانتين بازي كرد آرزوي هر مربي اي است نكته اينجاست كه ديگر سيد جلال حسيني آن بازيكن سابق نيست و هم از لحاظ ذهني و هم از لحاظ بدني افت شديدي داشته اشت. انتظار اين كه سيد جلال سوتي ندهد بيهوده است، هر كسي ممكن است در لحظه استباه كند اما اشتباه تاكتيكي و تضعيف فيزيكي قابل توجيه نيست.
سيد جلال حسيني مي توانست قسمتي از ليست ايران باشد، هنوز هم مي تواند. اما اينكه او ديگر آن بازيكن قبلي نيست بر هر آن كس كه عينكي از تعصب بر چشم ندارد هويدا و آشكار است. او مي توانست باشد و مي توانست نباشد و كي روش دومي را برگزيد.