اسبی که سوار شد بر آن ناصرِِ دین
بد خوی نخواهد شدن آن اسب یقین
از شدت وجد ، خواست که پرواز کند
بیچاره چو پر نداشت ، آمد به زمین
... جهانا مپرور چو خواهی درود
چو میبدروی پروریدن چه سود
برآری یکی را به چرخ بلند
سپاریش ناگه به خاک نژند
آخرین حضور 40 دقیقه 20 ثانیه قبل
عضویت از ۱ سال 8 ماه قبل