✨رویای ناتمام گواردیلا / بازی منچسترسیتی با لیورپول
🏆دور برگشت یک چهارم نهایی اروپا 2017/18 🏆
📝نگاهی بر ترکیب کلاسیک یا مدرن ۳. ۲. ۳. ۲ گواردیلا
📝نویسنده : صادق سبزی پور ۹۷/۱/۲۴
🔽 بانتیجه ضعیف ۳ بر صفری که سیتی در بازی رفت مقابل لیورپول در آنفیلد گرفته بود ، راهی جز جنگیدن ، برای پیروزی در این بازی که حکم مرگ و زندگی را داشت، نذاشته بود . کاری بس سخت و دشوار در برابر ( کلوپ ) و یارانش ، گواردیلا برای محقق کردن اهدافش مجبور به استفاده از روشی متفاوت با سیستمهای امروزی با ریسک بالا شد ، ترکیب رویایی که حتی بعضی ها جرات بازی کردن با آن در بازیهای رایانه ای را ندارند ، چون با نفوذ بیشتر نفرات تیم در حمله attacking plan و فضاهای خالی که در پشت سر آنها به وجود می آید ، تیم در فاز دفاعی بسیار شکننده ظاهر میشود ، درست این همان جایی بود که ( صلاح) و ( مانه) سیتی را به زانو درآوردند.( که خود نیاز به استفاده از ابزار خاصی را دارد)
🔽 لاین آپهای فوتبالی و بعضی دوستان تحلیلگر سیستم سیتی را ۳. ۲. ۴. ۱ یا ۳. ۲. ۱. ۲ برای این بازی طراحی نموده بودند ، اما در طول بازی و نوع استقرار و حرکات بازیکنان در زمین چیزی دیگری به چشم میخورد و با برداشتی که از این بازی صورت گرفت سیستم بازی به روش ۳. ۲. ۳. ۲ و تقسیم زمین به سه قسمت برای انتقال و استقرار در نظر گرفته شده بود که شباهت زیادی به آرایشهای کلاسیک گذشته داشت شکلی شبیه به ( M M ) ، طرحی مدرن از تلفیق دو روش کلاسیک و مدرن که زائده ذهن و علم و دانش یک مربی بزرگ و صاحب سبک دنیا بود. (تصویر شماره ۱)
🔽مطمئنا برای خیلی از فوتبال دوستان این مطالب تکراری باشد اما برای درک بیشتر مطلب و موضوع به آن میپردازیم ، وقتی کمی به گذشته بنگریم آرایش ۳. ۲. ۲. ۳. یا( W M ) به خاطر شکل M که در عقب زمین ۳ دفاع و ۲ هافبک به خود میگرفتن و شکل W که ۵ نفر جلویی داشتند در سالهای ( ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۸) توسط ( هربرت چمپن) سرمربی تیم آرسنال به اجرا گذاشته شد ، این روش در حمله با ۵ نفر و در دفاع هم با ۵ نفر اجرا میشد و ۲ هافبک هجومی که در جلوی زمین به هنگام حمله به ۳ مهاجم اضافه میشدند و به العکس ۲ هافبک عقب زمینی که به ۳ مدافع اضافه میشدند ، ( هربرت چمبن ) توانست با این سبک بازی با تیم آرسنال ۵ قهرمانی لیگ و ۲ قهرمانی اتحادیه به دست آورد. اگر با دقت به نوع بازی سیتی نگاه کنیم، تعادل بازی را در ۵ نفر عقب زمین در زمان دفاع و ۵ نفر جلویی تیم در زمان حمله را مشاهده میکنیم و تعادلی که همیشه در زمین حفظ شده بود و انتقال سریع توپ از این ۵ نفر عقب به ۵ نفر جلویی ( با شرح وظایفی که جلوتر گفته میشود به تفاوت تفکرات پپ با این روش در اضافه شدن نفرات به جلو یا عقب زمین می پردازیم).
🔽 آرایش کلاسیکی دیگری که کمی به سیستم پپ نزدیک بود ۳. ۲. ۳. ۲ ( ll metodo ) بود که در دهه سی میلادی در سالهای (۱۹۳۴ الی ۱۹۳۸) توسط ( ویتوریو پوتز ) ایتالیایی که دو قهرمانی جام جهانی در سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ برای ایتالیا به بدست آورد به اجرا درآمد ، ولی نحوه بازی این آرایش ( ضد حمله و بازی مستقیم و..... ) که متفاوت با نگرش بازی تیم پپ است ،بود. اما چینش و بعضی وظایف آنها کمی شبیه هست ،درکلاسیک وینگرهای سنتی Traditional wingers کمی عقب تر مهاجمین قرار میگیرند و گاهی در صورت نیاز به کمک مدافعین عقب می آیند و ۲ هافبکی مرکزی که در جلوی ۳ مدافع بازی میکنند وبا دوندگی بالا به آنها در عقب زمین کمک کرده و با توپ گیری از مدافعین سعی در پاس بلند و انتقال سریع توپ به جلو را دارند ، تا حدودی شبیه وظایف هافبک های سیتی و انتقال سریع به عمق و به باکس های جلوی و استفاده کمتر از عرض دادن زمین .
🔽 با شرح وظایف و دستورات گواردیلا ، در زمان compaction فشردگی بازیکنان لیورپول ، سیتی در هجوم همه جانبه در زمین حریف به ۱. ۴. ۵ با یک دفاع مرکزی شکل میگرفت (تصویر شماره ۲) و زمانی هم برای اجرای پرس با ۴ نفر جلویی Gegenpressig خاص به ۳. ۲. ۱. ۴ تبدیل میشد و یا در زمان جلو آمدن لیورپول و attacking plan (حمله) آنها ( به غیر از ضد حملات لیورپول) در دفاع با ۴ نفر به ۴. ۳. ۳ تغییر پیدا میکرد ، با این شرح وظایف و استقرارهای گوناگون و نقشهای متفاوتی که بازیکنان در طول بازی به اجرا می گذاشتند ، به نوعی تفکرات مربی و درک بالای تاکتیکی خود را نشان میدادند ، که بیشتر در این سطح از فوتبال دنیا آن را میبینیم .
⤵نحوه اجرای ۳. ۲. ۳. ۲ پپ توسط بازیکنان سیتی
✨[ مدافعین Defenders ]
۱ دفاع مرکزی centre_ back [اوتامندی CB]
۲ دفاع کناری پوششی full_back [لاپورته LB ]و [واکر RB]
پپ در خط دفاعی خود، به جای ۳ دفاع مرکزی و پوششی که در بیشتر فوتبال دنیا رایج است ، از ۱ دفاع میانی و ۲ فول بک کناری پوششی با استقامت دوندگی و هوازی بالا استفاده نمود به دلیل اینکه در زمان حضور کامل تیم در زمین حریف به کنار دو هافبک میانی اضافه شده و اصولا نقش یک wing_back را بازی کنند و در بازی سازی شرکت کرده و هم توپهای برگشتی را جمع کنند و هم با قدرت دوندگی بالا در زمان ضد حملات ناگهانی لیورپول بتوانند سریع به عقب باز گردند . وظیفه دیگر ( واکر ) در سمت راست دفاع ، این بود زمانی که ( برنادو سیلوا) میتوانست کمی به عقب آید وبه دفاع کمک کند ، او کمی عقب تر رفته به یک دفاع میانی CB در کنار (اوتامندی) تبدیل گردد.(تصویر شماره ۳)
✨[هافبک ها midfielders ]
۲ هافبک میانی / تعادلی Holding midfielder
[ فرناندینیو ] ( کمی گرایش به عقب )
[ دی بروین ] (کمی بازی سازی middle playmaker )
هر دو هافبک میانی در جلوی ۳ مدافع بیشتر حضور داشتند و با انتقال سریع و پاسهای کوتاه ، توپ را از عقب زمین به قسمتهای جلویی تیم (هافبکهای هجومی) برسانند و کنترل بازی و ریتم بازی را در اختیار داشته باشند و در زمانی که تیم کاملا در زمین حریف بود در پشت هافبکهای لیورپول قرار می گرفتند تا برای گردش توپ و تغییر جهت بازی و هم فرار از فشردگی لیورپول و هم تصاحب توپهای برگشتی ( توپ های سوم ) در پشت جریمه عمل کنند ،هر دو هافبک سعی میکردند بیشتر در عمق تیم خود قرار گیرند فقط با این تفاوت که (فرناندینیو ) بیشتر وظیفه برگشتهای سریع در موقع ضد حملات لیورپول و یا قطع ارتباط و توپ را داشت.(تصویر شماره ۲)
✨۱ هافبک هجومی attacking midfielder
[ داوید سیلوا AM ]
(سیلوا) که در نقش یک هافبک هجومی بازی میکرد ، وظیفه دریافت توپ از دو هافبک میانی و بازی سازی در خط پشت سر مهاجمین و ایجاد موقعیت گلزنی برای آنها و انجام کار ترکیبی با وینگرهای کناری را داشت . او با آزادی عمل در حرکات و کنترل بازی و پی ریزی حمله ، اصولا نقش یک (playmaker) را بازی میکرد و گاهی هم در محوطه جریمه حریف به یک مهاجم تبدیل میشد یعنی نقش( treguarista)
✨۲ وینگر کناری winger
[برناردو سیلوا RW ]راست و [ سانه LW ] چپ
در زمان بازی وظایف متفاوتی را داشتند و به چند صورت تغییر شکل پیدا میکردند ، هر دو وینگر wingers در زمان حمله در محوطه حریف به مهاجم کاذب کناری تبدیل میشدند و نقش یک تمام کننده را ایفا میکردند ، آنها با حرکات فریبنده و تکنیکی برای برهم زدن تمرکز مدافعین حریف در محوطه جریمه و زدن شوت به دروازه حریف را در دستور کار داشتند . ( برناردو سیلوا) در زمانی که می توانست به عقب کمک کند تبدیل به wing_back مدافع جلوزن راست در جلوی ( واکر ) قرار میگرفت ، و ( سانه ) وینگر مهاجمی که با سرعت بالا در حرکت Box to Box و رفتن به باکس جلو را به خوبی انجام میداد ، و با حمل توپ در کنارها و ارسال برای مهاجمین و گاهی هم با اضافه شدن ( cut inside ) سوییچ کردن به مرکز در پشت جریمه ، اقدام به شوت زنی یا کار ترکیبی با ( سیلوا) میکرد .(تصویر شماره ۳)
✨[مهاجمین Center forward ]
۱مهاجم کاذب false attacker [ استرلینگ ]
۱ مهاجم تمام کننده striker [ ژسوس ST ]
دو مهاجم در جلوی خط حمله ، که ( استرلینگ) گاهی وینگر یا گاهی هافبک تهاجمی و گاهی مهاجم دیده میشد و به صورت کاذب بازی میکرد وینگری که گاهی در سایه بود و گاهی هم با آزاد بودن در شعاع حرکتی و رفتن به تمام نقاط جلویی زمین و نفوذ سریع به فضاهای خالی ، تمرکز مدافعین حریف را بهم می ریخت. او فقط در زمانی که تیم کاملا در زمین لیورپول بود و یا زمانی که توپ در کنارها آماده ارسال بود به شکل یک مهاجم در جلو در می آمد . (ژسوس ) با دوندگی زیاد چه در زمان پرس و چه در زمان حمله با ایجاد اختلال در بین مدافعین میانی بازی میکرد و تلاش زیادی در محوطه جریمه داشت و با نزدیک شدن سریع به خط دروازه در نقش یک تمام کننده بازی میکرد.
⤵ با باخت سیتی در این بازی و حذف ازجامی که در این چند سال اخیر همیشه آرزویش بوده ، رویاهای پپ ناتمام ماند ، در آخر اگر از بازی خوب و حساب شده لیورپول و هوش بالای کلوپ در بازی خوانی و استفاده او از نقاط ضعف منچستر سیتی بگذریم ، نباید منکر روش و انعطاف پذیری بالا و نقشهای گوناگون بازیکنان پپ گواردیلا در طول این بازی شد.
در ادامه به سبک و تفکرات کلوپ در این بازی خواهیم پرداخت.