طرفداری - ایکر مقدس لقبی بود که همگان برای کاپیتان رئال مادرید مناسب می دانستند، در این میان تنها مورینیو بود که یا این قداست را برای ایکر سنگین می پنداشت و یا به قداست هیچ چیز معتقد نبود.
پرده اول - یک ایکر خیلی مقدس
ایکر کاسیاس خیلی زود و در جوانی به چهارچوب دروازه رئال مادرید راه یافت و در دل هواداران به اسطوره ای بی بدیل مبدل شد، کسی که همواره یکی از نقاط قوت مادریدی ها محسوب می شد و حضورش در درون دروازه هر ناممکنی را ممکن می ساخت. خیلی وقت ها عامل اصلی پیروزی و خیلی وقت ها هم عامل اصلی به بار نیامدن فضاحت بود. دو بار بالای سر بردن جام ملت های اروپا و یک بار جام جهانی کاسیاس را به ایکری مقدس و دروازه بانی بی نظیر تبدیل کرد. او بهترین بود، کاپیتان بود، اسطوره بود، او نفر اول رئال مادرید بود، نامش بعد از رئال مادرید در همه جا به گوش می خورد. مادریدیسموها عاشق او بودند.
پرده دوم - یک آقای خیلی خاص
مورینیو در حالی که بهترین بارسلونای تاریخ را مغلوب ساخته بود به همراه اینتر وارد برنابئو شد، قهرمان شد و در برنابئو ماند. در واقع اینتر بدون آقای خاص به ایتالیا بازگشت و مورینیو ماند تا شاید رئال مادرید هم بتواند این بهترین بارسلونای تاریخ را ببرد، امیدی که با اولین ال کلاسیکو و شکست سنگین 5-0 به یاس بدل شد. اما او آقای خیلی خاص فوتبال بود و در همان فصل توانست بارسا را شکست دهد و به قهرمانی جام حذفی برسد. پیروزی یک بر هیچی که رفته رفته پر رنگ تر شد و رئال مادرید مورینیو توانست بارسا را شکست دهد، به نیمه نهایی اروپا برسد و قهرمان لالیگای رکوردها بشود. او هویت را به مادرید بازگرداند، او آقای خاص بود، همه چیز زیر نظر او بود، همه به فرمان او بودند، او نفر اول بود، نامش با قهرمانی گره خورده بود. مادریدیسموها عاشق او شدند.
پرده سوم - یک ایکر نسبتا مقدس
کاسیاس فصل را در حالی آغاز می کرد که برای دومین بار متوالی همراه تیم ملی اسپانیا قهرمان اروپا شده بود. فصلی که خوب شروع نشد، همه بد شروع کردند و کاسیاس نیز بخشی از این همه بود. خیلی زود فاصله با بارسلونای بدون پپ و بعد از آن بارسونای بدون تیتو افزایش یافت. و حالا ایکر مقدس باید ناجی تیم باشد اما نبود. اشتباهات فاحش او حتی طاقت متعصب ترین هواداران را نیز طاق کرده بود. حتی آنهایی هم که از او حمایت می کردند نیز ته دل می گفتند: این آن ایکر مقدسی که می شناختیم نیست و مورینیو هیچ گزینه بهتری جز آدان نداشت. آدانی که بسیار جوان بود و البته بسیار پر اشتباه. حضور فوق العاده کاسیاس در چهارچوب باعث شده بود مسئولین به روزی که ایکر خوب نباشد و یا ایکر نباشد فکر نکنند، روزی که به گفته تقویم امروز بود. ایکری که می خواست همیشه مقدس باشد.
پرده چهارم - یک آقای نسبتا خاص
مورینیو فصل را در حالی آغاز کرد که در تمام مسابقات پیش فصل پیروز میدان بود. خریدهای اندکی داشت و تیمش را کاملا ساخته و می شناخت. اما اوضاع طور دیگری رقم خورد. رئال مادرید از همان بازی آغازین لالیگا امتیاز از دست داد و شکست ها و تساوی های عجیب رئال مادرید از رقیب کاتالانی اش بسیار عقب انداخت. در این میان مورینیو به جای تلاش برای جبران لالیگا تصمیم گرفت یک بار برای همیشه کاپیتان تیمش را به فکر وا دارد. کم کم آدان دروازه کاسیاس را تصاحب کرد، دروازه ای که ابدا در حد و اندازه آدان بی تجربه نبود و نتیجه هم همان چیزی شد که همگان انتطارش را داشتند. رئال مادرید دو بازی پشت سر هم را واگذار کرد، لالیگا دست نیافتنی شد، ایکر به دروازه بازگشت ولی این بار ایکر دوباره مقدس به دروازه بازگشته بود. مورینیو تقدس را به ایکر بازگرداند. آقایی که می خواست همیشه خاص باشد.
پرده پنجم - اولین اختلاف ها یا یک ایکر چقدر می تواند مقدس باشد؟
مصدومیت سه ماهه کاپیتان در حالی که مسابقات بسیار مهمی پیش روی تیم قرار داشت ترس و دلهره زیادی در دل همگان ایجاد کرد، آدان ابدا گزینه مناسبی نبود و مسئولین مادرید به سرعت دیگو لوپز را برای دروازه مادرید تا زمان بهبودی ایکر خریداری کردند. عملکرد فوق العاده لوپز باعث شد تردیدها در مورد بازگشت کاسیاس به چهارچوب افزایش یابد. تردیدی که به واقعیت پیوست و ایکر مقدس به نیمکت نشین مطلق بدل گشت. چه در مسابقات حساس اروپایی و چه مسابقات بی انگیزه لالیگا ایکر انتخاب مورینیو نبود. حذف از لیگ قهرمانان و نرسیدن به فینال در حالی که لوپز عملکرد درخشانی از خود بروز داده بود، نتوانست ایکر را به دروازه اش بازگرداند.
پرده ششم - این افکار خاص آقای خاص!
همزمان با قوت گرفتن شایعات خروج مورینیو در انتهای فصل از مادرید، عکس العمل ها در مورد کاسیاس قوت گرفت، شایعه هو شدن کاسیاس در برنابئو، شعار نویسی هواداران در راستای حمایت از لوپز بر روی بنای یادبود کاسیاس، پیشنهاد سایر تیم ها برای به خدمت گرفتن ایکر و اظهارنظرات هر آدم بی ربط و با ربطی اوضاع را پیچیده تر کرد. کم کم هر کسی در مورد وضعیت کاسیاس و نیمکتی که به او سنجاق شده بود به سخنرانی پرداخت. از په په و راموس که هم تیمی هایش بودند تا اینیستای بارسلونایی رقیب و افرادی نظیر دل بوسکه، کارمبئو، گونزالس ، چیلاورت و .... هر چند خیلی از افراد یاد شده با بیان این صحبت ها خواهان تزلزل جایگاه مورینیو بودند، اما هیچ کس دوست نداشت ایکر را نامقدس نیمکت نشین ببینید و چون مورینیو رفتنی به نظر می رسد، موج حمایت ها از ایکر پر رنگ تر شد. با این همه ایکر هیچ گاه در مورد موقعیتش حرفی نزد. در نهایت این مورینیو بود که اعلام کرد اگر می دانست لوپز را از همان سال 2009 به برنابئو می آورد و نشان داد بهترین دروازه بان سال های اخیر در نظر او از دیگو لوپز بهتر نیست و او تا زمانی که در برنابئو است نفر اول و آخری است که تصمیم می گیرد. او آقای حالا منحصر به فرد است.
پرده آخر!
باید منتظر ماند و دید کدام یک از این دو نفر در جایگاه اصلی خود در مادرید خواهند ماند؟ ایکر در چهارچوب؟ مورینیو بر روی نیمکت؟ هردو ؟ و یا حالت بعید هیچ کدام؟