اختصاصی_ سانت (Sonnet) یکی از قدیمی ترین قالب های شعر اروپایی است که تا حدی با قالب غزل در فارسی و عربی شباهت دارد.
ویلیام شکسپیر نمایشنامه نویس بزرگ بریتانیایی در کنار دنیای نمایش به سرودن غزل هم می پرداخت و صد و پنجاه و چهار غزل از خود به یادگار گذاشت و این سبک شعر را در ادبیات انگلیسی به عالی ترین درجه ممکن رساند.
غزل های شکسپیر به غزلواره ها شهرت دارند و حالا یکی از بهترین اون ها رو با هم مرور می کنیم...
غزل شماره صد و چهل و ششم:
بیچاره جان که مرکز دنیای گناهکار من است
این دنیای گناهکار
به وسیله هوای نفسانی تزئین شده است
چرا باطنت سراسر کمبود و رنج است
چرا دیوار را از بیرون
اینگونه زیبا و شاهانه رنگ آمیزی می کنی
چرا برای جسم فناپذیر خود اینهمه خرج می کنی
در حالی که آن را
برای مدتی کوتاهی به تو اجاره داده اند
آیا با این کار طعمه خوبی
برای کرمهایی که میراث خوار بدن تو هستند تهیه نمی کنی
مگر عاقبت بدن تو غیر از این است
بگذار جانت از زبان تنت
یعنی از زبان بنده خود سود کند و زنده بماند
بگذار جسم تو از غم ضعیف گردد
تا در مقابل، گنجینه جان تو غنی شود
ساعات باطل را بفروش و روزهای مقدس را بخر
سیرت خود را غنی کن نه صورت خویش را
در این صورت مرگ شکار تو خواهد بود
و وقتی مرگ شکار تو شد
تو هم جاودانه می شوی... .
مترجم: دکتر جروم کلینتون - رئیس موسسه آمریکایی مکالمات فارسی.