با سلام خدمت دوستان عزیزم در سایت طرفداری
امروز خواستم اتفاقی که واسم افتاد رو واستون بازگو کنم
تا شاید بتونم با این کارم به جوونا به مردم و به جامعم کمکی کرده باشم
داستان از یه اگهی کار شروع شد
از اونجایی که من بیکار بودم و دنبال کار میگشتم
تا اینکه چشمم به یک اگهی کار خورد
کاری با عنوان "خرید تور و رزرو هتل"
تماس گرفتم و قرار شد برای استخدام به مشهد برم
وارد مشهد که شدم دو نفر منتظرم بودن بهم ادرس دادن تا بیام
تا اینکه رسیدم و مدعی شدن کارشناسشون میخواد باهام صحبتی در مورد کار داشته باشه
چند دقیقه ای گذشت تا اومد و درباره ی بازاریابی و کار توضیح داد ولی نحوه فعالیت رو نگفت
قرار شد ۴ روز آموزش ببینم و بعدش به استخدام شرکت در بیام
شرکتی که ادعا میکردن تو جهان یک برند محسوب میشه و اسپانسر منچستر سیتیه
روز اول و دوم کتاب و جزواتی برای مطالعه بهم دادن
هر شب جلساتی رو برگزار میکردن و تمام حسرتها و کمبودهای زندگی یک جوون بیکار رو تو سرم میزدن تا منو ترغیب کنن که وارد این شبکه بشم پول میلیاردی خونه لاکچری ماشین گرون قیمت
و جالبه بدونید در تمام این مدت فردی رو کنارم گذاشته بودن که تحرکاتم رو کنترل کنه به نوعی محترمانه حبسم کرده بودن
و در ادامه کلیپهایی نشونم دادن درباره افرادی که از طریق بازاریابی شبکه ای به ثروت هنگفتی رسیدن
روش کار این بود که از شرکت محصولی بخری و اونو به بقیه معرفی کنی یعنی بازاریابی شبکه ای
روز سوم بود که روش کارشون رو بهم گفتن و توضیح دادن با جزئیات کامل
و اینکه شما هر فردی رو که معرفی کنی شرکت به شما ۲۰۰ دلار حق معرفی میده و شما از این طریق میتونید مجموعتون رو گسترش بدید و در امدزایی کنید
تا اینجا همه چی اوکی بود.
ولی بعدش ازمخواست پورسانتی که شرکت بابت حق معرفی بهم میده رو به لیدرشون بدم و گفت چون ایران تحریمه پولهارو باید به ما بدید تا ما نقدشون کنیم و بهتون بدیم
اینجا بود که دیگه من شک کردم ، بله من ناخواسته وارد یک شبکه هرمی شده بودم که بیرون اومدن از اون چندان هم کار راحتی نبود
اینجا من به معنای واقعی کلمه ترسیدم
من متوجه نقشه پلیدشون شده بودم
ولی طوری رفتار کردم که شک نکنن
وارد شدن به این بازی اینده خوبی نداشت
اونا اگر میفهمیدن که من متوجه کلاهبرداریشون شدم چه بلایی سرم میاوردن؟
خب من دیگه برای مجموعشون خطرناک بودم چون ممکن بود به بقیه اعضا اطلاع بدم و لو برن
اگر هم لو نمیدام باید خودمم عضو این شبکه میشدم
که اینجوری هم عاقبتش حبس بود
سرشاخه ها فرار میکردن و فریب خورده ها میموندن و حبسی که انتظارشون رو میکشید
و واقعا چیزی که باعث تاسفه تعداد بالای فریب خورده ها بود فریب خورده هایی که گناهی نداشتن تحصیلکرده هم بودن ولی امید به یک زندگی لاکچری تحریکشون کرده بود که عضو این شبکه بشن
به هر سختی بود به پلیس اطلاع دادم و تونستم این شبکه رو متلاشی کنم
و بعد از این تعدادی از این فریب خورده ها که همسن های خودم هم بودن معتقد بودن که من باعث خراب شدن کارشون شدم و من مانع ثروتمندشدنشون شدم
یعنی اینقدر به سرشاخه های این شبکه اعتماد داشتن و مغزشونو شستشو داده بودن
ولی وجدانم راحته که اینده خیلی از اون جوونا رو از تباهی نجات دادم
اینده ای که عاقبتش یا حبس بود یا مرگ
و همین الان هم دارم این مطلب رو مینویسم این ترس رو دارم که مزدوراشون بیان سراغم و بلایی سرم بیارن
و در اخر اینو میخوام بگم که هر اگهی استخدامی رو باور نکنید
ممنون از وقتی که گذاشتید و مطالعه ای که کردید