سال 2016. بازی دورتموند در مقابل ماینتس.هفته بیست و ششم. دورتموند با 2 گل ماینتس را شکست داد. خوشحال نبودیم. خوشحال نبودند. دورتموند گل میزد. کاگاوا میگریست. ماینتسی ها بغض کرده بودند. واتسکه خیره شده بود. نوبی دیکل سکوت کرده بود. رویس دیگر اعتراضی نداشت. اوبا نمیتوانست راه برود. هواداران سکوت کرده بودند.
درجریان بازی دورتموند ماینتس اتفاقی افتاد، که اشک تک تک دورتموندی های دنیا را درآورد.
مهمترین اتفاق این مسابقه که نتیجه و آنچه در زمین گذشت را به حاشیه برد، مرگ ناگهانی یکی از هواداران بروسیا بر اثر ایست قلبی بود که برای لحظاتی سکوی جنوبی معروف استادیوم سیگنال ایدونا پارک که محل استقرار دیوار زرد تیفوسیهای دورتموندی است را به هم ریخت. یک تماشاگر دیگر هم به دلیلی نامعلوم از حال رفت، اما اورژانس ورزشگاه توانست او را احیا کند.
در پی این وقایع هواداران دورتموند در کل نیمه دوم به شکلی یکپارچه و هماهنگ سکوت مطلق اختیار کردند. بعد از اعلام مرگ هوادار مذکور از سوی بلندگوهای ورزشگاه، طرفداران ماینس هم از هیاهویشان کاستند.
اقدام هماهنگی بود. 82 هزار نفر در همدردی. هیچ کس خوشحال نبود. فرهنگ دورتموندی.
او که بود؟
در جریان بازی، هواداران دیوار زرد دیووانه وار درحال تشویق بودند. دورتموند حمله میکرد. بازی زیبایی بود. ناگهان دیوار زرد از تشویق دست کشید. لحظه ای صدای جیغ، لحظه ای داد و فریاد. دو نفر از هواداران دورتموند دچار سکته قلبی شدند. دو پیر مرد. دلیل سکته؟ عشق و هیجان بیش از حد. یکی 55 ساله و دیگری 80 ساله. پیر مرد 55 ساله احیا میشود. اما پیرمرد 80 ساله بغل دست لوتار امریش بیدار می شود.
در دقیقه 88 بازی، نوربرت دیکل با صدایی گرفته، خبر از مرگ پیرمرد 80 ساله داد. 25 هزار نفر دیوار زرد همزمان ایستادند. ماینتسی ها سکوت کردند. رویس سرش را پایین انداخته بود.
ناگهان یک نفر شروع به خواندن کرد. "هرگز تنها قدم نخواهی زد". بقیه همراهی کردند. 25 هزار نفر یک صدا شروع به خواندن کردند.
بازیکنان ایستادند. همدردی کردند. دوشادوش یکدیگر به تماشاگران خیره شدند. لحظه ای بسیار احساسی بود. یک عاشق را از دست دادیم. برای دورتموند این کم چیزی نیست. یک نفر در ورزشگاه نبود...جای خالی او حس میشد. احساسات را بر انگیخت. کودک 10 ساله با دیدن آن صحنه ها برای پیرمردی 80 ساله میگریست که تا به الان او را ندیده بود.
تصاویری احساسی از آن شب احساسی...
در میان بیش از هشتاد هزار نفر، در شهر پانصد و هشتاد هزارنفری دورتموند، یک هوادار از میان دیگر هواداران و همشهریانش رفته است و این انسان چنین تاثیری روی مردمی که حتی او را نمیشناسند میگذارد.
عشق واقعی، عبارتی آشنا در آلمان و حتی در دنیا، شعار بروسیا دورتموند، که با احترام مثال زدنی هزاران هوادار و مردان بروسیا باز هم معنا یافت.
نمی شود دورتموندی بود، و آن پیرمرد را قهرمان نخواند. یک استادیوم فوتبال جای خطرناکی برای یک بیمار قلبی ست. شاید اگر استادیوم ساکت شالکه بود، چندان خطری نداشت اما دیوار زرد جایی ست که برای کودکان نیز خطرناک است!
صحنه هایی بسیار احساسی خلق شد. اما واکنش ها چه بود؟ فردای آن روز چه اتفاقی افتاد. مهمترین اتفاق این بود که آن پیرمرد 80 ساله که اسمش را نمیدانم، در دریای عشق دورتموندی ها غرق شد، و بعد از آن مراسمی که لایقش بود برایش برگزار شد.
واتسکه در این باره گفت:
"از طرف باشگاه بوروسیا دورتموند من از همه تماشاگران بابت ابراز احساسات و حساسیت نشان دادن به این اتفاق تشکر می کنم. این بازی نشان داد که چیز هایی مهم تر از ورزش و بازی کردن وجود دارد.من باید عمیق ترین احترام ها را به واکنش تماشگران ابراز کنم. این حرکت نشان داد که مفاهیمی مانند افتخار و احترام چگونه به طور عمیق بیان می شوند. دکتر راینهارد راوبال رئیس باشگاه، قدردانی خود را بابت این حرکت تماشاگران اعلام کرد."
توماس توخل، سرمربی وقت دورتموند نیز ابراز همدردی کرد:
"من فقط به عنوان عضو کوچکی از باشگاه ابراز همدردی می کنم. وضعیت وحشتناکی بود؛ تا مدتی طولانی تمام تیم از جمله خودم، نفهمیده بودیم که چه اتفاقی افتاده است. همه ما می دانیم که در زندگی چیز های مهم تری از فوتبال وجود دارد. با این حال این اتفاق ما را از وظایف خود باز نمی دارد.ما متعهد هستیم که برای تیم و هواداران سخت تمرین و تلاش کنیم و به خوبی از توانایی های خود بهره بگیریم. این مسئله همیشه وجود دارد؛ حتی اگر این حوادث غم انگیز رخ نمی داد. با این وجود سخت بود که وقتی در زمین یا کنار زمین حضور دارید و ندانید چه اتفاقی افتاده است؛ اما هنوز هم ما می خواهیم بهترین عملکرد ممکن را داشته باشیم."
مارتین اشمیت، سرمربی ماینتس نیز در این باره گفت:
"من در بین دو نیمه از طریق کریستین هیدل فهمیده بودم که چه اتفاقی افتاده است که استادیوم آرام و ساکت شده بود. واقعا اتفاق بدی در ورزشگاه رخ داد. از طرف تمام مجموعه باشگاه ماینتس تسلیت می گویم. واقعا باید از 80هزار نفر طرفداری که تا پایان بازی آرام بودند و بعد از آن سرود خواندند الگو گرفت. آنها واقعا فوق العاده هستند. طرفداران ما نیز در پایان بازی همراه دورتموندی ها سرود را می خواندند و از طرفداران دورتموند حمایت می کردند و با آنها ابراز همدردی می کردند.چنین همبستگی و اتحادی قابل توجه است."
این روح واقعی دورتموند است. تیمی که یازده نفر نیست. بلکه با بیش از میلیون ها نفر پا به زمین میگذارد. قلب ما می تپد. قلب افرادی می ایستد. و این وظیفه ماست که آنان را در قلبمان جای دهیم.
روحش شاد و یادش تا ابد گرامی. او یک دورتموندی واقعی بود. فقط عشق میتواند یک پیرمرد 80 ساله را به میان 80 هزار نفر تماشاگر بکشاند.
"هرگز تنها قدم نخواهی زد"