شیرمردا تو چه ترسی ز سگ لاغرشان
برکش آن تیغ چو پولاد و بزن بر سرشان
چون ملک ساخته خود را به پر و بال دروغ
همه دیوند که ابلیس بود مهترشان
همه قلبند و سیه چون بزنی بر سر سنگ
هین چرا غره شدستی تو به سیم و زرشان
بیت نخست میگه از سگان (خدمتکاران یا سربازان) شان ترسی نداشته باش ، تو شمشیر حق محورت را بکش و نابودشان کن.
بیت دوم ، پادشاهی که تاج و تخت خود را بر پایه دروغ می سازد ، هم پیمان دیوان و شیاطین است.
بیت سوم ، این دارایی هایی که در دست دارند با یک اتفاق رنگ می بازد. تو به دارایی های طلایشان چشم ندوز.
❤ مولانای جان ❤
🌹 غزلیات مولانا / دیوان شمس ، غزل ۲۰۰۴ 🌹
🌷 به پستهای دیگه هم سر بزنید 🌷