دیوید ویلکاک
چگونه میخواهیم در آن جامعه جدید قدم بگذاریم؟
ما در آستانه این دنیای جدید هستیم. ما در آستانه این تغییر قرار داریم و با اجرای این سیستم جدید مالی ، می توان تمام سیاره را در صلح نگه داشت ، و این یک نیاز مطلق است؛ که ما قبل از اینکه از طرف خانواده کهکشانی مورد استقبال قرار بگیریم، به یک صلح جهانی پایدار دست یابیم.
من از طریق نفوذی خود پایه و اساس این سیستم مالی جدید را دنبال کرده ام، و خیلی خیلی مهم است که بدانیم تا زمانی که این سیستم مالی جدید مشکلات و ارتباطات میان شرق و غرب را ترمیم نکند و به یک درک متقابل نرسند ما گرفتار هستیم.
با تلاش ها و دیپلماسی بسیار باورنکردنی، ان پیمان امضا شد. و در واقع اتفاق افتاد.
وودی، نفوذی ما، که این پیمان را امضا کرده بود، که اساسا حکم اعدام کابال را امضا کرده بود و کابال را در هم خرد کرده بود، یک روز و نیم بعد از امضای آن پیمان درگذشت.
آنها او را در حالی که بر روی صورتش افتاده بود در آپارتمانش پیدا کردند.
او قبلا امضا کرده بود و معامله قبلا انجام شده بود.
این افراد کینه توز هستند؛ آنها به هر حال این کار را کردند ، اگرچه خیلی دیر بود. مثل یک حمله انتقام جویانه بود. تقریبا در همان روز پیت پترسون به طرز مرموزی درگذشت.
حالا، آیا این اتفاق برحسب تصادف است؟ به هیچ وجه، چون الان میدانیم که مرگ وی ناشی از نوعی تزریق “اتفاقی” بود. بله احمقانه است! ما نمیدانیم که آیا حباب هوا بود یا به او داروی اشتباه دادند یا چیز دیگری.
من یک هفته قبل از مرگش با او صحبت کرده بودم و او حالش خوب بود. آنها بتازگی دندان مصنوعی اش را درست کرده بودند تا وی احساس راحتی کند، او خیلی خوب و راحت بنظر میرسید.
آیا دیده اید وقتی فردی در شرف مرگ است، شما به نوعی احساس می کنید؟ پیت کاملا حالش خوب بود؛ او هیچ مشکلی نداشت، و ناگهان دقیقا مثل .. (با انگشتانش بشکن میزند).
تا زمانی که هنوز در اینجا هستم نمی خواهم بگذارم که مرگ این قهرمانان بیهوده باشد. بنابراین ، خواه اسم شما راشل مادو و یا هر چیز دیگری باشد ، من گودزیلا هستم! بگذارید من بجنگم! منظورم هیچ بی احترامی به راشل مادو نیست. صادقانه می گویم ، من خوشحالم که به مردم آموزش می دهم.
ایرادی ندارد اگر سختی بکشم، ایرادی ندارد اگر به من توهین شود، زیرا همانگونه که دیده اید من روی پاهایم خیلی محکم ایستاده ام و شما نمیتوانید مرا ناراحت کنید (لبخند میزند). اگر سعی کنید به من توهین کنید من فقط میخندم، چون… حدس بزنید چرا؟
من حضور داشتم و کار را انجام داده ام. کل دنیا از من رویگردان بودند، همه دنیا مرا رد کرده اند، اما با این حال، به شکلی، جمعیت ها بزرگتر میشوند و داستان هیجان انگیزتر میشود. ما در حال بردن این جنگ هستیم!
میخواهم برخی از علوم سرکوب شده را برای شما بیاورم. تعداد زیادی از شما قبلا در کلاس “مدرسه صعود” من شرکت کرده اید. ما در حال برنامه ریزی برای راه اندازی مجدد آن شاید در اواخر سال جاری هستیم، و من قصد دارم کارهای زیاد جدیدی را انجام دهم که حتی اگر آن را دیده باشید، دوباره بتوانید آن را داشته باشید. ۹ برنامه هست که چهار ساعت طول میکشد. و ما تجربه بی سابقه ای از ورود الیزابت را داریم…
هندسه بسیار بیشتر از چیزی است که ما فکر میکنیم. هندسه در واقع نظریه “میدان واحد” است. تمام این ساخت و سازهای تکنولوژیکی، سیستم مالی جدید، سفینه های جدیدی که میتوانید ۲۷ نفر را در آنها قرار دهید و به هرکجای کهکشان که میخواهید سفر کنید.
اینها تمام چیزهاییست که در حال ساخته شدن برای انچه که میخواهیم بدست بیاوریم است. پیامد بلافاصله این موضوع، یک فلش خورشیدی است که من در مورد آن صحبت میکنم که به میکرو نوا معروف است.
ناسا اکنون صراحتا در مورد رخ دادن مرتب این اتفاقات در سرتاسر کهکشان صحبت میکند. این اخبار جدیدی است!
هندسه از یک ارتعاش شروع میشود. الگوهای هندسی ، همانطور که معلوم است، یک نمود از ارتعاشات اشیا در فضای بعد سومی هستند.
(دیوید عکسی از قطره بزرگنمایی شده آب را نشان میدهد). تنها چیزی که در آب وجود دارد ذرات ریز شن است.
ما آب را با فرکانس های صدای خالص مانند مقیاس دیاتومیک (کلیدهای سفید روی صفحه کلید) مرتعش می کنیم. طبق بعضی قوانین خیلی عجیب طبیعی، هنگامی که آن صدا را در آب پخش میکنید، ذرات به شکل اسرارآمیزی به شکل پیکربندی شبیه برف در می آیند.
این فقط نتیجه صدا است.این مسئله بایستی به الگوی تداخلی مربوط شود.
سپس حتی عجیب تر هم میشود، زیرا این همان قطره آب در کسری از ثانیه بعدتر است (یک اسلاید دیگر را نشان میدهد). تنها چیزی که در اینجا تغییر کرده،فرکانس صدا است. بنابراین آنچه می خواهم به شما بگویم این است که این یعنی امر شامل اتم ها است.
این بلوک ساختمان جهان است. هر اتم در هسته اش همین این رفتار را نشان می دهد و همانطور که امروز می بینید، الکترون ها نیز ذره نیستند. آنها نیز همان رفتار را دارند.
محض استدلال فلسفی ، قبل از این که به همه شواهد بپردازم ، بگذارید این موضوع را به عنوان یک فرضیه مطرح کنیم. تا زمانی که این بحث تمام میشود من میپذیرم که اتمها به هیچ وجه از ماده ساخته نشده اند، آنها فقط به نظر میرسند که جامد باشند (خب، علم قبلا این را به ما نشان داده است).
به ارتعاشات ورای این بعد کهنه دست پیدا کنید.
قسمتی که نمیدانستیم این است که این مسئله مربوط به ارتعاش است. ارتعاش چیست؟ اگر نت های خاصی را روی صفحه کلید پیانو اجرا کنید، ممکن است 280 هرتز بدست آورید، ممکن است 360 هرتز بدست آورید، ممکن است 440 هرتز بدست آورید. اگر به 360 هرتز نگاه می کنید، این واقعا به چه معنی است؟
به این معنی است که هوا دقیقا به تعداد ۳۶۰ بار در ثانیه مرتعش میشود.
به اندازه کافی نمیتوانم روی این تاکید کنم. عدد نشان میدهد که هوا چندبار در یک ثانیه جابجا میشود. تعداد جابجایی ها در یک ثانیه است که مشخص میکند گوش شما چه صدایی میشنود.
ماده از این سیستم کاملاً ارتعاشی پر شده است. این در واقع به چه معنی است؟ بیایید به طبل نوازی مقدس بومیان آمریکا برگردیم. آنها چه کار می کنند؟ آنها در حال ایجاد یک ارتعاش هستند.
آنها الگوهای هندسی را در ذهن و قلب و روح شما برپا میکنند. و آواز خواندن؛ نواختن نتهای مشخص، مناجاتهای مقدس، آوازهای مقدس، الگوهای مشخصی را ایجاد میکند که شاید شما نمیبینید، اما آنها در بدن شما تکرار میشوند.
آنها در روح شما تکرار می شوند. آنها فیزیولوژی شما را دگرگون می کنند. تمام این مطالعات در مورد تاثیرات درمانی موسیقی انجام شده است. در واقع می توانید مدرک موسیقی درمانی دریافت کنید.
به جاهایی بروید که افراد بیمار هستند ، و شما یک موسیقی اجرا کنید، مطمئناً آنها بهتر می شوند.
اگر افکار ما بتوانند ارتعاشات را تولید کنند چه؟ اگر حتی نیاز به شنیدن صدایی نداشته باشیم چه؟ اگر از لحاظ ارتعاشات موضوع عمیقتری وجود داشته باشد چطور؟ ( نه فقط صدای آکوستیک ارتعاش هوا) اگر موضوع صرفا ارتعاش ذرات هوا نباشد چه؟ اگر مسئله چیز دیگری باشد چطور؟
این هسته کار من است؛ “چیزهای دیگر” که به آن میدان منبع میگویم. این در واقع منبع زندگی بیولوژیکی است، منبع هوشیاری، منبع خدا. آن، منبع ماده، انرژی و زمان است؛ همه چیز با استفاده از این انرژی حرکت میکند، که در واقع به سادگی، همان گرانش است.
ما همه ابعاد طیف الکترمغناطیسی را بررسی کرده ایم و اما به سختی توانستیم به سطح دانش گرانش دست پیدا کنیم. گرانش هوش است. من کارهای زیادی را در این مورد انجام داده ام. من بر این باورم که آگاهی، در طول پروسه تفکر، این هندسه را میآفریند.
بیایید یک ثانیه در مورد این موضوع فکر کنیم. وقتی به کسانی که دچار استرس و بدبختی و درد می شود نگاه می کنید و به خوانش های EKG آنان که فعالیت امواج مغزی است نگاه می کنید ، فکر می کنید چه چیزی را می بینید؟
آنها در حال به وجود آوردن چه مقدار هندسه در بدن های خود هستند؟ آیا این(به عکس قطره آب/شبیه اتم روی اسلاید اشاره میکند) می تواند جامد بماند؟ این (اشاره به عکس) یک “نوا” یا اهنگ است.
مردم وقتی مدیتیشن میکنند چه اتفاقی برایشان میافتد؟ امواج مغزی آنها سینوسی میشود (به یک حالت موجی خوب و نرم در میآید).
چطور میتوانید به آنجا برسید؟ طبل نوازی شمنی، تکرار ریتمیک الگوهای طبل، آواز و سرود خواندن. شما در حال ساختن یک الگوی کریستالی در روح خود هستیدبدن شما در حال کریستالی تر شدن است.
در قانون وحدت، وقتی از چاکراها صحبت میشود، توضیح داده میشود که راه تشخیص اینکه چقدر پیشرفت کرده اید میزان کریستالی شدن مراکز انرژی است.
وقتی شما شروع به کریستالی کردن گلویتان میکنید، وقتی شروع به کریستالی کردن چشم سوم میکنید، به چه معنی است؟ این توانایی پایدار برای حفظ سکوت خود برای مدتهای طولانیِ تمرکز بی وقفه است.
خود را با این فکر که خب، این موضوع ارزش بیشتری ندارد، گیج نکنید. شما واقعا در حال کریستالی کردن روحتان هستید، چون امواج مغزی شما در حال بوجود اوردن این فرکانسها هستند.
مغز شما هندسه را به وجود میآورد.
این رازِ بزرگ است. ما خالق هستیم. افکار ما واقعیت را به وجود میآورد، همه ما واقعا نهایتا، یک “آدرس” در میدان منبع هستیم؛ ما مانند یک گرداب/منحنی در میدان منبع هستیم و هرچقدر انسجام بیشتری داشته باشیم، تاثیری که روی دیگران داریم بیشتر است.
خب، حدس بزنید!؟ با تاثیرات مدیتیشن، شما ۷۰۰۰ نفر را کنار هم جمع میکنید؛ آنها زیر یک سقف مدیتیشن میکنند، و آن ۷۰۰۰ نفر، به نحوی جنایات، تروریسم، جنگ و مرگ و میر جهانی را تا ۷۲ درصد کاهش میدهند! این آمار حداقل در ۳۹ مطالعه مختلف و فقط از یک گروه ثابت شده است).
این یک حقیقت انکار ناپذیر است. آنها آخرهفته ها، آب و هوا، تعطیلات و هر متغیر مستقل که میتوانست نتایج را به انحراف بکشد ، در نتایج پژوهش بی اثر کردند. این مرا هیجان زده میکند و به من نشان میدهد که این فقط شروع ماجراست.
وقتی به فساد در بالاترین نقاط نگاه میکنیم، با یک شیطان پنهان مواجه میشویم، یک شیطان که پشت یک چهره خندان، مانند کسی(chiquatee) که میخواهد در انتخابات برنده شود پنهان شده است. و این در سرتاسر دنیا اتفاق میافتد. من کسی را خطاب قرار نمیدهم، این فقط روشی است که در حال حاضر برقرار است.
ما دچار ریاکاری هستیم. ما افرادی داریم که یک چیز را به شما می گویند و بعد کار دیگری انجام می دهند، مردمی که فقط به اندازه پیروزی در انتخابات تلاش میکنند و بعد همه آن چیزهایی را که قرار بود انجام بدهند تغییر میدهند. این یک کهن الگو است.
و بعد ما دلخور می شویم و به طرف مقابل رأی می دهیم، و دوباره همین اتفاق دوباره می افتد و دوباره عصبانی می شویم و ما مدام دچار این چرخه میشویم.
در مسیر درونی، باید بخاطر داشته باشیم که این جنبه های پنهان که در دنیا میبینیم، هولوگرامهایی از دروغها و روشهای زندگی روزانه ما هستند. در پادکستی که با شبکه United Intention Network و میزبانم Tim داشتم، کاملا به این موضوع پرداختم.
چیزی که گفتم این بود که ” وقتی که یک اعتیاد شدید بیمارگونه در خانواده دارید چکار میکنید؟ فرض کنیم که الکلیسم یا اعتیاد جنسی ( که میتواند بسیار بسیار خشن و حاد باشد) یا قماربازی یا خشونت است، نابهنجاریهای اعتیادگونه زیادی وجود دارد، پرخوری یک نمونه دیگر است.
صرف نظر از اینکه کدامیک از اینها احساس تحریک عاطفی برای شما به وجود میآورد جوری که از آن رنج میبرید، مشکل واقعی هنگام برخورد با معتادان چیست؟
اگر به گروه های 12 مرحله ای بروید، می فهمید که آنها همیشه از یک کلمه استفاده می کنند و آن کلمه “پنهان” است. مسئله همان امور”پنهان” است، همان چیزهایی که آنها به شما نمی گویند، همان دروغ ها و همان فریب ها است. معتاد اجازه دانستن زمان استفاده را به شما نمی دهد. شما باید آن را بفهمید.
اگر چشمهای آنها کمی براق باشد آنها حال خوبی ندارند. آنها با حرفهای بریده بریده خواهند گفت: “اوه من حالم خوبم است. من خوبم (با خنده). من برای مدتی یک زندگی الکلی را سپری کرده ام و این بطری ویسکی را در یک جعبه کاغذی خرد شده زیر سینک پیدا کردم. این موضوع توجه مرا جلب کرد و من شروع به گشتن در آشپزخانه و کابینتها کردم، وقتی که متوجه شدم که این کابینت آنطرف یخچال وجود دارد (آن کابینتی که هیچ کس نمیخواهد از آن استفاده کند) یک انبار آنجا وجود داشت که مخفی بود؛ در واقع “مخفی بود”.
اگر بخواهیم واقعا اعتیاد را درک کنیم باید بخاطر داشته باشیم که بزرگترین فریب در یک معتاد، گول زدن خود است. ما به خودمان دروغ میگوییم.
ما به خودمان می گوییم که این اعتیاد برای من خوب است، “من عالی هستم، زندگی من عالی است، هیچ چیز اشتباهی نیست، اگر آنها کاری را که من انجام می دهم دوست ندارند من را نمیفهمند ، من را نمی شناسند!”
شما از خودتان پنهان میشوید. اگر ما نخواهیم که اعتیادات خودمان را درمان کنیم، چطور میخواهیم با این تاثیرات هولوگرافیک برخورد کنیم؟
من در طول سالها بسیار میانه رو تر شده ام؛ بد نیست اگر این کار را با میانه روی انجام دهید.اگر شما در جایی هستید که استفاده از کانابیس قانونی است، واقعیت این است که مشکلات و بیماریهای زیادی مانند PTSD، گلوکوم و مسائل دیگر وجود دارد که کانابیس می تواند آن ها را درمان کند به شرطی که بتوانید با آن کنار بیایید.
می توانید این کار را به صورت تفریحی انجام دهید و این چیزی نیست که شما به آن تبدیل شوید، مثلا اینکه روزی شش بار از آن استفاده کنید تا در سطح بالایی بمانید.
من نمیخواهم به شما “نه” بگویم، من نمیخواهم به شما بگویم که بگویم که با شام مشروب نخورید، اما اگر جوری به آن نوشیدنی وابسته شوید که اگر یک لیوان شراب با شام نخورید حس کنید چیزی کم است، بهتر است در آن بازنگری کنید، این همه ماجرا است.
وقتی جنبه های پنهان دروغ هایمان را پاکسازی میکنیم، وقتی که یاد میگیریم خودمان را دوست داشته باشیم، این فرصت را خواهیم داشت تا بصورت هولوگرافیک جهان را تغییر دهیم.
فلش خورشیدی که قانون وحدت به آن مربوط میشود یک رخداد ثابت نیست. تاریخ دقیقی برای آن مشخص نیست.
قانون وحدت این را خیلی واضح میکند. آن ها میگویند که مبارزان اوریونی ( این اسم آنها برای خزنده های دراکو است) فقط تا زمانی که یک جامعه به حافظه جمعی اجتماعی دست پیدا نکرده اند میتوانند به یک سیاره بیایند و تلاش کنند آنجا را فتح کنند.
این یک کلمه کلیدی در قانون وحدت است. حافظه اجتماعی. Social Memory
به چه معنی است؟ یک اصطلاح عجیب و غریب است. یک معنای خاص و ویژه دارد.
هنگامی که جرم بحرانی از افراد جامعه در جستجو یا همسویی با یکدیگر متحد میشوند، وقتی تعداد کافی از ما به توافق میرسیم که صلح میخواهیم، چطور این را به هستی اعلام کنیم؟ چطور صعودمان را انتخاب کنیم؟ به چه شکل تغییر شکل زندگی انسان بر روی سیاره را انتخاب کنیم؟
ما این را با انتخاب شفای شخصی انجام میدهیم.
اگر ما خودمان را تغییر نداده باشیم، چگونه میخواهیم آگاهی جمعی را تغییر بدهیم؟ اگر نخواسته باشیم که خودمان رو به زحمت بیاندازیم و کار سخت را انجام دهیم، کجا کاملا مورد احترام نبوده ایم؟ کجا کاملا خودمان را دوست نداشته ایم؟ آیا ما الگوهای منفی گفتگو با خود را داریم که هویت ما را مشخص میکند؟ به گونه ای که وقتی به آینه مینگریم، هولوگرام کاملی از یک خالق لایتناهی را نمیبینیم؟
ما موجودی از ارزش لایتناهی را، چیزی که در قانون وحدت به شما میگویند، نمیبینیم، یعنی وجودی از ارزش لایتناهی. وقتی در آینه مینگرید، چگونه خود را میبینید؟
در قانون وحدت گفته میشود برای اینکه صعود کنید کاملا لازم است که اگاهانه درک کنید که سرگردان شده اید و چیزی نمیدانید.
بنابرین، خیلی خیلی نگران میشوم وقتی میبینم کسانی در یک صحنه سخنرانی عمومی ظاهر میشوند و جوری رفتار میکنند که ناجی هستند، و همه چیز را رقم زده اند و جواب تمام سوالات را دارند.
من هم مانند شما فقط یک دانش آموز دیگر از اسرار بزرگ هستم، و بهترین چیزهایی را که میتوانم تولید کنم با شما در میان میگذارم، در حالی که درک میکنم که اشتباهاتی دارم و اساسا ناقص هستم.
اگر بتوانم این بالا باشم و بتوانم به عنوان یک انسان با قلبی باز آن را به شما اعتراف کنم، و کاملا صادقانه همانطور که به چشمان شما نگاه میکنم، میدانم که دچار مشکل شده ام و مشکلاتی دارم، میدانم که من یک شخص کامل نیستم، اما با انجام دادن بهترین تلاشم، اعتماد کامل دارم که دیگر به این تراکم سه بعدی باز نخواهم گشت!
پس به این حقیقت بیندیشید که اتم هایی که بدن شما را میسازد نهایتا اینگونه هستند (به عکس قطره آب شبیه اتم که توسط صدا ضربه خورد اشاره میکند). فقط ارتعاش هستند؛ فقط فرکانس هستند! و بنابراین همانگونه که افکاری را میاندیشید که بیشتر صلح طلبانه و عاشقانه هستند، بدن شما با آن ها همسو میشود.
آیا واقعا جالب نیست، اکر کارهای مرا دیده باشید، که ما هم اکنون این دانشمندان موسسه فناوری کالیفرنیا را داریم که بزرگترین معمای تاریخ فیزیک را حل کردند؟ چطور همه چیز به وجود آمد؟ کیهان از کجا آمد؟ نتیجه گیری آنها این بود که تمام فضا و زمان از یک ساختار هندسی یکتا و منحصر بفرد نشأت گرفت.
این بدان معنی است که فرقی نمیکند که شما فکر میکنید کیهان چقدر بزرگ یا کوچک است، ما همه داخل یک تراریوم هولوگرافیک هستیم، که در واقع یک تالار از آینه ها است و فقط یک چیز است که کل کیهان را بوجود میآورد.
مرزهای قابل دیدن در لبه های کیهان در واقع لبه های این فرم یکتا هستند، و اینجاست که قضیه واقعا وهم آلود میشود.
این فرم به طور همزمان بزرگترین و کوچکترین جسم جهان است، زیرا قضیه مربوط به فضا و اندازه نیست (او یک اسلاید از مرکبا را نشان میدهد که الگوی پایه جهان است).
دانشمندان توانستند یک چهارم آن (مرکابا) را ترسیم کنند و اما همان کافی بود تا باعث شود تمام فیزیک کوانتوم کار کند.
این بدان معنی است که هر منحنی کوچکی که آنها تابحال در مکانیک کوانتوم اندازه گیری کرده اند یک ارتعاش کوچک از این است… ( به اسلاید مرکابا اشاره میکند)
Positive Life Shifts Happening – Part 2 – David Wilcock
https://www.disclosurenews.it/en/positive-life-shifts-happening-part-2-david-wilcock/
سایت اتحاد نور
https://www.etehadenoor.com/?p=2674
![](https://ts9.tarafdari.com/contents/user566310/content-article/img_20200527_040656_584.png)